#هشتم_شوال
#بقیع
#غزل
🔹فانوس شرم ماه🔹
اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست
یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست
طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی
جاریست در این دشت، اما ناخدایی نیست
مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد
بیوسعت این خاک، گویا ماورایی نیست!
قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه
مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست
در غربت این دشت، اما آنچه میپیچد
تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست
هر یک بقیع کوچکی در سینهمان داریم
ماییم و اندوهی که آن را آشنایی نیست
بر شانههای غربت ما، زخم میروید
زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست
ماییم و، ارث چارده قرنِ عزا، آری!
غمگینتر از این قصه، گویا ماجرایی نیست
در شعلههای شرم میپیچم که میبینم
شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست
📝 #سیدمهدی_حسینی
🌐 shereheyat.ir/node/3930
✅ @ShereHeyat
🆔 @mashareqazvin
#هشتم_شوال
#غزل
🔹حرم🔹
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالماند
قبرشان قبلهست حالا بیحرم یا با حرم
یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم
یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم...
اوج غربت در کدامین داغ معنا میشود
این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟
فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر
خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم...
در مدینه کاخها با خاک یکسان میشوند
بعد از آن، از دور چون دُرّ میشود پیدا حرم
گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست
داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم
یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه
پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم
ناله میزد مادری با اشک، واویلا حسین
ناله میزد خواهری با اشک، واویلا حرم
📝 #علی_ذوالقدر
🌐 shereheyat.ir/node/3929
✅ @ShereHeyat
🆔 @mashareqazvin
هدایت شده از شعر هیأت
#هشتم_شوال
#بقیع
#غزل
🔹قدر پنهان🔹
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر
پریشان است احوال من از حالی پریشانتر
مزار جانشینیان نبی را بینشان کردند
و میدانند خود را از مسلمانان مسلمانتر
گمان ذرهها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش میگردی فروزانتر
ولی میبینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیماناند این دنیا و آن دنیا پشیمانتر
دلت آرامگاه پنج جنتآفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستانتر
تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیات قدریست پنهانتر
رسیده زائری بیجان که جان گیرد ز دیدارت
چه میبیند که برمیگردد از پیش تو بیجانتر
تو میباری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل میشوی ویرانتر و دل از تو ویرانتر
برایت خوابها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغانتر
📝 #محمدعلی_بیابانی
🌐 shereheyat.ir/node/506
✅ @ShereHeyat
💥 این شعر مشهور را یک سرباز سروده است!
سلام من به مدینه به آستان رفیعش
به مسجد نبوی و به لاله های بقیعش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
🔸شاید نتوان زائری از ایران را پیدا کرد که با ورود به مدینه یا دیدن گنبد سبز حرم نبوی، ناخودآگاه شعر مدینه شهر پیغمبر در ذهنش طنین انداز نشود و یا با خود زمزمه نکند؛ شعری که حاج منصور ارضی در سال 1372 در مدینه خواند و ماندگار شد.
👤 جواد حیدری می گوید: گوشواره این شعر”مدینه شهر پیغمبر” را آقای سید محمد میر هاشمی سروده بودند و بنده هم زمزمه را گفته بودم. زمانی که این شعر را گفتم سرباز بودم. این شعر سبکش برای من نبود. حاج منصور ارضی به من گفتند شعری برای این سبک بگو و ما هم روی همان زمزمه شعر گفتیم. خیلی ربطی به ما نداشت و نفس حاج منصور بود. تقریبا مطرح شدن ما هم در بین شعرا به خاطر همین شعر بود. خانواده هم نمی دانستند و بالاخره همه متوجه شدند و حاج منصور و برخی از دوستان خواندند و پخش شد.
منبع: کانال مجالس ماندگار
#مداحی_نوستالژی
#تخریب_بارگاه_بقیع
#هشتم_شوال
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir