eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
"نفسم پر شده از حال و هوایی که تویی" مُحرمم،بر حرم وصحن وسرایی که تویی روزگـاری‌سـت کـه در بـسـترِ بـیـماری‌ام و دلخوشم بر نفس و دستِ دوایی که تویی در مناجاتِ شـب ای قـبلـه‌یِ دیـوانـگـی‌ام میکنم سجده به چشمانِ خدایی که تویی هر نفس، قلبِ من از عشقِ تو ضربان دارد مـی‌زند بـا تپـشش، ضربِ صدایی که تویی سر برس، دست به دستم بده ومعجزه کن تا کمر راست کند دل، به عصایی که تویی منتظرخیره بر این‌راهم وچشمم‌به در است تـا اجابت شـود آهنگِ دعایی که تویـی گرچه دلدادگی‌وعشق،در این‌دوره خطاست من ولی راضی‌ام از سهو وخطایی کـه تویی @mashaar🌱
قلبم به هر درے زد و درمان نشد غمت برگرد تا دوباره به هم مبتلا شویم... @mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
قلبم به هر درے زد و درمان نشد غمت برگرد تا دوباره به هم مبتلا شویم... #حسن‌اسحاقی @mashaar🌱
عید در راه است و می‌آید دگر کم کم بهار... خب بیاید ، بی تو ، چه فرقی به حالم می کند؟! تو نباشی سرد باشد هم دل و هم خانه ام... دوری ات بشکسته تر هر ماه و سال ام می کند! @mashaar🌱
دچارِ عشق کسی بعد تو نخواهم شد! به احترامِ دل پاره پاره ام از عشق.... @mashaar🌱
آهو ندیده‌ای که بدانی فرار چیست صحرا نبوده‌ای که بفهمی شکار چیست باید سقوط کرد و همین طور ادامه داد دریا نرفته‌ای بچشی آبشار چیست پیش من از مزاحمت بادها نگو طوفان نخورده‌ای که بفهمی قرار چیست هی سبز در سفیدی چشمت جوانه زد یک بار هم سوال نکردی بهار چیست در خلوتت به عاقبتم فکر کرده‌ای؟ خُب...کیفر صنوبرِ بی‌برگ و بار چیست؟ روزی قرار شد برسیم آخرش به هم حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست؟ @mashaar🌱
ای زلیخا دست از پیراهن یوسف بکش... عشق تو روزی خودش دامان او خواهد گرفت... @mashaar🌱
بس که غم همراه ما در زندگانی بوده است در زمان خنده احساس غریبی میکنم! @mashaar🌱
خاك پاىِ تو همان است كه عطارِ محل ... برسرش ميكند از بس كه معطّر شده است ! @mashaar🌱
خاک بر سر مانده‌ام، مانند بِرنوهایِ ایل... کاش دستی میرسید و ماشه‌ام را میچکاند! @mashaar🌱
منو دلتنگی و یک آه غلیظ از ته دل... نکنم عکس تورا سیر تماشا، چه کنم؟! @mashaar🌱
گفته بودی دلبری ديگر گزين اما نشد جز تو من با هر كسی سوءتفاهم می شوم... @mashaar🌱
خاطراتت مثل ابری آسمانم را گرفت کاش باران بزند خیسِ خیالت بشوم @mashaar🌱
عشق گاهی با نگاهی شعله میگیرد رفیق وای از آن روزی که دامنگیر این آتش شَوی @mashaar🌱
آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس گله‌ای کردم و از یک گله بیگانه شدی آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس گوهر عشق که دریا همه ساحل بنمود آخرم داد چنان تخته به طوفان که مپرس عقل خوش گفت چو در پوست نمیگنجیدم که دلی بشکند آن پسته خندان که مپرس بوسه بر لعل لبت باد حلال خط سبز که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس دفتر عشق که سر خط، همه شوق است و امید آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس @mashaar🌱
