eitaa logo
مشعل اندیشه
90 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4 فایل
خدایا نور اندیشه و تفکر و ایمان را بر دلهای ما بتابان
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ از دست و زبان که بر آید کز عهدهٔ شکرش به در آید از امور فطریه، که هر انسان جِبِلّةً (ذاتی) و فطرتاً بدان حکم می‌کند، احترام مُنعِم (نعمت‌دهنده) است. و هر کس در کتاب ذات خود اگر تأملی کند، می‌بیند که باید از کسی که به انسان نعمتی داد احترام کند. و معلوم است هر چه نعمت بزرگ‌تر باشد و مُنعم در آن انعام (نعمت) بی‌غَرَض‌تر باشد، احترامش در نظر فطرت لازم‌تر و بیش‌تر است. 🔻مثلاً فرق واضح است در احترام بین کسی که به شما یک اسب می‌دهد و آن منظور نظرش هست، با کسی که یک ده شش‌دانگی بدهد و در این دادن مِنّتی هم نگذارد. مثلاً اگر دکتری شما را از کوری نجات داد فطرتاً او را احترام می‌کنید، و اگر از مرگ نجات داد بیش‌تر احترام می‌کنید. 🔻اکنون ملاحظه کن نعمت‌های ظاهره و‏ باطنه که مالِک الملوک جلّ‌شأنه (پروردگار متعال) به ما مرحمت کرده که اگر جن و انس بخواهند یکی از آن‌ها را به ما بدهند نمی‌توانند و ما از آن غفلت داریم. 🔻مثلاً این هوایی که ما شب و روز از آن استفاده می‌کنیم و حیات ما و همه موجودات محیط، بسته به وجود آن است، که اگر یک ربع ساعت نباشد، هیچ حیوانی زنده نمی‌ماند، چه نعمت بزرگی است، که اگر تمام جنّ و انس بخواهند شبیه آن را به ما بدهند، عاجزند. 🔻و همین‌طور قدری متذکر (یادآور) شو سایر نِعَم (نعمت‌های) الهی را از قبیل صحت بدن و ‏قوای ظاهره (حواس ظاهری) از قبیل چشم و گوش و ذوق (چشایی) و لمس، و قوای باطنه از قبیل خیال و وهم و عقل و غیر آن، که هر یک منافعی دارد که حدّ ندارد. تمام این‌ها را مالک الملوک به ما عنایت فرموده، بدون این که از او بخواهیم و بدون این که به ما مِنّتی تحمیل فرماید. 🔻به این‌ها نیز اکتفا نفرموده و انبیا و پیغمبران فرستاده و کتبی فرو فرستاده و راه سعادت و شقاوت و بهشت و جهنم را به ما نموده، و هر چه محتاج به او بودیم در دنیا و آخرت به ما عنایت فرموده، بدون این که به طاعت و عبادت ما احتیاجی داشته باشد، یا به حال او طاعت و معصیت ما فرقی کند. فقط از برای نفع خود ما امر و نهی فرموده. بعد از تذکر این نعمت‌ها و هزاران نعمت دیگر که حقیقتاً از شمردن کلیات آن، تمام بشر عاجز است، چه برسد به جزئیات آن، آیا در فطرت شما احترام همچو مُنعِمی لازم است؟ و آیا خیانت نمودن به همچو ولی‌نعمتی در نظر عقل چه حالی دارد؟ (قسمت ۴) 📚کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی) حدیث دوم، فصل «ذکر (یادآوری)» حسین‌دارابی 👈 عضوشوید @hosein_darabi
چگونگی غلبه بر گناهی مانند غضب و عصبانیت حتما حتما بخونید ‏‏بهترین علاج‌ها که علمای اخلاق و اهل سلوک از برای مفاسد اخلاقی فرموده‌اند، این است که هر یک از این مَلَکات زشت (صفات ناپسند پایدار) را که در خود می‌بینی، در نظر بگیری و برخلاف آن تا چندی (مدتی) مردانه قیام و اقدام کنی و همت بگماری بر خلاف نَفْس تا مدتی، و بر ضد خواهش آن رذیله (صفت ناپسند) رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب کنی که با تو اِعانت (یاری) کند در این مجاهده (مبارزه). 🔻مسَلماً بعد از مدت قلیلی آن خُلْق زشت رفع شده و شیطان و جُندش (لشکرش) از این سنگر فرار کرده، جنود رحمانی (لشکریان الهی) به‌جای آن‌ها برقرار می‌شود.