eitaa logo
مَــشــهَــــــدِمـانِــــه
6.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
43 فایل
ما اینجا هستیم تا تمام امکانات شهرمشهد رو بهت معرفی کنیم هرآنچه که در مشهد هست و ازش بی خبری اینجاست:) جهت ارتباط با ادمین 👇 @safaiy_ir جهت تبلیغات و اطلاع از تعرفه ها (دیفال)👇 @fdm6090 مشاورحقوقی: @law_co
مشاهده در ایتا
دانلود
پیام‌های منفی والدین به فرزندانشان که زمینه‌ساز خجالتی بودن می‌شود: بچه! تو چقدر شری؟! بچه خوب این کارو نمی کنه! تو چقدر دست و پا چلفتی! مگه میشه آدم اینقدر ساده‌لوح باشه! مثل بچه‌های لوس رفتار نکن! مثل بچه‌ها رفتار نکن! آدم قوی که گریه نمی‌کنه! اگه این یا اون کارو کنی دوست ندارم! تو یه دختربچه/پسربچه بدی هستی که این کارو کردی یا اینو گفتی! @farhangi_beytozahra
1_1149850107.mp3
11.28M
‹ ۱۱ › - من، تو هستم! - تو، من هستی! - او، من است! - او، تو هستی! ✦ رازِ خلقت در این چند جمله نهفته است که خداوند از آن پرده برداشته و به عنوان حقیقتِ انسان بیان کرده است. و اما حقیقتِ این ماجرا چیست؟! 📻 استاد شجاعی 📻 استاد رائفی‌پور @farhangi_beytozahra
📕 رمان 📖 قسمت10 مرضیه خانم محکم دست بچه را گرفت و به طرف خودش کشید: -آروم بگیر نیلا، باز شروع کردی؟! شرمنده الهام جان، والله دیگه نمی‌دونیم با این بچه چه‌کار کنیم؛ بس که پرخاشگره و رفتارهاش غیر عادی، مدرسه که میره روزی نیست که پسرم و عروسم رو نخوان و شکایت نکنن، مهمونی که میره بچه‌های مردم رو کتک میزنه، مکافاتی داریم باهاش... بین صحبت کردن یک‌ریز مرضیه، صدای آسانسور بلند شد: -طبقه‌ی پنجم. الهام با نیم‌نگاهی، خداحافظی سریعی کرد و بیرون آمد و با همان سرعت مستقیم به طرف آپارتمانش رفت و با زحمت کلید را از کیفش بیرون آورد و در را باز کرد و به سمت اتاق بچه رفت. آوا را که روی تختش گذاشت و به سالن برگشت و روی مبل نشست تا نفسی تازه کند، از آن سوی اپن نگاهی به آشپزخانه‌ی ریخت و پاشیده انداخت و یادش آمد که برای نهار چیزی حاضر نکرده است. با خودش گفت: -من که سیرم از صبح هم سوسیس‌تخم‌مرغ برای آوا هست؛ دیگه حوصله ندارم چیزی درست کنم؛ بذار همین رو بخوره. نگاهی به ساعت دیواریِ قاب سیاه روی دیوار انداخت، عقربه‌های بلند و باریک روی صفحه سفید،. دو و نیم بعد از ظهر را نشان می‌دادند؛ دوباره یادش آمد که هنوز به پیام فروشگاه شادیما پاسخی نداده است. گوشی را گرفت و دایرکت اینستاگرام را باز کرد و نوشت:« سلام برای فردا ساعت چهار بعد از ظهر وقت دارم؛ البته برای شما هزینه، یکم بیشتر از چیزی هست که توی استوری نوشتم، چون تبلیغ مواد غذایی به اون صورت ندارم» بعد گوشی را به کناری انداخت و روی مبل دراز کشید. از خستگی مچاله شد و چشمانش را بست و دیگر چیزی نفهمید... . توی یک سالن بزرگِ پر از جمعیت نشسته بود. گویا جشن بزرگی برای فرد بسیار مهمی ترتیب داده بودند. سن با روکش مخملی قرمز تزئین شده بود و چپ و راستش پر از گل‌های رنگین بود. مجری قد بلند و لاغر که کت و شلوار مشکی به تن داشت با لبخند از پشت میکروفون شروع به صحبت کرد: - حضار عزیز هم اکنون می‌خوام موفق‌ترین بانوی بلاگر دنیا رو به شما معرفی کنم. تماشاچی‌ها هورا و سوت کشیدند. مجری دوباره با هیجان ادامه داد: -اون کسی نیست جز... بگم؟! هزاران نفر فریاد زدند: -بگو، بگو! هیجان و جیغ و هورای جمعیت به اوج خودش رسیده بود که مجری پس از سکوتی کوتاه، بلند به حرف آمد: -اون کسی نیست جز بانو الهام، مادر کودک دوست‌داشتنی و معروف آوا جان! ازشون خواهش می‌کنیم تشریف بیارن روی سن و برای ما از راز موفقیتشون بگن. صدای سوت و کف میلیون‌ها نفر در تالار عظیم بلند شد. الهام در حالی که قلبش از شدت هیجان نزدیک بود از سینه بیرون بیاید در میان تشویق تماشاچیان از جای برخاست و چپ و راست پیراهن گران‌قیمت خود را بالا گرفت و مشتاقانه پای بر روی فرش قرمزی که از بین صندلی ‌های تماشاچیان تا جایگاه گسترده شده بودگذاشت؛ ولی قدم اول را که برداشت صدای مهیب شَتَلقی رویایش را از او ربود و سراسیمه چشم باز کرد و خود را روی مبل خانه دید. ادامه دارد ⬅️ نویسنده✍ سفیرِ ستاره‌ها @jebheh @farhangi_beytozahra
حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمت الله: بعضی مواقع خداوند متعال می‌خواهد کسی را در مراتب بندگی زود بالا ببرد، به همین خاطر درهای زندگی او را مثل دیگ زودپز محکم می‌بندد و او را در سختی قرار می‌دهد. 🔻خود ما نمی‌دانیم که آیا ما در سختی ها بهتر خداوند را بندگی می‌کنیم یا در خوشی‌هایمان... اکثر کسانی که به مراتب بالای بندگی رسیدند، زندگی سختی داشته اند. @farhangi_beytozahra
توجه📣 توجه📣 دوره خیاطی پیشرفته زمان: شنبه 21آبان ماه ساعت2عصر در بیت الزهرا برگزار میشود هزینه دوره؛: 100هزارتومان جهت ثبت نام به پی وی اینجانب مراجعه کنید @safaiy_ir @farhangi_beytozahra
موارد آموزشی دوره پیشرفته خیاطی: بالاتنه با ساسون و آستین - انواع یقه ها - انواع آستین ها - چادر ساده - شلوار قبلا آموزش داده شده اما برای کسی که جدید اومده باشه دوباره آموزش داده میشود و دوخت مانتو و کت جهت ثبت نام به پی وی بنده مراجعه کنید🌹 @safaiy_ir هزینه دوره: ۱٠٠هزار تومان تعداد جلسات: 12_14جلسه @farhangi_beytozahra
     👇تقویم نجومی اسلامی دوشنبه👇              ✴️دوشنبه 👈16 آبان/ عقرب 1401 👈12 ربیع الثانی 1444👈7 نوامبر 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌹واجب شدن نماز، سال اول هجری. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅شکار و صید و دام گذاری. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅امور کشاورزی و زراعی. ✅استحمام. ✅و دیدار روسا خوب است. 🚘سفر: مسافرت مکروه و در ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد آسان تربیت شود و عمرش طولانی شود. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️افتتاح کارها و شروع به شغل. ✳️رفتن به تفریحات سالم. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️خرید جواهرات و طلا. ✳️ارسال کالاهای تجاری. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️دیدار دوستان و نامه نگاری. ✳️درختکاری. ✳️و مشارکت و امور شراکتی نیک است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب،(شب سه شنبه)، برای سلامتی خوب و فرزند حاصل از آن راستگو و سخاوتمند است. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث هیبت و شکوه می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، باعث سلامتی می شود 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب: تعبیر خوابی که شب " سه شنبه " دیده شود طبق ایه ی 13 سوره مبارکه " رعد" است . یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته ... و از معنای آن استفاده می شود که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد صدقه بدهد تا برطرف شود. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 @farhangi_beytozahra
