eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
210 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
440 ویدیو
18 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 🌿 چراغ های شهر یکی یکی خاموش می شود، و دردهای من، یکی یکی روشن..! تو نمی دانی وقتی هجوم دلتنگی بر تمام تار و پود وجودت سایه می افکند یعنی چی ؟ زخم هایی که بر دل داری هیچ پزشکی نمی تواند درمان کند چقدر سخت و دشوار وقتی عزیزترین هایت را فقط با بلور شفاف اشک بدرقه می کنی این روزها خیلی خیلی سخت میگذرد اصلا هیج سر جای خودش نیست این که تو نباشی خاموش می شوم و تنها مثل این که خورشیدرا در پس بغض شکسته ات پنهان کنی داداش مرتضی نه پای رفتن دارم نه دل ماندن میان ثانیه های افسوس زندانی شدم هنوز شب های بود تو را می خواندنبض این ثانیه ها چقدر کند می گذرد شب هنگام نفس پشتِ نفس زخـــــــم هایت برایم تڪرار مےشود از اینکہ تو برایم چه کردے و من برایتـــ چہ؟؟! اما روزهایم درآرزوی شب هایم گم می شود اما در این آدینه موعود دلم بد جور بهانه یک بودن را می‌گیرد چقدر به عکس هایتان خیره شوم چقدر خاطرات را مرور کنم شما که رفتید گوارای وجود تان شهد شیرین وصال یار دعایی کنید برای جا مانده ها خودتان خوب می دانید چقدر حرفا تنه ها نیش ها به روی دلم چون آوار مانده نیش ها را نوش می کنم حرفا در سکوت چشمانم ماسیده اند واژهایم در لنکت ابدی محو شده اند بگو در این دنیای که عروس هزار داماد هست چه کنم داداش مرتضی مانند ماهی های دور افتاده از دریا وقتی نمی بینم تورا حال بدی دارم خادم الشهدا رمضانی @mashghe_eshgh_dameshgh 🌿 🌿🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
سلام داداش سلام دلاور سلام فرمانده فقط خدا میدونه چشمهایی که تو رو میدید چشمهایی که خنده هات رو میدید و منتقل میکرد به دل و از اونجا به لبها الان کارش شده ذکر خاطراتت دیدن عکسهات ٬ دلتتگی ٬ گاز گرفتن لب... یادته مرتضی بی قراریهای با تو رو الان همونها هستن این بار بی تو بی رضا و بدون بقیه بچه هایی که همتون نور خدا رو داشتین و کنارتون بهترین ارامشها بود و من هنوز اندر خم پیچ کوچه ی اولم زیارتهایی که با هم داشتیم جنگهایی که با هم و در کنار هم کردیم شوخیهامون دیدن داغ رفقامون همشون یکجورایی برامون تحملش با وجود هم ساده تر میشد و الان من ٬ هر روز خبر چیده شدن لاله ای عاشق میشنوم و باغ گل رو روز بهروز خلوت تر میببینم... یادمه میگفت همیشه به این فکر میکنم که یک روزی جنگ تموم بشه ما مونده باشیم ٬ نمیدونم با این خلا چجوری باید زندگی کنم یادمه که خودت اقا همیشه میگفتی دو نفر نمیتونن به زندگی عادی برگردن یکی کسی که عشق اولش رو از دست داده باشه یکی کسی که نون جنگ رو خورده باشه ... الانم کنار خیابون لب جوب نشستم یاد اون شبی که تو نشستی و پیام دادی حالم بده... الانم من میگم ای خدای مهربان قسمت میدم به چهارده نور زمین و آسمان ٬ که خلقت ادم و عالم برای وجود این معصومین هست: عاقبت همه ی مشتاقان شهادت رو ختم به شهاد کن و مرگ من رو نیز در راه انچه تو دوست میداری ختم به شهادت کن قریب الوقوع ان شاءالله دلم کمی رفاقت میخواهد میخواهد از نوع شهدا رفاقتی که نه بر اساس زیبایی بود ٬ نه دارایی ٬ نه اصن چشمداشت جبران... پاک و خالصانه و بی ریا فداکار برای رضای خدا ملاک ها معنوی و مگه میشود فراموش کرد این رفاقتها رو ... انجایی که هیچکس جز خدا٬ نبود ٬ رفیق بود یار بود و همدم بود یاد لحظه ای که برای اخرین بار بر سر مزارت هنگام سرازیر شدنت به قبر سرت را در آغوش گرفتم و در گوشت نجوا کردم : مرتضی جان سلامم رو به حضرت مادر ٬ حضرت زهرا برسون بخیر ... یادت اومد... پاشو به نون و نمکمون قسم سلامم رو برسون داداش بگو مادر دعا کنه منم آدم شم منم عاقبت بخیر شم هم تو هم بقیه ی رفقا @mashghe_eshgh_dameshgh
