🏴 پیام حضرت آیتالله خامنهای در پی حادثهی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز
🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جنایت شقاوتآمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بیگناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهمالسلام جز با جستجو از سررشتهی این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهی قضائیه تا فعالان عرصهی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئهی خباثتآمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله.
🔺 اینجانب به خانوادههای عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همهی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۵ آبان ۱۴۰۱
@farhangi_beytozahra
❌کشف حجاب
یا #خیانت
رو در جامعه زیاد می کنه
یا
#جنایت رو
در هر صورت قربانی اصل خود #زنان جامعه هستند....
@farhangi_beytozahra
🌹 مادرهای ما 🌹
✍ مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که ، تخت دو نفره نداشتن ، 👈 اما شب سرشون رو با شریک زندگیشون ، روی یک متکا میذاشتن ...
✋عاشقانه هاشون رو جااار ، نمیزدن ...
👈 مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که ، به قناعت ، و قانع بودن ، افتخار میکردند ...
👈 مادرهای ما یک میز پر از عطر و لاک و سرخاب و ماتیک نداشتن ، اما بعد از حمام ، لپهاشون گل می انداخت و لباسهاشون بوی عطرِ حنا و گلاب میداد ...
👈 مادرهای ما ، با کم و زیادِ زندگی ساختن ، و دَم نزدن ...
و خیلی خیلی ، صبور بودن ...
کیک تولد و کادو ، ولنتاین ، و سالگرد ازدواج ، نداشتن ،
اما خنده هاشون ، عمیق و از ته دل بود ...
👈 مادرهای ما ، هود و ماکروفر ، و ظرفشویی ، نداشتن ،
اما خونه هاشون همیشه ، بوی تمیزی میداد ...
عطر ِ غذاشون ، تا سر کوچه میومد ..
سبزی و نون تازشون ، همیشه تو سفره بود ...
شیشه های ترشیشون ، روی طاقچه چیده بود ...
نگران مانیکور و پدیکور ، ناخنهاشون نبودند ،
با دستهاشون کتلت درست میکردند ،
اونقدر خوشمزه ، که انگشتامون رو هم باهاش میخوردیم .. 😋
👈 مادرهای ما واقعی بودند ...
زنده هاشون ، موندگار ،
و
رفته هاشون ، بهشتی باد ..
@farhangi_beytozahra
✴️جمعه 👈 6 آبان/ عقرب 1401
👈2 ربیع الثانی 1444👈28 اکتبر 2022
🏛مناسبت های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️امروز: روز خوبی برای امور زیر است:
✅خواستگاری و عقد و ازدواج.
✅مسافرت.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅درختکاری.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅خرید و فروش.
✅و قرارداد نوشتن خوب است.
👶 زایمان مناسب و نوزاد شایسته تربیت باشد.ان شاءالله.
🚘مسافرت :
مسافرت بعد از ظهر خوب است.
👩❤️👨مباشرت و انعقاد نطفه امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل از آن دانشمندی با شهرت جهانی شود.ان شاالله.
👩❤️💋👨مباشرت و انعقاد نطفه:
امشب (شب شنبه) :حکمی مبنی بر کراهت یا استحباب وارد نشده است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی:
🌗 امروز قمر در برج قوس است و برای امور زیر نیک است:
✳️خواستگاری عقد عروسی.
✳️شروع به کار.
✳️رفتن به خانه نو و شهر جدید.
✳️امور بازرگانی و تجاری.
✳️نقل و انتقال و جابجایی.
✳️شراکت و امور شراکتی.
✳️و انجام امور آموزشی نیک است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات،#اصلاح_مو(سر و صورت) ،باعث حاجت روایی می شود.
💉حجامت:
خون دادن فصد و زالو انداختن#خون_دادن یا #حجامت ، زالو انداختن خوب نیست.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.
✴️️ وقت استخاره:
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
😴😴 تعبیر خواب:
تعبیر خوابی که شب " شنبه " دیده شود طبق ایه ی 3 سوره مبارکه "آل عمران" است.
نزل علیک بالحق مصدقا لما بین یدیه ...
و از معنای آن استفاده می شود که سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد.ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
@farhangi_beytozahra
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۰۶ آبان ۱۴۰۱
میلادی: Friday - 28 October 2022
قمری: الجمعة، 2 ربيع ثاني 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت امام باقر علیه السلام (بنابرروایتی)
🔹قیام توابین، 65ه-ق
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️7 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️9 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️33 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️41 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
@farhangi_beytozahra
4_5838992117468236411.mp3
11.99M
#خانواده_آسمانی ‹ ۵ ›
🚫 تمام افسردگیها، اضطرابها، تنشها، غصهها و... همهی اسپندِ رویِ آتش شدنها ؛ نتیجهی زندانی کردنِ روح در یک قالب محدود است!
