ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فکری بکن برای من و آتش دلم
#یاایهاالعزیز
@mashaar🌱
نيمهى پُر منم و نيمهى خالى هم تو
خالى و پُر همگى قصهى ليوانِ تو بود...
#ناصرپروانی
@mashaar🌱
بعد آن شب، بعد آن شب، بعد آن شب، بعد از ان...
دست هایم در نبودت میکند تب! بعد از آن...
لب به دندان میکشم از شرم و هی میخندم و...
چون که لب را با لبانت، داغیِ لب... بعد از آن...
هر زمان میبینمت قلبم میان سینه ام
میشود هی تاپ و تاپش نا مرتب... بعد از آن
دوست دارم باشی و لیوان چای و شعر نو
تا بچسپد بوسه ی شعر مودب... بعد از آن...
یا که باید دست هایت طی کند این پیرهن
بعد آن شب، بعد آن شب، بعد آن شب، بعد از آن...
#کوثرسخیزاده
@mashaar🌱
این سَبزه که امروز...تماشاگه ماست...
تا سَبزهٔ خاک ما...تماشاگه کیست...
#خیامنیشابوری
@mashaar🌱
سیزده آمد و مردم همه در دامن دشت
من که از عشق تو عمریست به صحرا زدهام
#فرهادشریفی
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
سیزده آمد و مردم همه در دامن دشت من که از عشق تو عمریست به صحرا زدهام #فرهادشریفی @mashaar🌱
سیزده روز از این سال گذشت است ولے
چشم من منتظـر فصـل بهـار است هنـوز
#هاتفمهدےقنبرے
@mashaar🌱
تپیدن، سوختن، در خاک و خون غلطیدن و مردن
بحمدلله که درد عاشقی تدبیرها دارد
#عالیشیرازی
@mashaar🌱
با تو غم دربدر و سیزده من بدر است
با تو احوال دلم خوبتر از خوب تراست
#پدیدهاحمدی
@mashaar🌱
سوختَن و ساختَن، سَهمِ مَن از عِشق بود
جــانِ مَـرا سوخـتـی، کــارِ مَــرا ساخـتـی
#سجادسامانی
@mashaar🌱
نیامدم به سراغت که رو نگردانی...
بَدَم نیامده از تو،نه! اشتباه نکن!
#امیررضابهمنی
@mashaar🌱
مرا ببخش،که سردرد چاره اش این است...
گلوله ای زِ تفنگِ قدیمیِ سر پُر...
#امیرمرزبان
@mashaar🌱
لبخند زدی،تمامِ ایمان دادم...
دل را به سپاهِ چَشمَت آسان دادم...
آن لحظه که دزدیده نگاهم کردی...
با حُجب و حیایِ شرقی ات جان دادم...
#جوادمزنگی
@mashaar🌱
تا تو رفتی غزل از چشم قلم جاری شد
نام زیبای تو بر صفحه، قلم کاری شد...
تا سحر ساجد محراب خیالت بودم
خواب دوشینهی من طعمهی بیداری شد...
می، شده بی تو پرستار دل بیمارم
بی تو دل مرتکب درد خودآزاری شد!
هر شب از چایی احساس تو مینوشیدم
تا سحر قسمت من قهوه قاجاری شد...
هرکجا مینگرم فاجعهی رفتن توست
بی تو هر ثانیه یک صحنهی تکراری شد...
لحظهی رفتن تو، بدرقهی اجباری
مثل یک روزهی باطل دم افطاری شد...
#مرتضیشاکری
#تاتورفتی😔
@mashaar🌱
بر لب اهل توبه لبخند است
ماهِ مهمانیِ خـداوند است...
#سیدمصطفیفهری
@mashaar🌱
سی شب ماه خدا را به علی بخشیدند
گریهٔ هرشب ما هدیهٔ آقا جان است
ما دراین ماه مبارک به هوای نجفیم
دلمان وقت مناجات، دم ایوان است
#سیدپوریاهاشمی
@mashaar🌱
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
میزند بانگ منادي ڪه گنه ڪار ڪجاست؟
#ژوليدهنيشابوری
@mashaar🌱
با وجودِ لبِ تو روزه گِرِفتن سَخت است ؛
امتحانی که دَر آن رَد نَشدَن مُمکِن نیست...
#میلادتقواییراد
@mashaar🌱
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
سالیـانـیست که مَـن سَـنــگِ صَـبــورِ خودَمَـم این چه خوبست که مَن پُشت و پَناهی دارَم! #محسنکا
دیر شد! در من اگر هم شور و شوقی بود، مُرد...
دیر شد! این مَرد، آن مَردی که سابق بود، نیست...
#سجادرشیدیپور
@mashaar🌱
قهر باشیم اگر، حوصلهها را چه کنیم؟
از در صلح درایی، گلهها را چه کنیم ؟
دستها، گرمی آغوش تو را کم دارند
آخ از این فاصلهها ... فاصلهها را چه کنیم؟
عشق یعنی که ندانیم، قفس باز شود
خو گرفتن به تو در چلچلهها را چه کنیم
بین ما مسئلهای نیست، ولی موهایت
به تسلسل برسد، مسئلهها را چه کنیم؟
"نه" به لب دارد و با چشم "بلی"میگوید
"نه" سر جای خودش، ما "بله"ها را چه کنیم؟
او در این فکر که با زلف پریشان چه کند
ما در این ترس که این زلزلهها را چه کنیم؟
خواجه، ما سخت به بوسیدن او مشغولیم
توبه خوب است ولی مشغلهها را چه کنیم؟
#سجادشهیدی
@mashaar🌱
من روزه و لبهای تو کندوی عسل وای!
سخت است که صبحی نچشی طعم عسل را...
#زینبصالحی
@mashaar🌱