‏ 🔻‏‏مثلاً یکی از ذمایم اخلاق (اخلاق‌های مورد سرزنش) که اسباب هلاکت انسان و موجب فشار قبر است و انسان را در دو دنیا مُعَذّب دارد، بَدخُلقی با اهل خانه یا همسایگان یا هم شغل‌ها یا اهل بازار و محله است که این زاییده غضب و شهوت است. اگر انسان مجاهد مدتی در صدد بر آید که هر وقت ناملایمی پیش‌ می‌آید از برای او و آتش غضب شعله‌ور می‌شود و بنای سوزاندن باطن را می‌گذارد و دعوت می‌کند او را بر ناسزا گفتن و بدگویی کردن، (تأمل کند و) برخلاف نَفْس اقدام کرده، عاقبت بد و نتیجه زشت این خُلق را یاد بیاورد. در عوض ملایمت به خرج بدهد و در باطن، شیطان را لعن کند و به خدا از او پناه ببرد، من به شما قول می‌دهم که اگر چنین رفتاری کنید، بعد از چند مرتبه تکرار آن خُلق، به‌کلی عوض شده و خُلق نیکو در باطن مملکت (وجود) شما منزل می‌کند. 🔻ولی اگر مطابق میل نَفس رفتار کنید، اوّلا در همین عالم ممکن است شما را نیست و نابود کند. پناه می‌برم به خدای تعالی از غضب که می‌شود در یک آن (لحظه) انسان را در دو دنیا هلاک کند، خدای ناخواسته موجب قتل نَفسی (آدم‌کشی) بشود. ممکن است انسان در حال غضب به نوامیس الهیه (انبیا و اهل‌بیت علیهم‌السلام) ناسزا بگوید؛ چنانچه دیدیم مردم را در حال غضب که رَدّه (سخنان ارتدادآمیز) گفتند و مرتد شدند. حکما فرموده‌اند که کِشتی بی‌ناخدا که در موج‌های سخت دریا گرفتار شود، به نجات نزدیک‌تر است از انسان در حال غضب! یا اگر خدای ناخواسته اهل جدال (گفت‌وگوی پرخاشگرانه) و مراء (دعوا) در مباحثه علمیه (گفت‌وگوی علمی) هستی، مدتی بر خلاف نفْس اقدام کن. در مجالس رسمی که مَشحون (پُرشده و آکنده) به علما و عوام است، مباحثه که پیش‌آمد کرد، دیدی طرف صحیح می‌گوید، مُعتَرف (ِاقرارگر) به اشتباه خودت بشو و تصدیق آن طرف را بکن. امید است در اندک زمانی رفع این رذیله (اخلاق ناپسند) شود. (قسمت ۵) 📚کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی) حدیث اول، فصل «معالجه مفاسد اخلاقیه» حسین‌دارابی 👈 عضوشوید @hosein_darabi
❇️ اقسام ریا حدیث دوم از کتاب چهل حدیث امام ‏‌‎ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸 مقام اول؛ ریاکاری در عقاید 🔹 ۱. اظهار باورمندی به عقاید صحیح و به‌حق 🔹 ۲. ابراز تَنفّر از عقاید باطل 🔸 مقام دوم؛ ریاکاری در صفات 🔹 ۱. اظهار برخورداری از صفات پسندیده 🔹 ۲. ابراز انزجار از صفات ناپسندیده و رذائل اخلاقی 🔸 مقام سوم؛ ریاکاری در عمل (ریاکاری معروف) 🔹 ۱. خودنمایی در ادای عمل عبادی چه اصل عبادت باشد، چه کیفیت آن، چه در اجزای آن و چه در مانند آن. 🔹 ۲. تَرک ریاکارانه یک عمل پ.ن: تَرک گناهان، حتی اگر ریاکارانه باشد، امری پسندیده است. ‏‌‎ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻بدان که ریا عبارت از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال (ویژگی‌های) پسندیده یا عقاید حقه است به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار (شهرت) پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی. و آن تحقق پیدا می کند در چند مقام: مقام اول و آن دارای دو درجه است: اول آنکه اظهار عقاید حقه و معارف الهیه کند برای اینکه اشتهار به دیانت پیدا کند و منزلت در قلوب پیدا نماید. مثل اینکه بگوید: من کسی را جز خدا مؤثر در وجود نمی دانم. یا اینکه: من به غیر خدا توکل به کسی ندارم. یا بالکنایة و اشاره خود را معرفی کند به عقاید حقه. و این طور دوم رایجتر است. مثلاً صحبت توکل یا رضای به قضای الهی پیش آمد می کند، شخص مرائی (ریاکار) با یک آه یا یک سر تکان دادن خود را در سلک (جمع) آن جمعیت محسوب می دارد. 