eitaa logo
مَشْــق‌ِعـِشـْـ❤ــق
1.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
707 ویدیو
59 فایل
دلشڪستہ‌ےعاشق💔 براےپرواز🕊🍃 نیازےبہ‌بال‌ندارد...❤ •{شهیدآوینے}• 🌿¦•گـوش‌جآن↓ https://harfeto.timefriend.net/16083617568802 🍃¦•ارتباط‌بامـا↓ 🌸•| @H_I_C_H 🌙¦•ازشرایطموݩ‌بخونین↓ 🌸•| @sharayet_mashgh_eshgh_313 تودعوت‌شده‌ۍشھدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمݧِ‌الرَّحیمـ♥️🌸
. مۍ‌گفت:🍃 وقتے‌اونۍ‌که‌دوستش‌دارۍ به‌حرفت‌گوش‌نده‌خیلے‌ناراحت‌میشۍ ± راستۍ‌خدا‌ما‌رو‌خیلۍ‌دوست‌داره..!! ← بۍ‌معرفت‌نباشیم‌..... 💞 °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
هدایت شده از موسسه مصاف
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🚨توضیحات بسیار مهم استاد درباره کمپین توییتری روز قدس 🔺حتما با دقت گوش دهید ♻️نشر حد اکثری رسانه باشید ✅ کانال مصاف @masaf
📚فرشتـہ اے در برهـوت📚 📝داستان دلدادگے جوانے شیعہ مذهب بہ دخترے اهل سنت را روایت می کند ڪہ جریان خواستگارے بہ اثبات حقانیت امیرالمومنین(؏) ڪشیده می شود و.... بہ قلـ✍ـم مجید پور ولے ڪلشترے نشـ🖨ـر مـانـا •❥•◈●📚●◈•❥• °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
📖قسمتے از ڪتاب☟ –توے قرن بیست و یڪ زندگے مے کنیم!حالا دیگر نزاع هاے قومے قبیلہ اے و عقیدتے معنایے ندارد! وقتے می شود حرف زد، باید حرف زد. با منطق و برهان. سرش را چرخاند طرف حکیمه خاتون ڪہ آن طرف تر، زیر تیغ آفتاب، ایستاده بود.چادر سرش بود و داشت جایی دورترها را نگاه می کرد.عبدالحمید دستے بر محاسن بلند و سفیدش ڪشید و گفت: – این ڪہ می بینی چہار نفر دارند توے بے راه و فامیل پچ پچ می کنند، فقط بہ خاطر این است ڪہ تا بہ حال این موضوع سابقہ نداشته. حڪیمہ خاتون سرش پایین بود. عبدالحمید ادامہ داد: – تو اولین دخترے هستے ڪہ خواستگار شیعہ دارد... •❥•◈●📚●◈•❥• °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
WILL BE FREE The final solution: Resistance until referendum. ـ فلسطین ستتحرّر الحلّ‌النهائي، المقاومة حتّی الاستفتاء ـ قدس ، خرمشهر دیگر می‌شود راه حل نهایی ؛ مقاومت تا همه پرسی °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
🖼 ✅ در یک اتفاق تاریخی، رهبر انقلاب برای اولین بار به مناسبت روز جهانی قدس به صورت زنده سخنرانی می‌کنند. 📌 قرار است رهبر انقلاب در قسمتی از سخنان خود در روز جهانی قدس به زبان عربی نیز سخنرانی نمایند 📆 جمعه 2 خرداد ⏰ ساعت12 ظهر 📺 به صورت پخش زنده از شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی داخلی و بین المللی °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
پسـت اینسـتاگرام زینـب سلیـمانے... °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❥••●❥●••❥ 💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا می‌زد من نبودم، سعد ناباورانه نگاهش می‌کرد و من فقط می‌خواستم با او بروم که با اشک چشمانم به پایش افتادم :«من از اینجا می‌ترسم! تو رو خدا ما رو با خودتون ببرید!» از کلمات بی سر و ته عربی‌ام اضطرارم را فهمید و می‌ترسید هنوز پشت این پرده کسی در کمین باشد که قدمی به سمت پرده رفت و دوباره برگشت :«اینجوری نمیشه برید بیرون، شناسایی‌تون کردن.» و فکری به ذهنش رسیده بود که مثل برادر از سعد خواهش کرد :«می‌تونی فقط چند دیقه مراقب باشی تا من برگردم؟» 💠 برای حفاظت از جان ما در طنین نفسش تمنا موج می‌زد و سعد صدایش درنمی‌آمد که با تکان سر خیالش را راحت کرد و او بلافاصله از پرده بیرون رفت. فشار دستان سنگین آن وهابی را هنوز روی دهانم حس می‌کردم، هر لحظه برق خنجرش چشمانم را آتش می‌زد و این ترس دیگر قابل تحمل نبود که با هق‌هق گریه به جان سعد افتادم :«من دارم از ترس می‌میرم!» 💠 رمقی برای قدم‌هایش نمانده بود، پای پرده پیکرش را روی زمین رها کرد و حرفی برای گفتن نداشت که فقط تماشایم می‌کرد. با دستی که از درد و ضعف می‌لرزید به گردنم کوبیدم و می‌ترسیدم کسی صدایم را بشنود که در گلو جیغ زدم :«خنجرش همینجا بود، می‌خواست منو بکشه! این ولید کیه که ما رو به این آدم‌کُش معرفی کرده؟» لب‌هایش از ترس سفید شده و به‌سختی تکان می‌خورد :«ولید از ترکیه با من تماس می‌گرفت. گفت این خونه امنه...» و نذاشتم حرفش تمام شود و با همه دردی که نفسم را برده بود، ناله زدم :«امن؟! امشب اگه تو اون خونه خوابیده بودیم سرم رو گوش تا گوش بریده بود!» 💠 پیشانی‌اش را با هر دو دستش گرفت و نمی‌دانست با اینهمه درماندگی چه کند که صدایش در هم شکست :«ولید به من گفت نیروها تو درعا جمع شدن، باید بیایم اینجا! گفت یه تعداد وهابی هم از اردن و عراق برای کمک وارد درعا شدن، اما فکر نمی‌کردم انقدر احمق باشن که دوست و دشمن رو از هم تشخیص ندن!» خیره به چشمانی که عاشقش بودم، مانده و باورم نمی‌شد اینهمه نقشه را از من پنهان کرده باشد که دلم بیشتر به درد آمد و اشکم طعم شکایت گرفت :«این قرارمون نبود سعد! ما می‌خواستیم تو مبارزه کنار مردم سوریه باشیم، اما تو الان می‌خوای با این آدم‌کش‌ها کار کنی!!!» ... ❥••●❥●••❥ به قلـ✍️ـم 💞با ما همراه باشید...💞 •❖•◇•❖•❣•❖•◇•❖• @mashgh_eshgh_313💖