سلام دادا خوبی، حمیدم، الهی فدات بشم میدونی چند وقت هس چشم به راه دوختم تا دوباره قد و بالای زیباتو ببینم. میدونی هنوزم شبا وقتی از خواب پامیشم به خدا میگم خدا جونم داداشم سالم برگرده و برا سلامتیت دعا می کنم. بعد یهو یادم میاد که حمیدم شهید شده. یادته همیشه بهت می گفتم داداشم تو بهترینی و تو با همه فرق داری. دیدی انقدر خوب بودی که بالاخره برا حضرت زینب هم برادری کردی. حمیدم همیشه بیل و لودر و جرثغیل و ماشین های دیگه ای که خودت برام گرفتی را میذاشتی و با هم بازی می کردیم تو بازی خاک ریز درست می کردیم. تو از همون موقع می خواستی مرد بزرگم کنی که شجاع باشم. می گفتی باید تحت هر شرایطی با دشمن بجنگیم و با دوستا مهربون باشیم. از همون موقع هدفت رو انتخاب کرده بودی و من نمی دونستم ولی از وقتی که شهید شدی همه وسایل رو گذاشتم تو کمد و کاری بهشون ندارم. یادته چقدر با هم دزد و پلیس بازی می کردیم. داداش امسال که تو نبودی پیشم تولد نگرفتم. حمید می دونی چقد گریه کردم که دیگه عمو نمیشم و بچه هام عمو ندارن. حمیدم چند وقته نبردیم استخر. می دونی چقد دلم گرفته و چقد دلم تنگ شده. داداش یادته شب 24 بهمن 94 که شب تولد حضرت زینب بود می خواستی از خون بری بهم گفتی: دیدی بالاخره حضرت زینب حاجتمو داد. یادته مامان با گریه قرآن گرفت رو سرت و تو از زیرش رد شدی تو حیاط رو سرم بوسه زدی و گفتی دادا من دارم میرم سوریه و ان شاء الله شهید میشم نذار مامان گریه کنه. حمیدم می دونی چند وقته نه بغلم کردی و نه بوسم کردی. کی جواب این همه دلتنگی منو میده؟! ولی خب خدا بزرگه. یادته همیشه بهم می گفتی وحید تو زودتر از من ازدواج می کنی. می خندیدم و می گفتم مگه میشه؟ دیدی شد چون تو اصلاً دل به این دنیا نبسته بودی. حمیدم می بینی هنوز بابا وقتی می خواد صدام کنه اول بهم میگه حمید. می بینی مامان هنوزم سر سفره برا تو هم بشقاب میاره و غذای مورد علاقت رو درست می کنه. حمید یادته هروقت خراب کاری می کردم نمی ترسیدم می دونستم داداش دارم و حمیدم تحت هر شرایطی تنهام نمی ذاره. حمیدم می دونی امسال اولین عیدی هس که بهم عیدی نمیدی. یادته پارسال قبل از اینکه بری سوریه برامون حساب باز کردی و عیدیمونو ریختی به حساب. یادته همیشه بهم می گفتی شهادت آرزومه. یادته همیشه می گفتم حمیدم خیلی دوست دارم هیچ وقت تنهام نذار بلافاصله داستان 2 برادر وفادار برام می گفتی. یادته همیشه شبا پیش هم می خوابیدیم هر شب برام قصه یه شهید رو می گفتی. یادته رفتی مسافرت پیراهن شهید همت را برام گرفتی. راستی دادا یادت هس پارسال شب یلدا تو بشقاب میوت با پوست پرتقال نوشتی یا زینب. حمیدم یادته می گفتی حفظ ایمان مثل نگه داشتن آتش در دسته ، من نمی خوام گناه کنم برام دعا کن. الان متوجه شدم تو لیاقت شهید شدن رو داشتی. تو آسمانی بودی اما ما چی؟ حمید یادت هس چقدر می بردیم میدان تیر و کلاس اسلحه شناسی ولی الان چند وقته که نبردیم؟ حمیدم یادت هس 11 فروردین 95 تماس گرفتی با هممون صحبت کردی به مامان گفتی تا 25 فروردین ان شاء الله ایرانم ولی طی صحبت به پدر  گفتی که پدر جان من تا 15 ایران هستم. به مامان چیزی نگفتم چون مادر است و چشم به راه. حمید روز 13 که رفتیم بیرون خیلی دلمون گرفته بود و گریه کردیم. مامان به نیت سلامتی تو سبزه گره زد و تو هم با اربابت و سالار شهیدان آخرین سبزه عمرت را در حلب گره زدی. اسفند و دود کنید حمید اومده        با کت و شلوار سفید اومده   تیر و تفنگ چشم حمید من کو؟        صورت زیبای حمید من کو؟   دشمن دین داغم و پس می گیرم        قناری باغم و پس می گیرم   بردار شهید @mashghe_eshgh_dameshgh