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۶ آبان ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 07 November 2022 قمری: الإثنين، 12 ربيع ثاني 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹وجود نماز سال اول هجرت 📆 روزشمار: ▪️22 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️30 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️50 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️60 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️67 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها @farhangi_beytozahra
📕 رمانِ 📖 قسمت11 با صدای جیغ آوا، سراسیمه به آشپزخانه پرید. تمام محتویات روی میز و ظروف به همراه رو میزی پخش زمین شده بودند. کودک گوشه‌ی چپ میز ایستاده بود و در حالی که پبوسته جیغ می‌زد از یک پایش خون می‌چکید. الهام فریاد زد: - من چه خاکی به سرم کنم از دست تو؟ چه کار کردی؟! همون‌جا سرجات وایسا تا بیام اینجا پر از خورد شیشه‌ست تکون نخور! و با سرعت چند قدم به هال برگشت و دمپایی‌های روفرشی‌اش را به پا کرد و دوباره به آشپزخانه دوید. از لابه لای تکه‌های کوچک و بزرگ شکسته ظروف خودش را به آوا رساند و یک دستش را دور کمر او حلقه کرد و بلندش کرد و به سمت هال دوید و دخترک را روی صندلی رها کرد. بسته‌ی پانسمان را که از صبح روی اپن مانده بود برداشت و به طرف آوا رفت و پای خون‌آلود او را در دست گرفت: -آخ! ببین چه کار کردی با خودت! چه کار کنم از دست تو؟! این خونه زندگیه برای من درست کردی؟! رو میزی رو چرا از روی میز کشیدی؟! می‌خوای بفرستمت پیش بابات تا دیگه این‌قدر عذابم ندی؟ آره؟ صدای گریه‌ی کودک بلند‌تر شد. الهام در حالی که دندان‌هایش را به هم می‌فشرد پانسمان را محکم کرد و دستش را بالا برد و در گوش طفل خواباند: _ببر صدات رو نکبت! دیگه دارم جنون می‌گیرم از دستت. و بعد نگاهی به سمت آشپزخانه کرد: -ای خدا، نگاه خونه زندگیم! تو رو باید بفرستم پیش بابای بی مسئولیتت! مرتیکه یادش رفته بچه‌ای هم داره،تمام مسئولیت دخترش رو انداخته گردن من و همه‌ی زندگیش شده اون عفریته؛ حتی پیجشم خصوصی کرده که من نبینم، زنک شیطانِ خونه خراب کن! آوا که بعد از خوردن سیلی از ترس محکم لب‌هایش را به هم چسبانده بود و بی‌صدا اشک می‌ریخت، با چشم‌های گرد شده به مادر خیره شد و بریده، بریده گفت: -مامان تو رو خدا ببخشید، من رو نفرست خونه‌ی بابا، خیلی گرسنم بود، اومدم یدونه نون، شیرینی از روی میز بردارم دستم نرسید همه چی بهم ریخت. الهام داد زد: -بگو چند دقیقه نتونستم جلوی شکمم رو بگیرم آویزون شدم به رو میزی! نمی‌تونستی بیدارم کنی؟ آوا همزمان دستانش را به طرف بالا و پایین برد و با صدای جیغ مانندی فریاد زد: -بیدارت می‌کردم اخلاقت سگی میشد، می‌فهمی؟! -الهام که با شنیدن شیرین زبانی دخترکش گویا تمام ناراحتی‌اش را از یاد برده بود قهقهه‌ای زد و او را در آغوش گرفت... . همچنان وقتی برای تمیز کردن آشپزخانه نداشت؛ زیرا طبق معمول ساعت چهار بعد از ظهر قرار لایو تبلیغاتی داشت و این‌بار در یک فروشگاه لوازم خانگی. لقمه‌ای از سوسیس صبح را که از صبح روی کابینت مانده بود به دست آوا که هنوز روی صندلی نشسته بود داد. آوا پس از اولین گاز از لقمه بینی‌اش را جمع کرد و زبانش را بیرون آورد. الهام برآشفته گفت: - زود بخور دیگه ادا در نیار، باید بریم. آوا با یک دست بینی‌اش را گرفت: -مامان به‌خدا بو میده! الهام لیوان نوشابه را جلوی او گرفت: -بیا با این بخور دیگه بو نمیده. ادامه دارد ⬅️ نویسنده✍ سفیرِ ستاره‌ها @jebheh @farhangi_beytozahra
1_1151065868.mp3
11.74M
‹ ۱۲ › ✦ همه انسان ها از یک روح واحد آفریده شده اند.؛ ← اما تنها یک گروه هستند که به دلیل داشتن یک ویژگی مشترک، از نگاه قرآن با یکدیگر برادرند. + ویژگی مشترک آن گروه چیست؟ + و چه نامی دارند؟ 📻 استاد شجاعی 📻 حجةالاسلام عابدینی @farhangi_beytozahra