حلول ماه مبارک رمضان بر عموم مسلمین جهان مبارک باد
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#مناجات
#ماه_رمضان
زخم تیر معصیت روی پر و بالِ من است
هر پَری روی زمین دیدی، بدان مال من است
دستِ من از دامنت وقتی رها شد..،گُم شدم
این همه سردرگُمی آثارِ اِهمال من است
این هیاهوهای من یعنی تماشا کن مرا
جلبِ چشمانت شدن، بانیِ جنجال من است
قلب من_این سیبِ نو رَس_ را بیا وُ رَد نکن
حاصل یک عُمر زحمت، میوه ی کال من است
من فقیرم..،کُلِّ دارائیم، اشک روضه هاست
گریه بر ذُرّیّه ی صِدّیقه، اموال من است
هر کجا باشم، غذایم را حسنجان می دهد
نانخورِ مَردِ کرم بودن که مِنوال من است!
روزه ی ما را رطبهای نجف وا می کند
رزقِ نخل مرتضی، افطار اَمثال من است
هِدیه از دست پدر وقتی که باشد..،بهتر است
دیدنِ ایوانطلا، عیدی اِمسال من است
طالعِ نوکر فقط با کربلا خوش می شود
کاش می دیدم که بابُ القِبله در فال من است
دائماً عطر ضریحِ شاه را بو می کِشم
خاطرات صحن او روی پَرِ شال من است
" کُشتهی لبتشنهی من! دوستت دارم حـسـین"
این حدیث دلنشینِ عاشقی..،مالِ من است
در اُمورات حسینی، کار ، دستِ زینب است
این عقیله کارفرمای من و آلِ من است
▪️
▪️
آه از آن ساعت که خواهر روی تل از حال رفت
گفت: قربانگاهِ تو در اصل گودال من است
شمر بعد از ذبحِ طولانی تو ، آمد حرم...
قاتلت این خیمه تا آن خیمه، دنبال من است
#بردیا_محمدی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ #روزه_اولى
به قلم :
#سيد_حسين_راعى
با صداى :
#محمدحسین_پویانفر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#از_كانال_نغمات_مشام
شعر و نغمه :
#مهرشاد_واحدى
#سجاد_كريميان
با نواى :
#حميد_عليمى
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#مناجات
دلم چقدر ز هجران تو شرر دیده
اگر که سوخت سر وصل تو ثمر دیده
شلوغ بود سر شب ، ندیدمت رفتم
گدای رند ، تو را موقع سحر دیده
عتاب کن دل ما را به کار میآید
شبیه چوب تراشیدهی تبر دیده
دو شب به پشت در خانهام غذا نگذار
از اینکه قدر بداند تو را "ضرر دیده"
چه خوب گردن من کج شده مقابل تو
که وقت عجز ، گدا خیرِ بیشتر دیده
ملامتم بکنند و محبتم بکنی
تویی پناه هرآنکسکه دردسر دیده
همیشه دست علی وا کند گرهها را
همیشه سختی فرزند را پدر دیده
زمان توبه هر آنکس که یا حسین نگفت
چه توبهای که یقیناً بلا اثر دیده
گناه پیش و پسش را حسین میبخشد
ضریح کرببلا را کسی اگر دیده
•
چقدر خون به دلش کردهاند در بازار
هرآنچه دید سکینه ، از آن گذر دیده
کسی که پردهنشین قبیلهاش بوده
نگاه هیز ز چشمان صد نفر دیده
#سید_امیرحسین_موسوی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
35.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوروز بر شما مبارک
پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ خورشیدی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#حضرت_خدیجه_سلاماللهعلیها
آئینه ی تمثال اَعطینا خدیجه
شرح بسیط سورهی طٰاها خدیجه
در پُشت صدها پرده ، ناپیدا ، خدیجه
ای سرپناهِ بیپناهیها..،خدیجه
مادرترین مادر برای ما خدیجه
در شاهراه نور، راهی می شوی تو
بر طلعت ايمان گواهى می شوی تو
پایان شبهای تباهی می شوی تو
شأن مباهات " الهی" می شوی تو*
مَبهوت می کردی خدایت را خدیجه
تاجر تر از هر کس در این عالم تو بودی
آموزگار هاجر و مریم تو بودی
نقش نگین حضرت خاتم تو بودی
بال شب معراج احمد هم تو بودی
رفته است نامت با نبی بالا خدیجه
بال نبی را دیدی از بالت گذشتی
در راه آمالش از آمالت گذشتی
دل کنده ای از سود هر سالت..،گذشتی
پای خدا از کُلِّ اموالت گذشتی
در بی نیازی شُهره ی دنیا؛خدیجه
دست خدا نوری به شب تحمیل می کرد
جبریل هم در دیدنش تعجیل می کرد
کم کم بساط جهل را تعطیل می کرد
اضلاع دین خویش را تکمیل می کرد
با مصطفی و با علی و با خدیجه
لحن تو آوایی دلارا پرورش داد
جوی تو صدها رود زیبا پرورش داد
باغ تو گل هایی شکوفا پرورش داد
دامان تو اُمِّ اَبیها پرورش داد
هرگز ندارد دخترت همتا..،خدیجه!