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 🌿 🌻🕊حول حالنای دلم 🕊🌻 دنبال رد پای خاطرات بارانم خاطرات سرزمین غریب اما آشنای دل سرزمین کوچ ققنوس های سوخته دنبال حول حالنای دلم میگردم کجاست قرآن های جیبی وپلاک های ترکش خورده شب های حلب خان طومان خنده های دلربایت رفاقت بی مثالت شهید مدافع عشق شدی خادم الرضا داداش مرتضی کجایی چقدر دلم تنگشده برای لبخند هایت صدایت نفس هایت چند روز صدایت در تک تک سلول هایم پیچ تاب می خورد کجایید گروه آسمانی زمین فرمانده ما را ندیدی دنیا برایم تنگ و تاریکه دوست شهیدم صدامو داری که😭 خادم الشهدا رمضانی مشق❤️ عشق❤️ دمشق 🌿 @mashghe_eshgh_dameshgh 🌿🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 دل..... سلام شهید سلام مررررررد سلام آآآآآخره غیرت راستی یکم باهات حرف داشتم یکم درد دل داشتم آخه مرد حساب کی بهت گفت که بری؟؟؟ براى چى رفتیو شهيد شدى؟؟!! خب توهم ميموندى خونه! ميموندى کنار پدرو مادرت ، پيش زن و بچه ات! مگه تو خانوادتو دوست نداشتی؟؟؟ مگه چشم انتظار بدنیا اومدن بچه ات نبودی؟؟؟؟ مگه دلت نمیخواست کنار بچه چند ماهت باشی و بزرگ شدنشو ببینی و داماد شدن یا عروس شدنشونو ببینی؟؟؟؟ مگه دلت نمیخواست نوه هات از سروکولت بالا برن و باهاشون بازی کنی؟؟؟ راستی به داداش حامد بگو فاطمه. بانو چقدر گریه می کنه. سراغ تو می گیره راست میگه عمو حاج قاسم جای خود هیچ کی برا دختر بابا نمیشه این همه لذت رو با چی عوض کردی؟؟؟؟ بخاطره کی؟؟؟؟؟ بخاطره ما؟؟؟؟؟ خب مرد حسابی تو هم آرامش و انتخاب ميكردى! مگه عقل نميگه از جونت حفاظت كن!؟؟؟ چرا گوش نكردى!؟؟ راستى مگه تو بدنت سالم نبود؟؟؟؟ تو گفتی براى اين كه ناموس ايرانى دامنش لكه دار نشه پيش قدم شدی جون دادی تکه تکه شدی بعضیا میگن برا پول رفتی جلو دشمن سینه سپر کردی؟؟؟ چرا بخاطر اینکه دشمن و نامحرم چشمش حتی به یک تار موی نوامیس کشورت نیفته رفتی و سوراخ سوراخ شدی؟؟؟؟؟ هم زمان جنگ هشت ساله هم الان حرم عمه مدافع حرم اصلا چرا نرفتى بشينى سر ميز مذاكره ؟؟؟ اين همه كشور ! چرا فرار نكردى؟؟؟؟ در عجبم! تو كه تحصيل كرده بودى مثل خيلياى ديگه تو هم ميرفتى انگلستان،آمریکا و... ميرفتى تور اروپا! ميرفتى گردش! مرتضی مصطفی احمد حامد جهان را همت رضا علی محمود محمد مهدی چرا جوونيتو پاى ما حروم كردى؟؟؟؟؟؟ حاج ابراهیم حاج احمد تو ربودن مگه خبر ندارى؟؟؟؟؟ اينجا آآآآآآزادي شده حجاب چیه بابا،برا اهل بوقه الان ما متمدن شدیم بی حجابی و برهنگی مدشده،فرهنگ شده، باکلاسیه لباس های پاره پاره نیم ثانتی از چادر نگو دلم خونه چی؟؟؟؟ چادر؟؟؟؟؟؟ هه دلت خوشه ها از چفیه نپرس آره آرمان تون بود نماد غیرت مردانگی الان میگن ریا خود نمایی می خوای بری سر کار دور گردن کردی تسبیح بدم خدمتت غیرت سیب زمینی شدن بعضی از مردا صد رحمت به سیب زمینی حداقل یه وعده غذا میشه غیرت، پسرای آبرو برداشته شدن با کلاس امروزی ما هم امل بودن بی کلاسیم و ریشو چی؟؟؟؟؟ از غیرت هم دیگه نگم بهتره... فقط در همین حد بگم که تو رفتی تا چشم نامحرم به ناموس کشورت نیفته اما حالا ما بافرهنگ و متمدن شدیم و خودشون ناموسشونو به نمایش مردم میزارن الان اينجا ما خيلى خیلی متمدن شديم! دخترامون آواز ميخونن! مديرامون براشون كف ميزنن! هركسی هم نقد كنه اول از عقلش ميپرسن! خبر ندارى شلوار شده ساپورت! زن ایرانی خبر ندارى با قاتلين تو ميريم به بهانه ديپلماسى قدم ميزنيم،میگیم میخندیم... خبر ندارى نيروگاههاى هسته اى كه براش خون داديم روى هوان! مداحان هم اگه درد دل شما را میگین از نیش کنایه مرفهین بی بی درد در امان نیستن آخه براى چى رفتى ؟؟؟؟؟؟ ميموندى لااقل ميديدى اوضاع امروزمونو! ولى نه! خوب شد كه نيستى خوب شد كه نميبينى! اگه بودى تو هم غصه ميخوردى ! با همه شما ها هستم شهدای ایران زمین ڪاش ما هم بتـوانیم مثل شما بجنگیـم شاید جنـگ ما جنگ با نفسمـان است جنگ با دشمنـان درونـمان جنگی ڪه شما پیـروز آن بودید هوای آخر الزمان ســرد است! اگر میخواهی سـرما نخوری.. لباست را درست انتخاب کن و دست بکش از ساپورت هایی که مـنـجمد میکند ایمانت را . 21 تیرماه، سال‌روز قیام خونین ، در دفاع از و مقابلہ با ڪشف حجاب رژیم سفاک پهلوی، گرامے باد.✨ . ⚘ . خادم الشهدا.. شهدا شرمنده ایم😞 . @mashghe_eshgh_dameshgh 🌿 🌿🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 🌿 ❤️🌷کریمانه ترین بانو❤️🌷 باران می بارد همین حوالی پچ پچ قطره ها میان قافیه های غزل به عشق سلام می گویند دختر خورشید هفتم پابه عرصه گیتی می گذارد تمام قطره های به احترامش سر تعظیم فرود می آوردند و دریا می شوند نگین آبی آسمانی قم امشب شب فردا و همه روز روز،میلاد کریمانه ترین بانوی ایران هست حول حالنای دلم اذن دخول می گیرد کلمه ها واژ گان به دور گهواره دخت آفتاب طواف می کنند تمام کروبیان سجده شکر می کنند ملائک های هفت آسمان امشب نغاره زن عرش کبریایی هستن جبرئیل گل لبخند به موسی ابن جعفر علیه السلام هدیه می دهند و تاج الهی کرامت خدایی به امام رضا علیه السلام می دهند مبارک باد قدمت زینب رضا علیه السلام امشب مدینه نور باران هست وخورشید صبح فردا بوسه زن دستان دخت آفتاب نجمه بانو معصومه فلسفه شيدايى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگين ايران است نگینی که درقم، شهر اقامت آفتاب مى درخشد میلاد نور دیده رضا، کعبه دلها، حضرت معصومه علیهاالسلام وروز دخترخجسته باد . 🌹 🌿 🌿🌼 @mashghe_eshgh_dameshgh 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
❤آقای من نور دلم صوم وصلاتم ❤در صحن های تو به دنبال چشاتم ❤در صحن هایت گمشدن تا کی امامم ❤در صحن هایت گمشدن تا کی؟امامم از باب الجواد اذن دخول میگیرم ، وارد که می شوم میان کلمه ها اسیر می شو م زبانم قفل می شود از این همه عظمت اکسیژن نگاهت امانم را بریده باران شروع به باریدن می کند ، اما دوست داشتن تو آقا جان تمام نمی شود صلوات خاصه را کبو تران همراه با اشک چشم زمزمه می کنند. شقایق حضور تو عاشقانه دلم را اسیر خود می کند ساعت به هشت عاشقی که می رسد تمام کروبیان به احترامت سر خم می کنند ، شکوفه های اشک تعظیم می کنند واژه ها از هم پیشی می گیرند دل ها اسیر می شود ترانه ها غزل ها برایت گریبان چاک می زنند. چقدر می نویسم چقدر می نویسند می سرایند تمامی ندارد جز ومد عشق تو😔 آقای مهربانم شاعر ها شعر می شوند و شعر ها شاعر می شوند شاعر شور می گیرد برای بوسیدن دست هایت به پنجره فولاد نزدیک می شوم دخیل التماسم را به چشمانت گره می زنم حرارت عشق در گيسوان دستگیرۂ مشبک ضریع شعله ورمی شود عاشق شدن بخاطر ت کافی نیست پاییز بهاریست که عاشق شده است. 