🔻درجه دوم آنکه عقاید باطله را از خود دور کند و نفس خود را از آن تزکیه (پاک) کند به قصد جاه و منزلت در قلوب، چه به صراحت لهجه باشد یا به اشاره و کنایه 🔻مقام سوم ریای معرفت پیش فقها، رضوان الله علیهم، است، دارای همین دو درجه است: یکی آنکه اتیان (انجام) به عمل و عبادت شرعی کند یا اتیان به راجحات عقلی نماید (فراگیری مسائل و مباحث برتر عقلی) به قصد ارائه به مردم و جلب قلوب، چه آنکه ذات عمل را به قصد ریا کند، یا کیفیت آن، یا شرط، یا جزء آن را، به طوری که در کتب فقهیه معترض اند. دیگر آن که ترک عملی کند به همان مقصود. ✅ای عزیز، برای یک خیال باطل، یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجه قلبی مردم بیچاره، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده، و مفروش آن محبتهای الهی، آن کرامتهای غیر متناهی، آن الطاف و مراحم ربوبیت را به یک محبوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست و از او هیچ ثمری نبری جز ندامت و حسرت. وقتی دستت از این عالم کوتاه شد، که عالم کسب است، و عملت منقطع گردید، دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع بیفایده است.‏ (قسمت ۶) 📚 کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی) حدیث دوم، «ریا» هرروز ماه مبارک یک پیام اخلاقی حسین‌دارابی 👈 عضوشوید @hosein_darabi
❇️ تو از هیچکس بالاتر نیستی... ‏ 🔻‏‏هیچ‌گاه ممکن نیست نفْس به شما که دارای ملکه تقوا و خوف از خدا هستید، تکلیفِ قتل نفْس یا زنا کند، یا به کسی که دارای خصلت شرافت و طهارت (پاکی) نفْس است، پیشنهاد دزدی و راهزنی نماید. از اوّل امر ممکن نیست به شما بگوید در این ایمان و اعمال به خدای خود منّت گذار، یا خود را از زُمْره (گروه) محبوبین و مُحِبّین (دوستان خدا) و مقربین درگاه (نزدیکان پیشگاه الهی) قلمداد کن. 🔻ابتدای امر از درجه نازِله (پایین) گرفته رخنه (راه نفوذ) در دل شما باز می‌کند و شما را وادار‏ می‌کند به‌شدت مواظبت در مستحبات و اذکار و اوراد! و در ضمن، عمل یکی از اهل معصیت (گناهکار) را در نظر شما به مناسبت حال شما جلوه می‌دهد و به شما القا می‌کند که شما از این شخص به حُکم شرع و عقل بهترید و اعمال شما موجب نجات شماست و بحمدالله شما پاک و پاکیزه هستید و از معاصی (گناهان) عاری و بری (پاک و دور) هستید. از این، دو نتیجه می‌گیرد: یکی «بدبینی به بندگان خدا» و دیگر «خودپسندی» که هر دو از مُهلِکات (هلاک‌کننده‌ها) و سرچشمه مفاسد است. 🔻به نفْس و شیطان بگویید ممکن است این شخصی که مبتلاست به معصیت دارای ملکه‌ای (عادت خوبی) باشد یا اعمال دیگری باشد که خدای تعالی او را به رحمت خود مستغرق (غرق) کند و نور آن خُلْق و مَلَکه (اخلاق پایدار)، او را هدایت کند و منجر شود کار او به حُسْن عاقبت! شاید این شخص را خدا مبتلا به معصیت کرده تا مبتلای به عُجْب که از معصیت بدتر است نشود؛ ... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ‏‏«همانا خدا دانست که گناه بهتر است برای مؤمن از عُجْب، و اگر نه این بود هیچ گاه مؤمن را مبتلا به گناهی نمی‌کرد.» و شاید من به‌واسطه همین بدبینی کارم منجر به بدی عاقبت شود.‏ پ‌.ن: حدیثی که در این متن بیان شد، دلیلی بر مجاز بودن گناه‌کاری نیست. خطر عجب و خودبرتربینی بسیار شدید است. هرگز نباید به بهانه پرهیز از عُجب‌زدگی، آگاهانه و بااختیار مرتکب گناه شد. بلکه هم باید از چاله گناه دوری کرد و هم نباید به چاه عمیق عجب بی‌اعتنا بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (قسمت ۱۰) 📚 کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی) حدیث سوم، فصل «در بیان آن که مکائد شیطان از روی میزان است‌» هر روز یک پیام اخلاقی، اعتقادی و احکام. باماهمراه باشید حسین‌دارابی 👈 عضوشوید @hosein_darabi