تصویر مذهب خلق شد..،صاحباثر: تو
یعنی که اصل و فرع دین پیداست در تو
هم بیحرم ، هم بیکفن ، بالیده بر تو
پس بهترین مادربزرگ هر پسر؛ تو
ای افتخار این دوتا آقا؛ خدیجه!
دریا به شوقت تا لب جو رفت آخر
از صبر تو غمها به پستو رفت آخر
شمع وجودت رو به سوسو رفت آخر
شعب ابیطالب هم از رو رفت آخر
سر کردهای با دانهای خرما خدیجه
گرچه دم آخر فقط بیمار بودی
با اینکه بین بسترت..،تبدار بودی
بیبی! بگو بین در و دیوار بودی؟!
آزُرده از بی رحمی مسمار بودی؟!
امّا امان از دخترت زهرا..،خدیجه
کفتارها تا بیشهی آهو رسیدند
شاخهگلِ یاس تو را از ریشه چیدند
چادر نمازی ساده را آتش کشیدند
وقتی که در افتاد..،روی آن دویدند
محسن چه شد در بین آن بلوا..،خدیجه؟!
ای کاش آتش قاتل کوثر نمی شد
میخ کج در سهم این دختر نمی شد
دیگر جراحاتش از این بدتر نمی شد
میخواست تا برخیزد از بستر..،نمی شد
زهرا اواخر سخت می شد پا..،خدیجه!
*پیامبر به خدیجه فرمودند:
فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبَاهِي بِكِ كِرَامَ مَلاَئِكَتِهِ كُلَّ يَوْمٍ مِرَاراً
خدیجه، بیشک خداوند هر روز و روزی چندبار در مقابل فرشتگان عظیمالشأنش به تو مباهات میکند.
#بردیا_محمدی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#بحر_طويل
#امام_حسن_مجتبی_عليهالسلام
° وسط معرکهی جنگ که غوغا شده صد گرد و غبار از پی هر اسب چنان پا شده هر گوش پر از بانگ چکاچک شده یک سو طرف لشکر مشرک شده سوی دگرش لشکر حلت بفنائک شده یک مرتبه فرماندهیشان حضرت حیدر دل و دلبر سر و سرور وَ همان کس که ز جا کند در قلعهی خیبر به جلو خواند محمد حنفیه پسرش را و به او نیزهی خود داد
° داد دستور محمد حنفیه پسرش را که برو سمت جلو محمل آن زن ، زن فتان که شده الگوی شیطان بزن و کار شتر را به دمی یکسره کن
° رفت تا معرکه شمشیر زد و بر دل سرباز مسلمان به کج رفته به تکفیر زد و ضربه پس از شیههی تکبیر زد و یک نفس خسته کشید آه حوالی شتر تا که رسید آل بنیضَبّه جان بر کف زن دور شتر یکسره حائل شده بودند چنان حامی محمل شدهبودند که او قافیه را باخت و سر را به گریبان ز روی خجلتش انداخت و برگشت عقب پیش پدر
° او که نامش حسنست و صف دشمن شکنست و پسر ارشد مرحب فکنست و یل یلها ، به دمی نیزه ز دستان برادر چو گرفت از ته دل جملهی لاحول و لاقوه الا به زبان گفت ، سپس مرکب خود طاویه را با مدد از مادر خود فاطمه هی کرد ره معرکه طی کرد به میدان زد و یک نعره چو طوفان زد و در روبروی شیر چنان شیر شد و میمنه را میسره را از دم تیغش گذراند و رجز حیدریاش