eitaa logo
[ مَشْعَـــــــر ] °•°
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
36 ویدیو
4 فایل
🌷 جایی برای احساسی ها... تکه شعر تکه نثر پرده را برداریم، بگذاریم که احساس، هوایی بخورد #سهراب_سپهری 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
باد آورده خبر؛ گیسو پریشان کرده‌ای! چشم ما روشن که شهری را غزلخوان کرده‌ای سالیانه کشته دارد فرفری مویِ شما حلقه‌ی موی فِرَت را پیچِ حیران کرده‌ای! @mashaar🌱
نزدیک تر شدی به من! از من به من... که من حس کردنی تر از رگ گردن ببینمت! @mashaar🌱
هر چه از صبح ؛ درِ خانه‌ی حافظ رفتم بوی بهبود از اوضاع ؛ نیامد فالم..... @mashaar🌱
ریزشِ مویم نشان از خشم و تردیدم نبود! بی‌گمان دلتنگی‌ام جوری دگر رخ داده است... @mashaar🌱
عشق شاید اشتباهی بین ما باشد ولی گاه گاهی حال ما را اشتباهی خوب کن... @mashaar🌱
چشمانِ تو بازارچه یِ ناز فروشی است یک عالمه دل پیشِ تو سرگرمِ خرید است @mashaar🌱
بیا به خانه ی آلاله ها سری بزنیم ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم شبی به حلقه درگاه دوست دل بندیم اگرچه وا نکند، دست کم دری بزنیم تمام حجم قفس را شناختیم، بس است بیا به تجربه در آسمان پری بزنیم به اشک خویش بشوییم آسمان ها را ز خون به روی زمین رنگ دیگری بزنیم اگرچه نیت خوبی است زیستن اما خوشا که دست به تصمیم بهتری بزنیم @mashaar🌱
مشکن دل مرا که به خود ظلم می‌کنی این شیشه ای که می‌شکنی آشیان توست... @mashaar🌱
نمی‌گیرد کسی مثل نفس در سینه جایت را چه باشی چه نباشی، دم‌به‌دم دارم هوایت را به‌جای شعر، موسیقی ست کار هر شب و روزم! درآوردم از آن‌ وقتی که نُت‌های صدایت را... @mashaar🌱
زندان اگر آغوش تو سلول تو بازوست به به که چه بندی چه قرنطینه ی نابی @mashaar🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاصله، دفترِ تقدیر مرا پُر کرده‌ست سهم من چند ورق خاطره باشد کافی‌ست @mashaar🌱
‌ مثل قَلبی شده‌ام از تَپش افتاده، ولی به هر ایمایِ‌تو از نو ضربان می‌گیرم ... @mashaar🌱
از تو تنها وصف دیدارت نصیب ما شده برف تجریش است و سوزش میرود پایین شهر @mashaar🌱
قصه یِ تلخی ست شاعر باشی و با شعر خود نازنینت را خودت معشوقه یِ مردم کنی....! @mashaar🌱
قلمم حوصله كن سخت پريشان شده ام راوى قصه ى دلتنگى و هجران شده ام قلمم اشك من و جوهر تو ميگويد شاعرى خسته و درمانده و حيران شده ام قلمم گوشه ى آن دفتر شعرم بنويس كه پر از هق هق و افسرده و گريان شده ام قلمم مانده در اين غربت تنهايى خويش گويى آواره ترين شاعر دوران شده ام فصل پاييز و هوا مستعد عاشقى است قلمم حوصله كن شاعر باران شده ام @mashaar🌱
دنیای ما از هشتم‌شوال ویران شد وقتی بُقاع آسمان با خاک یکسان شد... @mashaar🌱
صحن خاکی شما را ، سنگِ مرمر می‌زنیم دور تا دورِ حرم را ، اسم حیدر می‌زنیم گنبد و گلدسته می‌سازیم ، از جنسِ طلا شاخه‌ای از یاس هم، با عشق مادر می‌زنیم @mashaar🌱
شاعر شدم که با قلم ساحرانه‌ام در قاب شعر، عشق تو را جا کنم، نشد... @mashaar🌱
عشق اگر ممنوعه است و چاره‌اش دیوانگی هرچه دارم من به این ممنوعه قربان می‌کنم! من که از عشق تو سرشارم، پر از شعر و غزل تن چه باشد؟! جانِ خود تسلیم جانان می‌کنم... @mashaar🌱
عجب دلگیرم از دنیا به زودی قهر خواهم کرد تمام دلخوشی ها را به کامش زهر خواهم کرد نمیدانم کجا و کی، ولی قصد سفر دارم تورا با رفتنم روزی غریب شهر خواهم کرد... @mashaar🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبیه اسب ، درونم دوباره رم کرده ببین نبودی و وحشت چه با دلم کرده به لطف قوزم و مویی سپید بعد از تو شدم چو شاخه ی خشکی که برف خم کرده نپرس از تب و لرزم،نگو چه با من کرد همان که زلزله با خانه های بم کرده شب است و آینه جغدی کشیده است از من دو چشم بهت زده،صورتی ورم کرده تو نیمه ی من و من جسم جان به لب شده ام که روح پر تب و تابش به او ستم کرده بیا ببین که چه آشی برای من پخته همان کسی که برای تو چای دم کرده @mashaar🌱
تو همان عشق پر از حادثه ی معروفی مدتی هست غمت در دل من مد شده است @mashaar🌱
من مانده ام و ماتم این فاصله ها یار باید چه کنم بی تو و این بغض گلوگیر... @mashaar🌱
گیرم ای دوست قمار از همه عالم بردی دست آخر همه را باخته می‌باید رفت... @mashaar🌱
در کارِ عشق، دوری و هجران به ما رسید یوسف که رفت ؛ غصه کنعان به ما رسید @mashaar🌱
عمرم شده تاریخ پر از حسرت ایران در هر ورقم خائن و نامرد زیاد است @mashaar🌱