eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
40 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
چون یک کتاب کهنه که در روی طاقچه ست دل مانده است بی تو چه خاکی به سر کند! @mashaar🌱
عشق من دارد به دردت می‌خورد این روزها هر چه باشد، درد سر هم قسمتی از عاشقی ست @mashaar🌱
مادرم گفت به من : خیر ببینی پسرم مستجاب است دعایش به گمانم با تو @mashaar🌱
گفتم به سُرمه: گوشه‌ی چشمش چه‌کاره‌ای؟ اذنِ دخول خواند و صدا زد که: زائریم! @mashaar🌱
بیزارم از شبی که یارم کنار من نیست بگذر... تو هم سحر شو! ای لیلة الرغائب... @mashaar🌱
برق نگاهش رفت! چشمان تری داشت این روز ها بی عشق، حال بهتری داشت دیشب میان گریه ها از یاد بردم... اردیبهشتی را که در پی آذری داشت! من فکر می‌کردم نخواهد رفت! هرچند او در سرش انگار فکر دیگری داشت... این درد تنها سهم انسان نیست! شاید از یک کبوتر هم بپرسی، دلبری داشت! شاید گلی پژمرده در گلدان ایوان در انتظار یار، چشمی بر دری داشت پرسید زاهد: «معتقد هستی به محشر؟!» گفتم که آری... چشم های محشری داشت! گمراه بسیار است اینجا! کاش اللّه در بین موهای تو هم پیغمبری داشت:) مغلوب و سرگردان، کجا باید گریزد؟! شاهی که پیش از جنگ، روزی کشوری داشت! اعدام میشد! کاش اما فرصتی بود شاید که این بیچاره حرف آخری داشت... @mashaar🌱
قهر باشیم اگر، حوصله‌ها را چه کنیم؟ از در صلح درایی، گله‌ها را چه کنیم ؟ دست‌ها، گرمی آغوش تو را کم دارند آخ از این فاصله‌ها ... فاصله‌ها را چه کنیم؟ عشق یعنی که ندانیم، قفس باز شود خو گرفتن به تو در چلچله‌ها را چه کنیم بین ما مسئله‌ای نیست‌، ولی موهایت به تسلسل برسد‌، مسئله‌ها را چه کنیم؟ "نه" به لب دارد و با چشم "بلی"می‌گوید "نه" سر جای خودش، ما "بله"ها را چه کنیم؟ او در این فکر که با زلف پریشان چه کند ما در این ترس که این زلزله‌ها را چه کنیم؟ خواجه‌، ما سخت به بوسیدن او مشغولیم توبه خوب‌ است ولی مشغله‌ها را چه کنیم؟ @mashaar🌱
پُرسیـد زاهِـد مُعتَـقِـد هَستی به مَحشَـر؟ گُفتَم که آری، چَشم‌های مَحشَری داشت! @mashaar🌱
چون یک کتابِ کهنه که در روی طاقچه‌ست دل مانده‌است بی‌تو چه خاکی به سر کُند @mashaar🌱
خوب با ما تا نکردی، بد گذشتی روزگار گریه باید کرد؛ اما... خنده داری بیشتر @mashaar🌱