را ز ته حنجرهاش خواند و پس از آن صف اول صف دوم همه را راند و چو شمشیر برای عدم آورد همانجا ملکالموت کم آورد ؛ حوالی جمل رفت چه مِثل و مَثَل رفت وَ تقدیر عدو سوی اجل رفت ، که از ترس ، بنی ضبّهِ جانبرکف آن زن ، که روا نیست بیارم وسط شعر نشان و لقبش را به عقب رفت ، چو انگشت تحیر به دهانها به عجب رفت ، به خون همهشان نیزهاش آلوده شد و ذرهای آسوده شد و رفت و ره معرکه را آنهمه طی کرد ، شتر را که به یک ثانیه پی کرد ، زن فتنهجوی لشکر اعدا به زمین خورد ، نگون بخت شد و کار عدو سخت شد و حیدر کرار دلش تخت شد و قائله هم ختم به تکبیر سپاهش وَ نبودیم ببینیم علی را و نگاهش ، و نوشتند که شهزاده رسیدهست به خشنودی شاهش ، پس از آن هم حسنِ شکر گذار از وسط معرکه برگشت عقب پیش پدر
° و پدر دید محمد پسرش را که عرق از سپرش ریخت که شرم از نظرش ریخت ملال از کمرش ریخت به دلداری او رفت و چنین حضرت حیدر به پسر گفت که سرخوردگیات چیست و دلمردگیات چیست؟ تو تنها پسر حیدری امّا حسن از آل عبا و پسر تاج نبوت ، پسر ختم رسالت وَ چنین شان ، تو را نیست ، پس اینگونه روا نیست که با خویش قیاسش بکنی
#سید_امیرحسین_موسوی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#مناجات
چشم ، پیدا نکند مقصد ناپیدا را
با غمِ دربهدری صبح کنم شبها را
خستهام..،بس که دواندند مرا سوی گناه
نا نمانده است که با خود بکشانم پا را
معصیت؛ ریشهی ایمان مرا از جا کَند
کُشت در باغچهی زرد دلم تقوا را
نَفْس، با حَربهی دنیاطلبی گولم زد
آه! آفت بزند عافیت دنیا را
بال پرواز مرا دوستِ بد طینَت چید
جز تو با هر که پریدیم ، زمین زد ما را
خَلق بر گریهی بیکسشدنم می خندد
هیچکس درک نمی کرد منِ تنها را
عرقِ شرم مرا اشک حسابش کردی...
آبِ رو جمع کند آبِروی رسوا را
می شود گوش مرا مثل مُعَلِّم بکشی!
کاش تنبیه کنی کودکِ بی پروا را
هفتپشتم درِ این خانه گدایی کردند
به کسی غیرِ خودم قول نده این جا را!
تا دلم سوخت ، مرا فاطمه دلداری داد
لمس کرده است دلم مادریِ زهرا را
رزقِ افطار من از باغِ حسن می آید
نخل اربابِ کَرَم داده به من خرما را
حُکم رفعِ عطشم بوسه به انگور علیست
مستِ حیدر فقط اینگونه دهد فتوا را
خبر مرگ مرا بین نجف پخش کنید
دم آخر برسانید فقط بابا را
کامِ من تلخ شده ، طعم خوشم کرببلاست
بچشانید به من مزّه ی این حلوا را
مثل عابس بغلم می کند و می بوسد...
بارها دیده ام این خواب خوش ، این رؤیا را
▪️
▪️
کشمکش بود سرِ پیرهنش در گودال
مادرش آمده تا ختم کند دعوا را
شیشهی عطر خدا زیرِ سُم مرکب رفت...