☜ تعریفِ ما از ریشهی خودمان، اگر به همین تَن و پدر و مادری که آنرا به دنیا آوردند؛ منحصر شود؛ تمام روابطمان در همین چهارچوب زندانی میشوند !
♨️ روح نامحدود، ارتباط محدود، ارضائش نمیکند!
※ پس چکار باید کرد؟
📻استاد شجاعی
📻استاد شهید مطهری
@farhangi_beytozahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم اکنون شاهچراغ
چادرهای خونین بر ایوان شاهچراغ آویزان شده
@farhangi_beytozahra
⭕️ راهپیمایی سراسری پس از نماز جمعه برای اعلام انزجار از دشمن
🔹شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ضمن محکومیت جنایت هولناک هتک حرمت حرم نورانی حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام و اعلام همدردی با خانوادههای شهداء و مجروحان این اقدام ددمنشانه، از مردم غیور ایران اسلامی دعوت مینماید که با راهپیمایی پس از اقامه نماز عبادی و سیاسی جمعه این هفته در سراسر کشور، نفرت و انزجار خود را از توطئههای مزدوران وابسته آمریکا و صهیونیسم به نمایش بگذارند.
#نشر_حداکثری
@farhangi_beytozahra
📕 #رمان #جنایت_خاموش
📖 قسمت ۵
دفتر پست مملو از جمعیت بود.
نگاهی به سرتاسر سالن انتظار انداخت و میان شلوغی صندلی خالی دید و به طرفش رفت و روی آن نشست.
نفس عمیقی کشید و به دنبال یافتن مدارکش شروع کرد به زیر و رو کردن کیف دوشی چرم مشکیاش که ناگهان برخورد دستی بر شانهاش را حس کرد.
سرش را که بالا آورد خانم محجبهای را در مقابلش دید:
- عزیزم شالتون از سرتون افتاده؛ لطفاً بذاریدش روی سرتون.
با اخم شالش را روی سرش آورد و چیزی نگفت.
خانم محجبه لبخند زد و روی صندلی مقابلش نشست.
صندلیهای مقابل هم، خانم محجبه، تذکر، همه او را یاد گذشتههای نه چندان دوری انداختند که حالا خیلی دور مینمود.
یاد روزهایی که او هم محجبه بود و در مترو به خانمهای بدحجاب تذکر میداد!
یاد روزهایی که برای امربه معروف و نهی از منکر وارد اینستاگرام شده بود، اوایل همه چیز خوب بود، پیجش پر از مطالب متنوع مذهبی بود؛ ولی کم کم که وارد دنیای اینستا شد حس کرد از جهان عقب است!
مگر او چه چیزی از بقیه کم داشت که نباید چند جمله معمولی با نامحرم صحبت میکرد؟ احساس کرد این تفکر عقب افتاده است و کسی این شکلی جذب دین نمیشود.
برای اولین قدم تصمیم گرفت عکس پروفایلش را زیبا و جذاب کند.
برای تبلیغ حجاب باید عکسی از خودش در پروفایل قرار میداد و زیباترین حجاب با شادتربن رنگها را به نمایش میگذاشت. بنابراین دست به کار شد و با روسریایی که طرحش آمیخته از رنگهای زرد و آبی و قرمز روشن بود، عکسی برای پروفایلش گرفت؛ ولی با این صورت بی رنگ و رو، عکسش زیاد به دل نمینشست.
آرایش ملایمی کرد و دوباره عکس گرفت و در پروفایلش قرار داد و وقتی آن را نگاه کرد ته دلش غنج رفت و تصمیم گرفت از این پس یک دختر محجبهی هجده سالهی خوشتیپ باشد! در دنیای واقعی هم، ظاهرش همین شد؛ روسریهای رنگاوارنگ و آرایشهای ملایمی که بعدا به تندی زد.
و بعد دهها نمونه مانند عکس پروفایلش که در پیجش همراه متنهای زیبای مذهبی شِر شد. عکسهایی که دل هر بینندهای را میبرد.
الهام هر روز که کامنتها را میخواند بیش از پیش از اینکه چهرهی زیبایی از مذهب به مردم نشان داده است و شاهد تشویق دوستان و حسادت مخالفان است، ذوق میکرد.
-حسین ۳۱۳:خدا حفظت کنه دختر محجبه.
_عمارانقلابی: بهبه چه تیپ زیبایی!
شما هم حجاب دارید هم خوشتیپ هستید.
-بهار: از این همه متانت لذت بردم.
-فاطمه: #نه_به_تبرج!
-یلدا: خجالت بکش تبرج چیه؛ مثل خیلیها بدحجاب باشه بهتره؟!
-زهره: والا خوب هنر کرده تو این دوره زمونه حجابش رو نگه داشته.
-مجید ۳۳۳: اصلاً معنی حجاب رو میدونی؟
-زینب سادات: بس کنید از بس داعشی بازی درآوردید همه از حجاب زده شدن.
