موسي منتقل كرد و زن ناراحت رفت ...
سال بعد باز برگشت و باز از موسي خواست واسطه بشه پيش خدا و باز موسي دعايي كرد و باز جواب امد كه براي ايشان فرزندي مقدر نشده ...
زن باز دلشكسته رفت و سال بعد دوباره برگشت ...
اي پيامبر خدا ، باز وساطت كن نزد پروردگار و اينبار جواب امد:
موسي او را نويد ده كه براورده شده حاجت ...
موسي تعجب كرد و گفت :
خدايا دو سال جواب امد تقدير نيست ...
به يكباره چه شد؟!
ندا آمد:
موسي نتونستيم كسي را كه از رحمت ما نااميد نشده رو دست خالي برگردونيم از در اين خانه ...
اره
خيلي از بچه هايي كه الان اسمشون شده شهداي مدافع حرم ، دقيقا حال اون زن رو داشتن ...
هر كدوم به نحوي با اصرار و جديت و اخلاصشون ، بالاخره جواز سفرشون رو به مهر ارباب مزين كردن و پرواز كردن
همينجا ازتون تشكر ميكنم
خوب بخوابين
مارم دعا کنید.
التماس دعای شهادت دارم
هدایت شده از مشقِ عشق ٬ دمشق
#شهید_حامد_بافنده
ذکر روز هفته
5 مرتبه به نیابت از دوست شهیدت 🌹
🌸یا حی و یا قیوم🌸
🕊
رفیقه آسـمـــ😍ـونـیـه من ...
@mashghe_eshgh_dameshgh
✍ #امام_خامنه_ای
هر #شهید پرچمی برای #استقلال و #شرف این ملت است. #شهادت بالاترین پاداش و مزد #فی_سبیل_الله است. امروز، به فضل همین شهادتها و به #برکت_خون_شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است.
#فداکاری_شهیدان و #گذشت_خانواده ها و #حضور_رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از #افق_زندگی این ملت زدود .
#سلام_صبحتون_شهدایی
💐 روز خبرنگار را به همه خبرنگاران عزیز کشورمان تبریک میگوییم
🕊شادی روح اولین شهید خبرنگار مدافع حرم شهید حاج "محسن خزائی"
#صلوات
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟
ڪارے ڪن اے شــهید...
بعضے وقت ها نمیدانم؛
درگرد و غبارگناه این دنیاچه ڪنم.
مرا جدا ڪن از زمین
دستم را بگیر...
میخواهم در دنیاے تو آرام بگیرم...
هدایت شده از مشقِ عشق ٬ دمشق
4_405788230953208554.mp3
5.57M
منم سر گشته و حیرانت ای دوست...
#کانال_مشق_عشق_دمشق
@mashghe_eshgh_dameshgh
عملیات شروع شد ...
یک گروهان ماموریت پیدا کرد برای یک عملیات سخت ، عملیاتی که چند عملیات به موفقیتش وابسته بود ...
در دل شب و تاریکی مطلق با حفظ سکوت در شب ...
مصافتی طولانی طی شد و سرانجام به نقطهی مورد نظر رسیدیم .
مستقر شدیم و نیروها رو پس از چیدمان تو موقعیتهاشون آماده نگه داشتیم .
درگیری آغاز شد ...
آتش دشمن آسمان رو خوب روشن کرده بود .
بماند بقیه اش ...
صبح شد تومنطقه راه میرفتی ، لا یوم کیومک یا اباعبدلله
یک داشت یک دست رو خاک میکرد یکی پا یکی انگشت
پیکر روی پیکر ...
گروهان در کار نبود نفر مانده بود...
آره رفقا
مکلف به انجام تکلیفیم حتی تا پای جان
یادمون نره خودکاری که دستمونه از استخوان بچه هایی ساخته شده برای اعتقاداتشون تیکه تیکه شد
تا حالا خیلی چیزها رو دیدیم
بهترین امکانات
بهترین رفاهیات
بهترین عاشقیها
بهترین دوستان
خدا وکیلی چجوری از منطقه ی تله گذاری شده بگذریم و دیگه نبینیم
خدایی چجوری از سنگرها بگذریم
خدایی چجوری از وداع شب عملیات بگذریم
خدایی چجوری از شهدا بگذریم
چه کنیم که دل عاشق شده
چه کنیم که مرهم دردها گلوله شده
چه کنیم که توی خون غرق شدن رویا شده ...
دل به که بندیم که رخ یار بینیم؟؟؟؟!!!!!