بوی سیب است که پُر کرده همه صحرا را
#برديا_محمدى
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امیرالمؤمنین (ع)
#نوزدهم_رمضان
سکوتی شهر را در بر گرفته سر به سر امشب
که دیده صبحِ فردا را؟ چه خواهد شد مگر امشب؟
چه دارد می شود؟ چیزی نمی دانم! ولی گویا-
در و دیوار هم دارند از چیزی خبر امشب...
عبای یک نفر را در به روی چشم می گیرد..
به روی چشم؟ آری.. مهربان گشته ست "در"، امشب
سحر در مسجدِ کوفه چه خواهد شد؟ نمی دانم!
زمان ای کاش می ماند و نمی آمد سحر امشب..
الا آنانکه در این سال ها نشناختید او را
به چشم خویش باری می شناسیدش دگر امشب..
الا آنانکه فرقش را نفهمیدید با آن سه!
ملالی نیست...فرقش می کند شق القمر امشب..
به دنبال خدا بودید عمری؟ بنگرید اینک-
خدا را در دلِ محرابِ کوفه بیشتر امشب...
پس از او روسیاهی با شما پیوند خواهد خورد
چه بردید از دورویی؟ باختید از هر نظر امشب..
منِ عاصی کجا و گفتن از اسطوره ای چون او؟
خودِ او خواست بی شک،ساختم شعری اگر امشب...
#محمد_پورمرادی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#اميرالمومنين_عليهالسلام
#شهادت
مرتضی وقت سحر حالت دیگر دارد
میخ در دست به دامان قلندر دارد
کنج مسجد چهکسی خفته چه در سر دارد؟
باز هم کعبه بر آن شد که ترک بردارد
آن که دادهست به رویش دوسهصد دل کعبه
قبله یعنی که به حیدر شده مایل کعبه
میرود پیش خدا فزت و ربّ الکعبه
دخترش از غم بابا دل پرپر دارد
عرش بیتاب قدومش چه مزین شدهاست
دل هر طفل یتیمی پُرِ شیون شدهاست
او سراپا همه رفتن همه رفتن شدهاست
بعد سی سال که دلتنگی دلبر دارد
شور دارد چقدر اشک روان مسجد
آه با آه عجینست اذان مسجد
شیشهی عطر شکستهست میان مسجد
صبحدم کوفه اگر بوی معطّر دارد
خانه را تا به کجا یکسره بردهست علی
عوض شیر ، غم آینه خوردهست علی
زینبش را به ابوالفضل سپردهست علی
بنویسید که بابا غم دختر دارد
خواهری گریه به شاهش بکند بر روی تل
گریه بر روز سیاهش بکند بر روی تل
میشود خوب نگاهش بکند بر روی تل
شمر اگر پا ز روی سینهی او بردارد
سیب سرخی چو رسیده به کمال افتادهست
از سر مرکب خود بی پر و بال افتادهست
به روی پیکر او شکل هلال افتادهست
نعل تازه چقدر میل به پیکر دارد
#سید_امیرحسین_موسوی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
#شب_قدر
آنکه صوت خویش را تا عرش اعلی میرسانَد
گاه با اشکش به گوش چاه، نجوا میرسانَد
بغض خود را نیمههای شب به سینه میفشارد
درد هایش را به دست صبح فردا میرساند
در زمین خشک هم از جای پایش نخل رویَد
چون بیابان را به پابوسی دریا میرساند
آن قَدَر در بین نخلستان علی زحمت کشیده
همچنان بر سفرههامان نان و خرما میرساند
عشق ثابت کرد رزق بچهی بی دست و پا را
دور از چشم همه، هربار بابا میرساند
پهلوان های قدیمی شاهد این اعتقادند
مرتضی رزق زمین افتاده هارا میرساند
تا زمین خوردیم، هر دفعه علی مارا بغل کرد
زودتر از هر کسی مولا خودش را میرساند
عشقِ مولا عاقبت او را به زهرا میرساند
عشقِ زهرا عاقبت او را به مولا میرساند
فاطمه تفسیری از "انا الیه راجعون" است
ابن ملجم! ضربه ات او را به زهرا میرساند
کوچه کوچه، کاسه کاسه، راه شیری یتیمان
عشق، بر حیدر سلام الله علیها میرساند
خواست دختر فرق غرق خون بابا را نبیند
خواست پیش زینبش خود را به آرامی رساند
.