-دختر فاطمی: #نه_به_تبرج، #نه_به_خودنمایی.
_سرباز امامخامنهای: چادر حضرت زهرا حرمت داره، رعایت کنید.
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها(زهرا حسینی)
@farhangi_beytozahra
📕 #رمان #جنایت_خاموش
📖 قسمت۶
چند ماهی که گذشت کارش به لایو گذاشتن با فالوورهایش نیز کشیده شد.
دلش میخواست بیشتر دین را تبلیغ و با مردم گفتگو کند؛ ولی امکان نداشت با یک چادر مشکی و پوشش یکنواخت مخاطبان جذبش شوند؛ هر چند که روسریهایش در انواع رنگهای شاد متنوع باشند و با لبخند ملیح و گل سرخِ در دستانش به او جلوه بدهند.
مگر ایراد مانتوهای بلند و پوشیده ولی خوشمدل چه بود؟
پارچههای شاد و زیبایی را تهیه کرد و به خیاط سپرد تا چند مدل مانتو و پیراهن بلندِ زیبا را برایش آماده کند...
با صدای گریهی کودکی که کنارش بود به خود آمد؛ چشمش به پسربچه تپل چهارسالهای افتاد از خستگی به جان مادرش نق میزد و از زور گریه آب بینیاش سرازیر شده بود.
مادرش او را در آغوش گرفت و در حالی که بر موهای حلقه حلقه زردش دست میکشید سعی کرد با گفتن جملاتی در گوشش او را آرام کند:
-الآن شمارمون رو میخونن پسرم، رفتیم بیرون برات بستنی میگیرم.
پسربچه در حالی که هنوز دو خط به جای مانده از اشک روی صورتش مانده بود، ساکت شد.
مادرش با دستمالی محکم آب بینی او را گرفت.
الهام که از دیدن این منظره دلش بهم خورده بود رویش را به سمت دیگری برگرداند.
کاغذ شماره و کارت ملیاش را در یک دست و کیفش را در دستی دیگر گرفت و بلند شد و به سمت باجهها که حالا کمی خلوتتر شده بودند رفت و موازی آنها شروع کرد به قدم زدن و دوباره خاطراتش را مرور کرد.
پیراهنها و مانتوهای زیبا را که از خیاط تحویل گرفت و در لایو و پستهایش از آنها استفاده کرد، اعتماد به نفس دو چندانی به او دست داد و تعداد فالوورهایش که زیادتر شد به تدریج احساس کرد نیاز یک فرد اجتماعی این است که با افرادی با عقاید مختلف ارتباط برقرار کند...
با صدایی که شمارهاش را میخواند از افکار خود خارج شد:
"شمارهی ۳۱۵ به باجهی ۷"
به سرعت به سمت باجه رفت و بستهی عطر و ادکلن را از کیفش بیرون آورد... .
به آپارتمانش که رسید کلید انداخت و در را باز کرد.
از یادآوری کارهایی که روی هم تلانبار شده بود لبش را گزید و ابروهایش در هم گره خورد.
کیف و مانتویش را روی مبل پرت کرد و به طرف آشپزخانه رفت و با صدای تلق و تلوق و شتابان مشغول جمع کردن ظرفهای صبحانه از روی میز شد؛ ناگهان بشقاب بنفش کریستال از دستش افتاد و با صدایی بلند با زمین برخورد کرد.
از میان انبوه ظرفهایی که در دستش بود گردنش را بزور به طرف راست خم کرد و پایین را نگاه کرد.
تکههای خرد شدهی بشقاب نقش سرامیکها شده بود.
داد زد:
-لعنتی، سرویسم ناقص شد!
و با سرعت باقی ظرفها درون سینک ریخت.
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها(زهرا حسینی)
@jebheh
@farhangi_beytozahra
وقتي فرزندتان از انجام كاري لذت ميبرد، دستور دادن شما براي توقف كار بي نتيجه خواهد بود. مثلا وقتی کودک در حال بازی رایانه ای یا تماشای تلویزیون است؛ اگر مادر بیست بار هم بگوید:
_ بسه دیگه
_ پاشو دیگه
_ درس هات مونده
_ چشم هات آسیب می بینه
_ بیام خاموشش کنم و...
ولی کودک حاضر نیست، ادامه ندهد و لذتش را متوقف کند.
پس بهتر است به جای این حرف ها یا تهدیدها به او پیشنهاد یک جایگزین جذاب بدهید، یا به او زمان اتمام بدهید.
مثلا بگویید:
بیا با هم کیک بپزیم.
بریم فوتبال بازی کنیم.
وقتی عقربه بزرگ ساعت به عدد سه رسید، تلویزیون را خاموش کن.
بریم با رنگ انگشتی روی دیوار حمام نقاشی کنیم.
بسته به علایق فرزندتان جایگزین در نظر بگیرید و مدام تذکر ندهید.
@farhangi_beytozahra