eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
329 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
589 ویدیو
19 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
1_16782339.mp3
4.85M
•حبیبم♥️ •تو دنیایـ|🌍]ـے ڪه هستم •آقا غریبم🍃 •رفیقم💞 •تو تنهام نذاشتے قدِّ یہ دقیقہ‌°° 🎤•| @mashghe_eshgh_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام میخوام تا نماز چند جمله درد دل بگم اسم یک شهید هم ببرم وسط نمازهات تونستی براش زیارت عاشورا بخون باشه رفیق؟! گاهی دلم برای شوخی ها ی با شهدا خیلی تنگ میشه خیلی مثلا؟! با اون هیکل گنده ش وای چقدر من اذیتش کردم😔
سمت چپی با کاپشن سبز سید کریم هستی هیچ لباسی اندازه ش نمیشد برای همین شخصی میموند تا براش بیارن سفارشی وسزی یکی از رفقاس سمت راستی منم این عکس هم از اینستاگرامم گرفتم و ادرس کانال قبلیم روش خورده حال نداشتم بگردم خامش رو پیدا کنم پس ببخش تا سر فرصت پیدا کنم برات
هر غذایی رو نمیخورد سید کریم به خودش میرسید مثلا میومد سیب زمینی پوست میکند خلال میکرد تو روغن سرخ میکرد و گاها تخم مرغ روش و جاتون خالی منم یهویی پاتک...
چون درشت بود و دوییدن براش سخت گذاشته بودیمش مسیول اب تانکر ها هی پر میکرد و‌ماها هی خالی البته خداییش کار هم میکرد ها مثلا شبها پست میداد ولی ما رو میخرد با وعده های غذا بجاش پست بدیم و میخوابید😅
دشمن اماده شده بود حملهی اساسی بکنه و به گوش بچه های ما رسیده بود و چشمهامون رصدشون کرده بودن برای همین همه نیروها رو اوردیم تو خط حتی بچه های عقبه و پشتیبانی رو ... رو هم اورده بودیم اونشب من چقدر این طفلک رو‌اذیتش‌کردم ... تا تونستم کار کشیدم ازش واسه سنگر سازی
مشقِ عشق ٬ دمشق
سمت چپی با کاپشن سبز سید کریم هستی هیچ لباسی اندازه ش نمیشد برای همین شخصی میموند تا براش بیارن سف
جان خودم خوراک کشتی گرفتن بود این یچه بس که نرم بود 😐 جدای شوخی بر خلاف هیکلش دل کوچیکی داشت مهربون بود و شوخ ... دلم براش یذره شده گردنش هم خیلی حق دارم پس باید جبران کنه برام دلتنگتم سید خدا بین نماز ظهر و عصرت تونستی زیارت عاشورا واسش یادت نره به یاد دمت گرم رفیققققققق
راستی یک شب تو مقر نشسته بود مقر ما تا خط حدودا یک کیلومتر بود که پیاده اکثرا میرفتیم و میومدیم چون تو تیر رس کورنت هاشون(موشک حرارتی ) بود خلاصه تصمیم گرفتیم اونشب اذیتش کنیم با دوتا از فرمانده های گردانها اومدیم عقب و هر کدوم از یک سمتی بریم تو تا غافلگیرش کنیم شد ها ولی نه خیلی با گلوله از خجالتمون در اومد تا جایی که داد زدیم بسه بابا فهمیدیم اماده ای 😐
بچه مشهد بود یادش بخیر قابولی پلو ... بیشتر از کریم الان دلم واسه قابولی (غذای محلی افغانستان)تنگ شد ...
اگه امام رضا طلبیدت و رفتی مشهد حتما گلشهر برو یک قابولی بزن البته فقط ناهار دارن هااا شب نری ها ولی خداییش تک خوری نکن هر لقمه منم یاد کن البته یاد نکردی مهم نیست تو حرم پیش اربابم امام رضا علیه السلام دعام کن .بگو این بنده ی رو سیاهت میدونه گناهکاره ولی چشمش به کرم شماس شهیدش کن یک ملت از دستش راحت شن
اخخخخخ دلم لک زده برای بهشت رضا علیه السلام واسه رفقا ... بریم‌نماز التماس دعا