.
مصرعی میگویم و رد میشوم از روضه هایش
دختر تو روضه را تا شام غمها میرساند
#احمد_ایرانی_نسب
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
اجتماع بزرگ یتیمان اشک
ویژه برنامه شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام
دوشنبه مورخ ۱۳ فروردین
ساعت ۲۱:۰۰
فریدونکنار ، جنب فرمانداری ، هیئت معظم مخیم العباس
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
با سلام
بنا به در خواست متعدد شما عزيزان كانال مشام در تلگرام راه اندازى گرديد
لينك كانال :
https://t.me/masham14_ir
#مرگ_بر_اسرائیل
#وعده_صادق
بنگر چهسان تعبیر شد کابوس اسراییل
لرزید بر خود پیکر منحوس اسراییل
عمری تظاهر کرد بر روئینتنی اما
برداشت ایران پرده از سالوس اسراییل
دیگر به آژیر خطر هر دم کند تکرار
آهنگ مرگ خویش را ناقوس اسراییل
از پا فتاد ای خودفروشان قامت دشمن
پس دست بردارید، از پابوس اسراییل
بیم از چه دارید ای سران؟ جز عنکبوتی نیست
با بازوانی سست، اختاپوس اسراییل
محو چهاید ای رهبران؟ جز پای زشتی نیست
لنگان و کج زیر پر طاووس اسراییل
از عطسهی چرکین غم تا خاک گردد پاک
باید که گردد ریشهکن ویروس اسراییل
رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی
کودککشی فخر است در قاموس اسراییل
ای شمس خاور سر برآر از پرده چون دیگر
دارد به پتپت میرسد فانوس اسراییل
#افشین_علا
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
با سلام
بنا به در خواست متعدد شما عزيزان كانال مشام در تلگرام راه اندازى گرديد
لينك كانال :
https://t.me/masham14_ir
#تخريب_قبور_ائمه_بقيع_عليهمالسلام
#سالروز_تخریب_بقیع
در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی
خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی
روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی :
قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی
هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده
خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده
وارد شدن در وادی طور خدا سخت است
از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است
تنهایی ارباب های با وفا سخت است
گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است
گریه کنانش آستینی در دهن دارند
اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند
سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست
زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست
از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست
بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست
مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید
جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید
دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش
دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش
خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش
از ابرهای آسمان باران نبارد کاش
وقتی بباری کار ما مشکل شود باران!
قبر امامان غریبم گِل شود باران
تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد
ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد
انگشتری مادرم نذر حرم گردد
تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد
باید غریب خویش را یاری کنم آخر
باید برای مجتبی کاری کنم آخر
شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد
بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد
ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد
پسکوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد
این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده
فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده
این خاک را آخر حسن آباد می سازیم
منبر به نام باقر و سجاد می سازیم
ایوانطلا و پنجره فولاد می سازیم
صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم
شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم
مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم
باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد
تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد
دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد
هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد
پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست
با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست
بالای گنبد بال و پرها باز می ماند
سجاده ی خونینجگرها باز می ماند
راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند
زُوّار می آیند و درها باز می ماند
در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم
نقارهزن ها را به روی بام می بینیم
باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت
حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت
تمثال مَشکی سردر بابالحوائج ساخت
صحنی به نام مادر بابالحوائج ساخت
در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم
پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم
روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا
روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا
زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا
تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا
سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد
سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد
#بردیا_محمدی
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#تخريب_قبور_ائمه_بقيع_عليهمالسلام
#سالروز_تخریب_بقیع
ما نمیبینیم اما چارتا گنبد که هست
تا بلندای فلک، نوری از این مرقد که هست
ما نمیبینیم اما قامت گلدسته ها
مطمئناً با ستون آسمان هم قد که هست
ما ضریحی را نمیبینیم اما شک نکن
دردمندی که شفا از دوست میخواهد که هست
یا کریم از مهر تو گردد کبوتر، "یاکریم"
پس میان بالها قطعاً وبالی بد که هست
مهربانی تو هرگز نیست کتمان کردنی
ردِ دستِ تو به سینه جای دستِرد که هست
جای ما خالیست اما بر نسیمی از خیال
یک دل بیتاب که سوی تو می آید که هست
صحن ها خاکیست اما آسمانها شاهدند
چشمهایی که برایت خوب میبارد که هست
بوی باران بهشت آمد، دلم را باد برد
هرچه باداباد، سهمم گریهی بی حد که هست
از خرابآباد میآیم به سوی این حرم
این حرم قطعاً برایم بهترین مقصد که هست
کربلا شبهای جمعه میزبان فاطمهست
هر دوشنبه، او به یاد بچهی ارشد که هست
پس به جای زائرانی که کنارت نیستند
مادری که عاشقانه دوستت دارد که هست
فاطمه ثابت کند در این حرم از غربتت
هیچکس حتی نباشد، عشق، صددرصد که هست
نیست بُعد منزل اما جای ایوان حسن
پنجره فولاد و سقاخانهی مشهد که هست
#احمد_ایرانی_نسب
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع_علیهمالسلام
#امام_حسن_علیهالسلام
غریب کیست کسی که حرم نداشته باشد..