😭مردن که جای خود دارد ودل چسب ترین سجده بارانی و زل زدن به گنبد طلا یی اشک شوق رسیدن به تو آغوش بازِ نقاره خانه آب سقا خانه کاسه های آب بوی اسپند خاد مان حرم شفا ی قلب 💔شکسته چقدر حقیرند قلم ها ثانیه های سکوت هراسانت شده اند. همگی حق دارند تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد زیارت چشمان ملتمس زائرانت چشم های باران دل نامه های دلم نجوا می کند اشک از چشمان بچه آهو سرازیر می شود با آن وضو می گیرم کودک مسیحی شفا می گیرد. امواج عشق مرا هیپنوتیزم می کند و من با کل وجودم محو دیدن امامم می شوم. 💐 صل الله علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی الامام الرئوف 💐 ، @mashghe_eshgh_dameshgh
سلام سلام ای شرقی ترین آفتاب مهربانی واژه ها اذن دخول می گیرند برای طواف دور هم گرد می آیند تا نماهنگ عبور حاله ها را رقم بزنند سپیدار دلم به. شوق دیدن شما به پچ پچ می افتند و اشاره می کند به پیچک مهربانی دستان خادمان ورودی حرم کبوتران اوج می گیرند پرچم روی گنبد رقصی می کند باد هنوز مشغول دیده بوسی توست با تمام وجود دلم صدایت می کند تا جوابش دهی چشمانم شروع به بارش می کند محو گنبد طلایی می شوم یاد خواب قبل از اذان صبح می افتم چهره زیبایت بند دلم را پاره می کند زبانم با دلم یکی می شود السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام و محو میشوم در چهره نورانی شرقی ترین آفتاب مهربانی دلم @mashghe_eshgh_dameshgh
🌺آغوش نگاهت 🌺 تسبیح اشکهایم را همچون مرواریدی غلطان به نخ میکشم تا سیلاب غم آغوش نگاهت را از من نگیرد @mashghe_eshgh_dameshgh
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 🌿 گاهی ... که دلم سخت میشود ؛ آنقدر ... تو را تکرار میکنم ، تا مثل ذره ای، در امتداد نگاهت گم شوم. و این..آغاز پیدا شدن من است .. داداش مرتضی از همه چیز خبر داری دعایی کن نگاهی کن سخت محتاجیم خادم الشهدا رمضانی مشق عشق دمشق 🌿 @mashghe_eshgh_dameshgh 🌿🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
❤️🕊الفبای غربت ❤️🕊 یک مثقال از نگاه تو اذا زلزلت الارض می کند شعر های سپید تو دستم را گرفت ورهایم،،، کرد تا پرانتز حقیقت زندگی وتا ابد جریان دارد الفبای غربت وديگر ندیدم نسیم کروشه ی نگاه اقاقی را خادم الشهدا رمضانی مشق عشق دمشق @mashghe_eshgh_dameshgh
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 🌿 ❤️🕊عرفه🕊❤️ برای کوچه های بی اسم بی نشان نشانه شدی در حالی از حرمت آلاله ها می گویم که پایمان روی لاله هاست هر روز میگویم اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک،،،،،،، اما هیج کاری نمیکنم،، کی نفس خودمان را شهید میکنیم زمانه عجیبی شده حرفهایمان تار عنکبوت گرفته بین گفتن وعمل سالهاست فاصله داریم رد پای چفیه های خونی پلاک های ترکش خورده را خیلی وقت فراموش کردیم گفتیم شهادت قطره خون می خواهد عزیز من به همین سادگی نیست شهامت غیرت مردانی شیرازه اش ایمان یادمان رفته شهادت مثل یک مرحمی هست به روی زخم مرگ تو سکوت کرده ای سالها در بیابان های فکه،طلائیه شملچه رودخانه دجله فرات کرخه خوب از این زمانه یخی وبی روح راحت شدی اما ما در زمان خود گمشده ایم همه به ظاهر جوان هستم اما اما خیلی پیر و فرسوده شدیم انگار کوه جا به جا کرده ایم در سکوت زمان حل شده ایم تفحص نگاه