هدایت شده از مجمع کمیت قزوین
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹آیینهٔ خصال نبی🔹
الا که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سِیْر و شتاب از تو گرفت
به جلوههای جمال تو ماه خیره شدهست
شکوه وحی در آیینهات ذخیره شدهست
تو عطر گلشن یاسین، شکوفهٔ یاسی
تو با پیامبر عشق، «اَشبَهُ النّاسی»
نگاه گرم تو باغ بنفشهکاری بود
در آبشار صدای تو، وحی جاری بود
کسی به جز تو کجا حُسنِ مهرپرور داشت
ملاحتی که تو داری فقط پیمبر داشت...
الا که سروِ خرامانتر از تو، باغ ندید
کسی که روی تو را دید، درد و داغ ندید
تو بازتاب سپهر چهار معصومی
تو سایهپرور مهر چهار معصومی
تجلّیات یقینت به اوج میزد اوج
امید در دل و جان تو موج میزد موج
ظهور و جلوهٔ ایمان مطلق از تو خوش است
ترنم «اَوَلَسنا عَلَی الحَق» از تو خوش است
همین که منطق تو منطق رسول خداست
حساب حُسن تو از دیگران همیشه جداست
بلاغت از سخنت میچکد، گلاب صفت
و گرمی از نفست خیزد، آفتاب صفت
کسی به کوی وفا چون تو راست قامت نیست
که قامتی که تو داری کم از قیامت نیست
حسین محو تماشای راه رفتن توست
مرو که خون تماشاییان به گردن توست...
الا که گردش تو در مدار حقطلبیست
تو زمزمی و جهان در کمال تشنهلبیست
تبارک اللَّه از آن خلقت پیمبروار
که حسن خلق تو آیینهٔ خصال نبیست
بگو جمال جمیل تو را نگاه کند
کسی که عاشق روی پیمبر عربیست
شجاعت تو علیگونه بود روز نبرد
شهامت تو نشانِ نماز نیمهشبیست
به عزت تو و گلهای کربلا سوگند
که خال کنج لبت مُهر هاشمی نَسبیست
«هزار مرتبه شُستم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن نشان بیادبیست»
قسم به آینهها نور مشرقینی تو
سفیر عشق، علی اکبر حسینی تو
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐shereheyat.ir/node/808
✅ @ShereHeyat
✅ @mkomeit
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹لبیک یا امام🔹
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
ای باد! راه خانۀ موعودمان کجاست
ای رودهای گمشده! مقصودمان کجاست
ای کاش باد بود و غزل بود و جادهها
میآمدیم سوی تو ما پا پیادهها
میآمدیم و عرض ادب، عرض احترام
تبریک عید و گفتن لبیک یا امام...
روز تولد تو زمین مهربانتر است
خورشید شادتر شده گویا جوانتر است
کوچه به کوچه زمزمۀ طاق نصرت است
عید است و جمکران تو امشب قیامت است...
دورم ولی تو مرحمتت دیر و دور نیست
بودن فقط منوط به شرط حضور نیست
مادربزرگ گفت که او، حَیّ و حاضر است
بر حال ما همیشه نگهبان و ناظر است
دستش گرهگشاست، نگاهش گرهگشاست
یک خنده روی صورت ماهش گرهگشاست
ای دل چرا شکسته و ساکت نشستهای
چیزی بگو که ندبه و آهش گرهگشاست
شعبان کرامت است و شفاعت علیالخصوص
ماه تمام نیمۀ ماهش گرهگشاست
شب پشت شب گره به گلوی غزل زده
حلقه به حلقه زلف سیاهش گرهگشاست
حلقه به حلقه در زده تبریک گفتهام
نام تو را در این شب تاریک گفتهام
نام تو روشنایی صبح است و راز عشق
خواندم پس از اذان طلوعت نماز عشق
روز تولد است و سلام و ارادتی
دادم به دست باد به شوق زیارتی
📝 #نغمه_مستشارنظامی
🌐 shereheyat.ir/node/1386
✅ @ShereHeyat
✅ @mkomeit
هدایت شده از مجمع کمیت قزوین
#امام_هادی علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹 آینۀ قرآن🔹
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم
داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست
خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است
لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است
همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
::
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
من زمینگیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتیست حقیر ای باران
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران
پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
سامرا قسمت چشمان عطشخیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/194
@ShereHeyat
@mkomeit
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#بقیع
#غزل_مثنوی
🔹أيهاالصّبور🔹
...من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
در نام تو چه حس غریبی نهفته است
در نام تو چه خاطرهها میشود مرور
آقا غریب هستی و وقت سرودنت
حسی غریب در دل من میکند ظهور
من هم غریب مثل تو یا أيهاالغریب
من کی صبور مثل تو یا أيهاالصّبور
با تو چقدر ماهیتم فرق میکند
مانند ایستادن شب در حضور نور
در پیشگاه آینه مرد مقربی
تو بضعةالرسولی و ریحانةالنبی
ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی
ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی...