کریم باشد و باب الکرم نداشته باشد
نه گنبدی و نه گلدسته ای نه نور چراغی
ز کعبه مرقد او هیچ کم نداشته باشد
عزیزِ فاطمه باب المراد اول و آخر..
که گفته نوکر و زوّار هم نداشته باشد؟؟
پدر علی، اسدالله ،ذوالفقارِ خداوند
کجا پسر دم تیغی دودم نداشته باشد
بدان که صلح حسن تیغ تیز کرب و بلا بود
به مصلحت بوَد آن تیغ دم نداشته باشد
کسی که نزد خدایش حریم داشته باشد
ولی به خانه زنی محترم نداشته باشد
چه پیش آمده،مردی درون خانه ی خود هم..
غریب کشته شود،،متهم نداشته باشد.
.
کجاست شاعری از غربت امام بنالد
جسارت است که او محتشم نداشته باشد
تمام عرش خدا پر زِ داغ غربت او شد
نخواه فاطمه هم قدّ خم نداشته باشد..
شکست قافیه در غربت امام عزیزی،،
که دور مرقدِ خود سینه زن نداشته باشد
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_حسن_علیهالسلام
تو حسن هستی و تا حال به غربت هستی
نه حرم داری و نه صاحب تربت هستی
کاش ایوان طلای تو غزل سازم من
نذری از لای ضریح تو بیندازم من
اصفهان آینه کاری حریمت بزند
کاشکی فرشچیان طرح ضریحت بزند
خادمانت حرکت کن ! حرکت کن ، با پر
ضریح مادر عباس کمی آنسوتر
عالمی میشود آگاه زلطف و کرمت
شیشه عطر فروشان پر عطر حرمت
حرمی ساده به والله که کافیست حسن
ضریح قبلی ارباب اضافیست حسن
در غریبی چو علی شهره شهری آقا
چه کسی گفته شما کشته زهری آقا
جگر از زهر نه ! از خون دلت شد نیلی
کوچه ای تنگ و دل سنگ و صدای سیلی
#احمد_اسفندیاری
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانى آقاى #سيد_اميرحسين_موسوى در اولين سوگواره تخصصى شعر حضرت ام المومنين خديجه كبرى سلام الله عليها
شهرستان محمودآباد - فروردين ١٤٠٣
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانى آقاى #امیر_عظیمی در اولين سوگواره تخصصى شعر حضرت ام المومنين خديجه كبرى سلام الله عليها
شهرستان محمودآباد - فروردين ١٤٠٣
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانى آقاى #حامد_خادمیان در اولين سوگواره تخصصى شعر حضرت ام المومنين خديجه كبرى سلام الله عليها
شهرستان محمودآباد - فروردين ١٤٠٣
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانى آقاى #مبین_رستمیان در اولين سوگواره تخصصى شعر حضرت ام المومنين خديجه كبرى سلام الله عليها
شهرستان محمودآباد - فروردين ١٤٠٣
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14