هر چند تا ابد به غمت مبتلا شدم اما دلم خوش است که این نیز بگذَرَد..! @mashaar🌱
عاشقِ خود شدم از شدتِ کم‌رویی خویش؛ بس که در فکر تو، با آینه تمرین کردم... @mashaar🌱
در محکمه ی عشق عدالت داری؟! در معرکه ی عشق شهامت داری؟! اصلا همه ی مسئله هایم به کنار عاشق شده ام کمی لیاقت داری؟! @mashaar🌱
تو در دلی و دلِ من جراحت‌ست تمام چگونه سوز نگیرد که سر به‌سر نمکی... @mashaar🌱
شبی شاید رها کردم جهانِ چون سرابم را کسی اینجا نمی فهمد من و حالِ خرابم را اگر چه سخت بیزارم ازاین تقدیرِ سَرخورده ولی میگیرم از دنیا همه حق و حسابم را @mashaar🌱
362.4K
آمدی ، دنیا شدش جنّت برایم یا حسین(ع) شد گلستان خدا صحن و سَرایم یا حسین(ع) در میان عرشیان شوری شده آقا به پا... من به عشقت چند بیتی می سُرایم یا حسین(ع) روز میلاد تو شد عالم شده دریای نور... زنده من با اشک‌ و آه و روضه هایم یاحسین(ع) روز میلاد است اما بغض می آید چرا...؟! گوئیا اکنون حرم ، در کربلایم یا حسین(ع) من که بیمار تو ام دست تو هم دست شفاء زین مرض هرگز مده آقا شفایم یا حسین(ع) قلب من تاریک شد از کثرت ذنب و گناه... گرچه میدانم خودم کوه جفایم یاحسین(ع)... هست امیّدم مرا آدم کنی با یک نگاه... تا شود بهتر دگر حال و هوایم یا حسین(ع) من بد و تو پادشاه کل خوبان جهان... نوکری کوچک ولیکن با وفایم یا حسین(ع) این دل زنگار بسته از تو می خواهد مدد... ای گل زهرا(س) بده دیگر صفایم یا حسین(ع) گرچه "عاصی" ذره ای ناچیز باشد همچو گَرد... از تو می خواهم کنی آقا دعایم یا حسین(ع) @mashaar🌱
عشق "حسین" در دل ذرات عالم است دنیای بی حسین شبیه جهنم است @mashaar🌱
الم نشرح لک صدرک از این مولود شد تفسیر که شرح صدر پیغمبر، این نوزاد زیبا شد @mashaar🌱
نظم را بر هم زده، عشق حسین در کلیسا ارمنی، چای عراقی می‌دهد... @mashaar🌱
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﻢ ﻫﺮ ﭼﻪ ﭘﻞ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ... @mashaar🌱
من از چشمان تو افتاده ام دیگر، چه باید کرد! فریبم دادی اما ساده ام دیگر، چه باید کرد! تو ترکم کرده ای هربار و من سوی تو برگشتم پشیمان نیستم... دلداده ام دیگر، چه باید کرد به پای مستی ات می گریم و خنده به لب دارم دلم خون ست جام باده ام دیگر، چه باید کرد بگو در زندگی راهی به غیر از مرگ آیا هست؟ که من عمری فقط جان داده ام... دیگر چه باید کرد!؟ غزل قرآن، دلم آیینه، اشکم در پی ات چون آب برای بدرقه آماده ام دیگر چه باید کرد ...   @mashaar🌱
تنها تویی که از لب من شعر می‌شوی هرکس که لایق غزل عاشقانه نیست... @mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﻢ ﻫﺮ ﭼﻪ ﭘﻞ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ... #سیدمحمدموسوی @mashaar🌱
مثل صیادی که دریا نا امیدش کرده است ناامیدی سهمم از دریای آغوشت شده من کنار ساحلت جان داده ام از بی کسی موج مغروری ، غم ماهی فراموشت شده! @mashaar🌱
مکرر می‌شود هرروز، عشق تو درون دل ولی تکرار و تکراری نخواهی شد برای من! @mashaar🌱