♦️زنی بر فراز سایه شمشیرها | عـقیله بنـی هـاشم قسمت ۱ ابن زیاد، سراسیمه و دریده‌دل، خواست زهر زبان بریزد… زبان دراز کرد، که زینب را در حصار تحقیرش بشکند که در آن دم، آسمان سکوت کرد تا زمین و زمان صدای زینب را بشنود : "مادرت به عزایت بنشیند، ای پسر مرجانه! " شرم بر تو، که مردانگی را در شمشیر می‌جویی و پیروزی را در جسدها می‌پنداری! نه برادرم شکست خورد،که تو رسوا شدی، و تا قیامت، نامت لکه‌ی ننگی‌ست بر پیشانی تاریخ! کوفه در خفقان فرو رفت، هلهله‌ها در گلو خشکید و آنگاه که زینب خاموش شد ، حقیقت فریاد می‌کشید. کاروان اُسرا را به شام بردند ؛ شام نفرین شده و خفته در غبارِ جور و فساد ؛ گویی جشن بود ، هلهله بود ، بزمِ خون بود .... #پایگاه_دکتر_چمران #بسیج_دانشجویی_دانشگاه_آزاد

♦️زنی بر فراز سایه شمشیرها |عـقیله بـنی هـاشم قسمت ۲ آری اینجا ایران است ! سرزمینی که خون حسین در رگ هایش می جوشد و در تار و پودش فریاد زینبی می پیچد ! اکنون که در برهه ی دیگری از تاریخ ایستاده ایم ؛ درجایی که عاشورا تکرار می شود و بیرق حق و حقیقت ؛ شجاعت و ایستادگی بر دوش زنان بی نیزه اما دلیر این سرزمین است ! با چهره هایی دیگر اما ظلمی همانگونه ؛ نام زینب ؛ عقیله ی بنی هاشم ، هنوز بر لب ها جاری است . زینب نخستین بود اما نه واپسین ؛ او بانگ زد تا قرن ها بعد زنانی دیگر همچون بی بی مریم ها از کوه های بختیاری برخیزند تا بیرق زینبی را بر دستان طاهره دبّاغ در سلول های ساواک بسپارد و این بیرق با دستان لبریز از نور فرنگیس حیدرپور نام مرگِ متجاوزان عراقی به خاک ایران شود ؛ حال امروز بانویی چون سحر امامی در برابر حملات متجاوزانه ی رژیم غاصب ، زینب وار ؛ انگشت سبابه اش را به روی دشمن گرفت و نوای الله اکبر سر داد تا به صدایی که از فدک برخاست، در کربلاجوشید ، در شام طنین انداخت و امروز در این خاک می تپد لبیک گوید . اینجا ایران است ؛ ایران زینبی بیرق حق و حقیقت در این خطّه هنوز پا برجاست ؛ درست در هنگامه ای که از ورق های تاریخ ؛ نوایی آشنا به گوش می رسد که می گوید : راه زینب هنوز روشن است و پیام فاطمه هنوز بر لب ها جاری ست توسط همان زنانی که دستانشان بر نیزه نخواهد نشست بلکه هر یک بیرقی خواهند شد. #پایگاه_دکتر_چمران #بسیج_دانشجویی_دانشگاه_آزاد 🌐 @sarv_iazu