این قَدَر این پا و آن پا کردنت هم خوب نیست! اقتدا بر روزه ی شک دار گاهی لازم است روزه بی بوسیدنت سی روز را جان کندن ست پس شکستن پیش از افطار گاهی لازم است #آرش‌مهدی‌پور @mashaar🌱

بین جان من و پیراهن من فرقی نیست هر یکی را که برایت بکنم می‌‌میرم برق چشمان تو از دور مرا می‌گیرد من اگر دست به زلفت بزنم می‌میرم! #کاظم‌بهمنی @mashaar🌱

به قول نیما یوشیج : آدمی تنهاست با دردی که دارد ... @mashaar🌱

تو میرسی به عزیزان سلام من برسان که من هنوز بدان رهگذر گذارم نیست #شهریار @mashaar🌱

شاخه هایِ یک درختِ پیر باید بشکند حلقه هایِ نازکِ زنجیر باید بشکند عده ای شیطان صفت،آتش بیارِ معرکه انتهایِ کار، بی تقصیر باید بشکند!! پیش رو اهلِ دعا و پشتِ سر از کافران عاقبت آیینه یِ تزویر باید بشکند اختیارِ قلبِ خود را دست دشمن داده ای حرمتِ قلبی که شد تسخیر باید بشکند خودخوری کردن علاجِ دردِ بی درمان نبود بغضِ در دل مانده یِ دلگیر باید بشکند #سیدشهرام‌علیزاده @mashaar🌱

رفتم که بفهمی قفست هم عددی نیست پرواز نکردن سببش نابلدی نیست... #ناشناس @mashaar🌱

عشق اقیانوس آرامی که می گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی #سجادسامانی @mashaar🌱

دائما از خنده‌ام من را قضاوت کرده‌ای... گریه اما از غمی در خنده پنهان، بهتر است! #طاهره‌اباذری‌هریس @mashaar🌱

نمیدانم زمنعِ گریه مقصدچیست ناصِح را دل ازمن،دیده ازمن،اشک ازمن،آستین ازمن #فدایی‌مازندرانی @mashaar🌱

چون برکه‌ی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه دل بی تو چه شب های درازی که شکسته است #فاضل‌نظری @mashaar🌱

جمعه زیباست اگر غصه خرابش نکند.. #عبدالله‌دهستانی @mashaar🌱

حالم بد است، مثل عقابی که پیر شد یا کفتری که زخمیِ پروازِ تیر شد ابری قرار بود از اینجا گذر کند پیمان شکست باد و نصیبم کویر شد تا آهِ آخرین نفس، آهو امید داشت وقتی به چنگِ تیز پلنگی اسیر شد رودم! که در تقابل با رسم آبشار در عینِ سربلندی خود، سربه زیر شد بازیچه‌ ی قمار و غرور و شراب و شعر عاشق که شد به حکم دلش گوشه‌گیر شد... مردی که دل به وسعت رویا سپرده بود با طعنه ای به نام حقیقت حقیر شد! ماهی! نمیر... باش که دریا بیاورم! دریا کجاست!؟ تُنگ بیاور که دیر شد... #پوریاشیرانی @mashaar🌱

من آن بختِ سپيد خود، كه گم شد سال‌ ها از من كنون در گوشه‌ی چشمِ سياهي كرده ام پيدا..! #شهریار @mashaar🌱

لحظه ای بنشین ڪنارم دل بدہ آتش بگیر این غزل روزی برایت یادگاری می شود... #شهاب‌مرادی @mashaar🌱

روزها گرمند! اما تشنگی رنج کمی‌ست آنکه را هجران تو هر شب عذابش می‌کند... #ناصرعبدالمحمدے @mashaar🌱

قـول دادم بـرود از غـزلِ آتـىِ مـن... لطف کن، حرف نزن! قلبِ خیالاتىِ من...! #سیدتقی‌سیدی @mashaar🌱

به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟ سر به تایید تکان دادی و گفتی آری! عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود او که از جان خودت، دوست تَرش می داری #ناشناس @mashaar🌱

تو بچَرخ همچُو ماهی به میان بازوانم به خیال آنکه تُنگم نفست دهم دمادم #محمودافهمی @mashaar🌱

تا خدا هست، به مخلوق دمی تکیه مکن که خدا کوهِ ثبات است و بشر، عین نیاز... #ناشناس @mashaar🌱

هر چه سختی می‌کشم از تنگی آغوش‌هاست با قفس خو کرده بودم بال و پر حقم نبود #رضاکرمی @mashaar🌱

تو منی! ماه منی! دور... ولی ماه! ببین! به خدا پیش کسی غیر خودم ما نشوی... #میم‌پناهی @mashaar🌱

در آسمان عاشقی خدا برای ما دوتا ستاره را کشیده تا شبِ سرای ما دوتا قلم به دست می‌‌رود که برکه عکس ماه را به قاب نقره آورد به پاگشای ما دوتا چه تخت نصرتی زده، فرشته بر گل و زمین لباس بخت را ببین شده قبای ما دوتا بهار با شکوفه ها به خیر مقدم آمده نسیم بوسه می‌زند به جای پای ما دوتا به اذن عشق چشم تو مرا نگاه می‌کند به خطبه ای حلال شد نگاه های ما دوتا #مهتاب‌بهشتی @mashaar🌱

نشد یک بار با هم بی‌غرامت بگذریم از غم خدایا، قلعه‌ی شادی عجب دروازه‌ای دارد! #ناشناس @mashaar🌱

چه حسرت‌ها به این وامانده دل مانده گمانم آیه‌ی یأسی کسی بر طالعم خوانده #پرویزكاظم‌زاده @mashaar🌱

عشق گاهی با نگاهی شعله میگیرد رفیق وای از آن روزی که دامنگیر این آتش شوی #صابرفرهادی @mashaar🌱

روی قبرم بنويسيد، کبوتر شد و رفت زير باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت چه تفاوت که چه خورده است، غم دل يا سم؟ آن قدر غرق جنون بود، که پرپر شد و رفت روز ميلاد، همان روز که عاشق شده بود مرگ با لحظه ميلاد، برابر شد و رفت او کسی بود، که از غرق شدن میترسيد عاقبت روی تن ابر، شناور شد و رفت هرغروب از دل خورشيد، گذر خواهد کرد واژه خسته که يک روز، کبوتر شد و رفت   #محمودجمال‌آبادی @mashaar🌱

امشب از حسرت رویَت دِگر آرامَم نیست دلـم آرام نگیــــرد كـه دل آرامَم نیست #ناشناس @mashaar🌱

سر یکی داریم و در یک تن نمی‌باید دو سر دل یکی داریم و در یک دل نمی‌گنجد دو یار #اوحدی @mashaar🌱

حال من چیزی شبیه جهل اعراب قدیم حال آن مردی که تنها کودکش یک دختر است #وحیدعیسوی @mashaar🌱