eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
325 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
589 ویدیو
19 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چی بود اون شب اگر هجوم میزد دشمن عین اب خوردن منطقه رو میگرفت و ابرویی دست ما بود بقیه ی خط رو هم قیچی میکرد ...
اره رفقا یک شب داد زد سر میدیم سنگر نمیدیم یک شب دیگه سر داد سنگر نداد
ایمان داشتن وقتی با بزرگتر و قوی‌تر از خودت میری یک جایی اگر دعوات هم بشه تعداد اونها بیشتر هم باشه ترسی نداری میدونی بزرگترت کنارته و‌هواتو داره شهدا همه جا با خدا بودن برای همین خیلی جاها اسلحه حتی دست نمیگیرفت خدا باهاش بود
اعتقادت رو ایمان بیاری ماندنی میشین وقتی الهی باشین
#شما_فرستادید @mashghe_eshgh_dameshgh
منو ببخش رفیق درد دلم باز شد گاهی خودم هم تعجب میکنم بعضی شبها چطور میتونم بخوابم خاطرات...
زیر توپ و تفنگ و موشک دشمن با هم بودیم رفقا الان تو جنت الحسین ع هستین و من اینجا تنها اصن کاری ندارم به لیاقت اصن کاری ندارم به سعادت فقط میخوام بگم‌نیست این عدالت ما ها همه جا با هم بودیم اونجا من نباشم ؟؟؟؟
یار ما آرام خوابید و دلِ دنیـا بِبُرد
ذکر روز 5 مرتبه به نیابت از دوست شهیدت 🌹 🌸یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام🌸 🕊 رفیقه آسـمـــ😍ـونـیـه من ... @mashghe_eshgh_dameshgh
طــوفــان هــاے نفسم مــرا از نــفــس انــداخــتــه اســت بــه هــواے بــ‌هــشت الرضــا(؏) محتاجــم...😭😔 روزتون شهدایی @mashghe_eshgh_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشقِ عشق ٬ دمشق
طــوفــان هــاے نفسم مــرا از نــفــس انــداخــتــه اســت بــه هــواے بــ‌هــشت الرضــا(؏) محتاجــم
سلام داداش سلام دلاور سلام فرمانده فقط خدا میدونه چشمهایی که تو رو میدید چشمهایی که خنده هات رو میدید و منتقل میکرد به دل و از اونجا به لبها الان کارش شده ذکر خاطراتت دیدن عکسهات ٬ دلتتگی ٬ گاز گرفتن لب... یادته مرتضی بی قراریهای با تو رو الان همونها هستن این بار بی تو بی رضا و بدون بقیه بچه هایی که همتون نور خدا رو داشتین و کنارتون بهترین ارامشها بود و من هنوز اندر خم پیچ کوچه ی اولم زیارتهایی که با هم داشتیم جنگهایی که با هم و در کنار هم کردیم شوخیهامون دیدن داغ رفقامون همشون یکجورایی برامون تحملش با وجود هم ساده تر میشد و الان من ٬ هر روز خبر چیده شدن لاله ای عاشق میشنوم و باغ گل رو روز بهروز خلوت تر میببینم... یادمه میگفت همیشه به این فکر میکنم که یک روزی جنگ تموم بشه ما مونده باشیم ٬ نمیدونم با این خلا چجوری باید زندگی کنم یادمه که خودت اقا همیشه میگفتی دو نفر نمیتونن به زندگی عادی برگردن یکی کسی که عشق اولش رو از دست داده باشه یکی کسی که نون جنگ رو خورده باشه ... الانم کنار خیابون لب جوب نشستم یاد اون شبی که تو نشستی و پیام دادی حالم بده... الانم من میگم ای خدای مهربان قسمت میدم به چهارده نور زمین و آسمان ٬ که خلقت ادم و عالم برای وجود این معصومین هست: عاقبت همه ی مشتاقان شهادت رو ختم به شهاد کن و مرگ من رو نیز در راه انچه تو دوست میداری ختم به شهادت کن قریب الوقوع ان شاءالله دلم کمی رفاقت میخواهد میخواهد از نوع شهدا رفاقتی که نه بر اساس زیبایی بود ٬ نه دارایی ٬ نه اصن چشمداشت جبران... پاک و خالصانه و بی ریا فداکار برای رضای خدا ملاک ها معنوی و مگه میشود فراموش کرد این رفاقتها رو ... انجایی که هیچکس جز خدا٬ نبود ٬ رفیق بود یار بود و همدم بود یاد لحظه ای که برای اخرین بار بر سر مزارت هنگام سرازیر شدنت به قبر سرت را در آغوش گرفتم و در گوشت نجوا کردم : مرتضی جان سلامم رو به حضرت مادر ٬ حضرت زهرا برسون بخیر ... یادت اومد... پاشو به نون و نمکمون قسم سلامم رو برسون داداش بگو مادر دعا کنه منم آدم شم منم عاقبت بخیر شم هم تو هم بقیه ی رفقا @mashghe_eshgh_dameshgh