از قلب تو ندیدهام آقا رحیمتر
از بخشش و کرامت دستت کریمتر
حاتم به دست بخشش تو بوسهها زدهست
نزد فقیر بر لب تو، نه نیامدهست...
سنگ صبور، مأمن غمها و دردها
ای خانهات پناه همه کوچهگردها
صلحت حماسهایست که با روضه توام است
صلحت چقدر آینهدار محرم است
باید شناخت صبر و شکیبایی تو را
باید گریست یک دهه تنهایی تو را
در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه
غربت همیشه با دل تو توام است، آه
هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبیات
وای از غم دل تو، امان از غریبیات
هر روز شهر بر غمت افزود، وای من
دشنام بود و نام علی بود، وای من
عمری غریب بوده ولی صبر کردهای
مانند لحظههای علی صبر کردهای
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
یک قطعه خاک، وسعت یک غربت مدام
یک قطعه خاک، مدفن چار آسمان امام
یک قطعه که شنیدن آن گریهآور است
آن قطعهای که مدفن مخفی مادر است
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
در این هجوم درد و غم و داغ بیامان
صبری دهد خدا به دل صاحبالزمان
📝 #سیدمحمدرضا_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/2776
@ShereHeyat
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
🚩اربعین، رمز جهانی شدن عاشوراست
گرچه دارید شما،شور عزاداری من
هست آیا به سری،شوق هواداری من؟
گرچه دارید تب کرب و بلا ای مردم!
تشنه ام، تشنه ی لبیک شما ای مردم!
کو حبیبی که دهد پاسخ مولای غریب؟
کو جوابی که نباشد پسِ آن مکر و فریب؟
اربعین یعنی تاخیر نکن در لبیک
چون سلیمان صُرَد دیر نکن در لبیک
یار مولای خودت باش به هنگام خطر
یاری تو ندهد بعد خطر، هیچ ثمر
اربعین وقت هم آوایی دلداران است
بزم سرمستی میلیونی هوشیاران است
موج خونین حسین بن علی را بنگر
شورِ در عرصه بین المللی را بنگر
اربعین، رمز جهانی شدن عاشوراست
فارغ از مذهب و دین،خونِ خدا در رگهاست
اربعین یعنی بشتاب به سوی نیکی
تا حسین است چراغت،چه غم از تاریکی
اربعین فرصت مُحرم شدن جابرهاست
وقت حاجی شدن قافله زائرهاست
اربعین یعنی پیروزی خون بر شمشیر
شده هر سمت زمان،شور حسینی تکثیر
🔻🔻🔻
اربعین یعنی پیروز نهایی ست حسین
اربعین یعنی برخیز و ببین کیست حسین
رسم آزادگی اش را به خط سرخ نوشت
بنده حضرت حق بود و رها زیست حسین
هر که در مکتبش آزاده شود، ممتاز است
داد آن روز به یاران خودش،بیست حسین
تیغ زد از افق نیزه ی خونین، خورشید
داد فرمان به شب تار ستم، ایست حسین
🔻🔻🔻
بَذَلَ مُهجَتَه... بال و پرش را بخشید
گل زیبای خودش را،پسرش را بخشید
همه دیدند، تمام ثمرش را بخشید
تا سرافراز بمانیم، سرش را بخشید
اربعین یعنی تیرش به خطا رفت یزید
شد لگدکوب اسیران،به فنا رفت یزید
ناگهان شیر زنی از قفس شب برخاست
تیرها، شعله ور از خطبه زینب برخاست
پرده ها یک به یک افتاد در این چل روزه
شد عیان شعله فریاد در این چل روزه
اربعین یعنی بیچارگی آل یزید
نکند اینکه بیفتیم به دنبال یزید
با امان نامه مبادا بشوی خام ای مرد
در پی دانه نیفتی به دل دام ای مرد
دیدن گنبد و گلدسته فقط کافی نیست
دوستت دارم با نامه و خط کافی نیست
کوفه هم داشت ارادت به امامش اما...
لحظه دادنِ پاسخ به پیامش اما...
کوفه هم کرد زیارت گل پیغمبر را
لیکن آورد لب حنجره ای، خنجر را
"جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم"
می روم تا که زیارت بکنم پاکی را
تا که پرواز دهم این بدن خاکی را
اربعین یعنی هستم سر پیمان با دوست
تا که ملحق بشوم مثل شهیدان با دوست
سید محمد حسین ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_عاشورا
#شعر_اربعین
#غزل_مثنوی
✋️https://eitaa.com/smhabootorabi