مهربان شما سنگر نشینان بی سنگر ادامه دارد سالهاست از شما دورم یادم هست گفتی در رقص گلوله دلنشین میمیرند 😪 روی هیجان سرخ مین میمیرند 😭خاکستر پیکر تو هم گمشده است 😪 مردان بزرگ این چنین میمیرند 😭 خدایا امروز جوانیم را با نَفسِ فرشته هایت یکی کن خدایا نکنه هنوز،مرا نبخشیدی خدایا نبخشیدی کجا را دارم برم خدایا بحق شهدای گمنام همون اونایی که آفتاب تمام استخوان های آنها را ذوب کرد جوانیم را خوشبو تر از پیراهن یوسف کن دلنواز تر از نگاه شهدا زندگیم را به سبک شهدا شیدایی کن روزگاری 😭 شهدا ماندی ترین خاطره ها بودند خدایا خودت گفتی هر سقوطی پایان را نیست سقوط باران را ببین چقدر زیباست نماهنگ زندگی رو یش دوباره هر وقت یادش می کنم افلاکی میشوم یاد لباس های خاکی بخیر عزیزانم شهدا گمنام چند وقتی ست که بیخبر از حال شما یم صدای نفس های شما را دوباره میشنوم بزرگی گفت قابل وصف نیست در کنار شما تفحص شما خوش نامان همیشه جاوید پای منای دلم گیر کرده ام در بیابان عرفات سرگردانم دستم را بگیرید میان طنابهای افسوس گیر کرده ام نگران ثانیه های سکوتم لحظه های فراق مرا بیشتر فشار میدهد درون قفس زمان گیر کرده ام داداش محسن داداش بی سرم همه چیز حسینی بود و حسینی ماندی داداش مرتضی شهید عرفه با معرفت ترین داداش دنیا سردار کاظمی بابای گلم خدایا میشود اسماعیل نفسم را قربانی کنی پلاک های روحم ترکش خورده است در خروس خوان بدبختی خود اسیرم شلعه های روح سرگردانم مرا ذوب کرده است از روزی که شما رفتین ودیگر نبودی روایت کنید داستان های قرار عاشقی را ما را فراموش نکرده ایم اجابتمان کنید یاد این شعر افتادم بدی کردیم خوبی یادمان رفت به دلها لایه دوبی یادمان رفت به ولایی شمالی خو گرفتیم شهیدان جنوبی یادمان رفت 😭 اما من هرگز شما را فراموش نکرده ونمیکنم یاد شما را به دلم سنجاق کرده ام گوش کنید همراهان دوستدارن شهدا صدای نفس های عرفانی عرفه می آید الهی تمام غم های دوستانم را قربانی شادی هایشان کن در این روز گار بی مهری آسمان غبار گرفته دل بعضیها،،، اما هنوز هستند کسانی که تمام نفسهایشان با یاد شهدا بیمه می کننداللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک آمین تقدیم به روح شهدای گمنام داداش مرتضی شهید عرفه داداش محسن عزیز عرفه سردار کاظمی بابای گلم منم ببر که خسته ام بریده ام. از بال بال زدن ها داداش مرتضی متوجه شدی کانال یه چیزی کم داره😭 خادم الشهدا رمضانی @mashghe_eshgh_dameshgh 🌿 🌿🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
❤️نبودنت❤️ هنوز در نبودنت قلمم درد می کند قلم که هیج جای غزلم درد میکند کم ناله کن اشکهای چشم من جای گریه های شبانه ام درد می کند ... یاس خادم الشهدا رمضانی
دلم مجید قربانخانی شدن مےخواهد آنقدر خوب شوی که خودِ خودِ حضرت زهرا س بیان به خوابتو بهت بگن: "هفته دیگه میای پیش خودم" و تو هم بشی مثل مادر😭😭😭خدااااااااا مشق عشق دمشق
❤️نبودنت❤️ هنوز در نبودنت قلمم درد می کند قلم که هیج جای غزلم درد میکند کم ناله کن اشکهای چشم من جای گریه های شبانه ام درد می کند ... یاس خادم الشهدا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🌹🕊 🌹 ❣🕊قطره های آه🕊❣ کاش حُرم. خورشید نگاههایتان یخ های دلم را آب کند آسمان ریسمان را بهم می بافم قطره های آه آرام آرام از باران نگاهم می بارد می دانم روزی تمام بیقراری هایم شکوفه خواهد داد دامن دامن گل یاس دور واژها طواف می کند و تقویم های یخ زده راآب میکند نَفس پشت نَفس زخم ها پشت ثانیه های عشق را غافلگیر می کند و واژهای هجران در لکنت ابدی محو می شود 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌼🌼🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼 🌿 ❤️🌷کریمانه ترین بانو❤️🌷 باران می بارد همین حوالی پچ پچ قطره ها میان قافیه های غزل به عشق سلام می گویند دختر خورشید هفتم پابه عرصه گیتی می گذارد تمام قطره های به احترامش سر تعظیم فرود می آوردند و دریا می شوند نگین آبی آسمانی قم امشب شب فردا روزمیلاد کریمانه ترین بانوی ایران هست حول حالنای دلم اذن دخول می گیرد کلمه ها واژ گان به دور گهواره دخت آفتاب طواف می کنند تمام کروبیان سجده شکر می کنند ملائک های هفت آسمان امشب نغاره زن عرش کبریایی هستن جبرئیل گل لبخند به موسی ابن جعفر علیه السلام هدیه می دهند و تاج الهی کرامت خدایی به امام رضا علیه السلام می دهند مبارک باد قدمت زینب رضا علیه السلام امشب مدینه نور باران هست وخورشید صبح فردا بوسه زن دستان دخت آفتاب نجمه بانو معصومه فلسفه شيدايى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگين ايران است كه درقم، شهر اقامه مى درخشد میلاد نور دیده رضا، کعبه دلها، حضرت معصومه علیهاالسلام وروز دخترخجسته باد . خادم الشهدا رمضانی التماس دعا دارم 🌿 🌿🌼 🌿🌼🌼 🌿🌼🌼🌼 🌿🌿🌿🌿🌿
❤آقای من نور دلم صوم وصلاتم ❤در صحن های تو به دنبال چشاتم از باب الجواد اذن دخول میگیرم ، وارد که می شوم میان کلمه ها اسیر می شو م زبانم قفل می شود از این همه عظمت اکسیژن نگاهت امانم را بریده باران شروع به باریدن می کند ، اما دوست داشتن تو آقا جان تمام نمی شود صلوات خاصه را کبو تران همراه با اشک چشم زمزمه می کنند. شقایق حضور تو عاشقانه دلم را اسیر خود می کند ساعت به هشت عاشقی که می رسد تمام کروبیان به احترامت سر خم می کنند ، شکوفه های اشک تعظیم می کنند واژه ها از هم پیشی می گیرند دل ها اسیر می شود ترانه ها غزل ها برایت گریبان چاک می زنند. چقدر می نویسم چقدر می نویسند می سرایند تمامی ندارد جز ومد عشق تو😔 آقای مهربانم شاعر ها شعر می شوند و شعر ها شاعر می شوند شاعر شور می گیرد برای بوسیدن دست هایت به پنجره فولاد نزدیک می شوم دخیل التماسم را به چشمانت گره می زنم حرارت عشق در گيسوان دستگیرۂ مشبک ضریع شعله ورمی شود عاشق شدن بخاطر ت کافی نیست پاییز بهاریست که عاشق شده است. 😭مردن که جای خود دارد ودل چسب ترین سجده بارانی و زل زدن به گنبد طلا یی اشک شوق رسیدن به تو آغوش بازِ نقاره خانه آب سقا خانه کاسه های آب بوی اسپند خاد مان حرم شفا ی قلب 💔شکسته چقدر حقیرند قلم ها ثانیه های سکوت هراسانت شده اند. همگی حق دارند تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد زیارت چشمان ملتمس زائرانت چشم های باران دل نامه های دلم رانجوا می کند اشک از چشمان بچه آهو سرازیر می شود با آن وضو می گیرم کودک مسیحی شفا می گیرد. امواج عشق مرا هیپنوتیزم می کند و من با کل وجودم محو دیدن امامم می شوم. 💐 صل الله علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی الامام الرئوف 💐
عج سلام امام زمانم ✋ 🌱آقاجان یا بقیه الله ✨بنفسی انت من مغیب لم یخل منا ✨بنفسی انت من نازح ما نزح عنا 🌹جانمان به فدای شما که غایبی و از ما کناره نمی‌گیری بلکه در میان ما هستی و نگهبان و ناظر و حافظ مائی 🌹جانمان به قربانت ای آن کسی که پنهانی، ولی از ما خالی نیستی و دوری، ولی از ما جدا نیستی محبوب من، امروز تجدید بیعت می‌کنیم با شما و قول می‌دهیم نسبت به قبل بهتر باشیم و بعنوان یک منتظر واقعی شما، همه، ما را بشناسند ... و هیچ چیزی نخواهیم جزء ظهور موفور السرور شما. 🌴🌹🌴 پروردگارا... ما با ولی تو تجدید بیعت کرده و فقط ظهورش را می‌طلبیم. 🍃پس..به‌حق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و بحق حضرت زینب کبرا سلام الله علیها آقای ما را برسان الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج 🌴💢🌴💢🌴
هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
آسایشگاه میان رقص با شکوه کبوتران بی بازگشت گیر کرده بودم آسایشگاه حال عجیبی داشت کشوی میزش را باز کرد تعدادی از عکس های جبهه را جلوی من گذاشت نشانم میداد حال هوایی اون آرامش بعد از طوفان بود لرز عجیبی تمام بدنم را گرفته بود که نگو آب از آسیاب وطبل وطوفان از نوا افتاده بود 😭یادم آمد روزی دوستانت تمام تیکه های فشنگت را می شماردند اما حال گوشه آسایشگاه کز کرده ای گروهان شناسایی را فراموش نمی کنم دلاوری های قصه دیروزت راامروز من برایت می نویسم تا بمانی در قصه آیندگان وفردا های استوره شدنت را وچه زود استوره شدی اما خودت خیال می کنی همین تن کبود واستخوان های خسته وکوفته همیشه را تحمل میکنی صبوری تو صنوبر را صبورتر کرده بود موج انفجاری که تو مجروح ساخت یا به قول امروزی ها گرفت را هم اکنون هم می توان شنید دلم پر از غصه شد وقتی با شوق دیروز هافردا های گذاشته را برایم باز گو می کنی اما بعضی تهِ اون سالن زیر چشمی نگاهم می کردند خیال می کرند کنار مریض واگیر دار نشسته ام خیال کردند میگذارم اون گوشه نا شناس بمانی ما گوشه نشینان خرامان تو هستیم تا دایره ای هست در این گنبد مستیم دل تو وامسال تو خیلی پاک است وبی ریا یاد سجاده وچادر گلدار مادرم افتادم حتی پاک تر قوهای سپید بال آسمان آبی شما روزی هزار بار شهید می شوی من خبر دارم آتش میگیرم توان کار نکرده را پس می دهی خوشحالم میز ریاست را چنان پشت پا زدی تا آخر دنیا من به شما مدیونم شما که غیرت ومردانگیت زبان زد شده برای خاکت جنگیدی چرا خجالت میکشی سرت را بالا بگیر مرد میدان نبرد ببخشید اگر گاهی مسیرت را گم میکنم مردانگی شما را با هیچ چیز این دنیا معامله نمی کنم این واژه های عشق و ایثار چشم های زیبای تو را تماشا یی کرده بود روی همین تخت کنج همین اتاق چنان قصه عشق را برایم روایت کردی فقط خدا می داند واین اشک سوزان شما چنان دل نا امید مرا با برق نگاهت امیدوارکردی که گیج آن لحظه هایم برایم دعایی کن نگاهی پیراهن دنیا یی ایم کهنه شده دنبال تولدی دوباره ام سالهاست گم شده ام دستانم به آسمان نمی رسد که ستاره های عشق را بچینم تو که دستت میرسد دعایم کن روز ها خاطرات شیرین شما پريشان و آواره ام کرده وشب ها خاطرهای باران از کوچه های خیالم تمامی ندارد وعبور میکند دلتنگ کسانی هستم که هیچ وقت ندیدمشان اما همیشه دلم برایشان تنگ می شود وبرایم از هر آشنایی آشنا تر اند موج انفجار محبت شما تمامی ندارد مرا آواره کرده میان کوچه های عروج لحظه های ایثار اما تنها دلخوشی یاس همین دیوانگی ها ودر به در هاست من دلتنگم دلتنگ شهدا دلتنگ لباس های خاکی که گه گاهی توی آسایشگاه هم پیدا میشود آرام میگیرم دیگر هیچ نگاه سنگینی دلم را نمی لرزاند فکری به حال بال شکسته ام بکنید همیشه گریه های من ونفس های بارانی پدرم فقط چند دقیقه فاصله داشت وان خستگی های چشم هایم را برایم پر میکرد منتظرم برگردی بابای یاس یاس خادم الشهدا رمضانی ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh