eitaa logo
مسیرِ اهل بیت
1.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
289 ویدیو
1 فایل
💎قصه ها و داستان ها برای بیدار کردن ما از خواب نوشته شده اند، ولی ما یک عمر از آنها برای خوابیدن استفاده کردیم. همراه با: داستان های زیبا حکایات جذاب ضرب المثل روایات شنیدنی مداحی، کلیپ و عکسنوشته ❌کپی مطالب ممنوع❌ راه ارتباط با مدیر کانال @Ali_K_70
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶در کرامات حضرت قمر بنی هاشم 🔸در زمان حاج سید عبدالکریم حائری و ماجرای کشف حجاب از سوی رضاخان، دوتا پاسبان بودند که خیلی اذیت می کردند. روزی زنی با روسری از خانه بیرون می آید، یکی از این پاسبانها او را تعقیب می کند، آن زن هرچه او را قسم می دهد و حضرت ابوالفضل علیه السلام را شفیع قرار می دهد در او اثر نمی بخشد. بلکه آن بی حیا توهین هم می کند که اگر ابوالفضل کاری از او ساخته می شد، نمی گذاشت دستهای او... همان روز به حمام می رود و دلش درد می گیرد، معالجات اثر نمی کند و به هلاکت می رسد. غسال گفته بود: دیدم، مثل اینکه سیلی به صورتش خورده شده باشد صورتش سیاه شده بود 📚منبع: حضرت اباالفضل مظهر کمالات و کرامات، ص 447، به نقل از: کرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل، علیه السلام)، علی میرخلف زاده، ص 220 ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صد بار اگر علقمه را فتح کنم هر بار دوباره تشنه بر میگردم😔
💎وقتی روز قیامت بر پا می شود، پیامبر (ص) به مولا علی (ع) می فرمایند که به زهرا بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به حضرت فاطمه زهرا (س) می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که: 🔸ای امیر المؤمنین! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافیست...  📚معالی السبطین ، ج۱ ، ص۴۵۲ ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد... 🥀ﺷﺐ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﯿﻤﻪ ، ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍُﻓﺘﺎﺩ ﺩﻝ ﻋﺒﺎﺱ‏ ﺯ ﻏﯿﺮﺕ، ﺑﻪ ﺗﺐ ﻭﺗﺎﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ 🥀ﺟﺮﻋﻪ اﯼ ﺁﺏ ﻧﻨﻮﺷﯿﺪ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻋﻮﺿﺶ ﺩﻫﻦِ عالَمی ﺍﺯ ﻏﯿﺮﺕِ ﺍﻭ ﺁﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
عزاداری هاتون قبول حق شبتون بخیر و نیکی🌻
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🏴🏴🏴 حدیث 💎امـــــام رضـــــا علیه السلام: ❀من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب❀ "هر کس در مجلسی بنشیند که در آن، امر (و خط و مرام ما) احیا می شود، دلش در روزی که دلها می میرند، نمی میرد." 📚بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸ ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 رمزگشایی از سخن پیامبر در مورد امام حسین علیه السلام بعد از هزار و چند سال! 📖 امام صادق علیه السلام فرمودند: بر بدن جدّ غریب ما ۱۹۵۰ زخم زدند. راوی سوال کرد: یابن رسول الله مگر امکان دارد چنین چیزی، مگر یک بدن چقدر طاقت و حجم دارد؟ حضرت فرمودند: به خدا قسم نیزه برجای نیزه میزدند... شمشیر برجای شمشیر می زدند...تیر برجای تیر می زدند.. روزی پیغمبر صلوات الله علیه و آله بالای منبرمسجد نشسته بودند و برای مردم موعظه می کردند. یک وقت امام حسین علیه السلام که در آن زمان چهار، پنج ساله بودند از در وارد شدند، امام حسین علیه السلام آمدند پائین پله ی منبر ایستادند. ناگهان پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله شروع به گریه کردن نمودند و به حسین علیه السلام اشاره کرده فرمودند: »تَرَقَ عَینَ البَقَه« یعنی بیا بالا چشم پشه! هیچکس معنی این تعبیر را نفهمید یعنی چه؟ چرا رسول الله به امام حسین علیه السلام خطاب می کند بیا بالا ای چشم پشه!! سالیان سال کسی نفهمید شاید بعد از هزار و چند سال!! قریب به صد و اندی سال پیش مرحوم فرهاد میرزا اعتماد السلطنه ( صاحب مقتل بسیار ارزشمند قَمقام زَخّاز و صَمصام بَتّار) که یک مقتل بسیار ارزشمند و مفیدی است. ایشان به فرنگ رفت، در اروپا میکروسکوپ تازه اختراع شده بود به این جناب شاهزاده قجری گفتند که آقای شاهزاده تشریف بیاورید که یک وسیله ای اختراع شده به نام میکروسکوپ هر چیز ریزی که زیرش بگذارید درشت نمایی میکند و نشان میدهد. ما چشم یک پشه را جدا کردیم و گذاشتیم زیر این میکروسکوپ... بیایید نگاه کنید! جناب فرهاد میرزا چشم خود را گذاشت روی میکروسکوپ و نگاهی کرد و در همان موقع کسی که پای دستگاه بود گفت جناب آقای فرهاد میرزا شمردیم ۱۹۵۰ شکاف در چشم پشه است! یک دفعه دیدند فرهاد میرزا نشست روی زمین شروع کرد به گریه و به سر زدن.... همه گفتند چه شد فرهاد میرزا، ما که چیزی نگفتیم؟! ما گفتیم چشم پشه یک حالتی دارد شبکه شبکه است و سوراخ سوراخ، شمردیم و دیدیم ۱۹۵۰ شبکه دارد !! فرهاد میرزا گفت شماها نمی دانید! بعد از هزار و چهارصد سال تعبیر حرف پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مشخص شد که چرا آن روز پیغمبر اکرم به اباعبدالله الحسین علیه السلام با عنوان چشم پشه خطاب کرد... اللهم الرزقنی شفاعة الحسین یوم الورود... 📚منابع: کفایة الأثر، ص81تا83 ، منابق آل ابی طالب، ج3، ص388 بحارالأنوار، ج16، ص295 / ج36، ص313 / ج43، ص286 الطرائف، ترجمه داوود الهامی، ص370) مناقب ابن شهراشوب ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانلود مداحی شب دهم حسین سیب سرخی محرم 98 ✔️نیم بها شب 10 محرم ۹۸ صوتی ✔️ - مسلمان.mp3
7.45M
🎼 مداحی سوزناک 🖤 🎧 بزار که یه کم نگاهت کنم.... 🎤 کربلایی حسین سیب سرخی 🏴 ویژه روز دهم محرم(ابا عبدالله ع) ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 نماز ظهر عاشورا 📝به هنگام ظهر، یکی از یاران امام(ع) به نام ابوثمامه صیداوی، آن حضرت را متوجه وقت نماز ظهر کرد. امام حسین(ع) که به نماز اهمیت ویژه ای می داد، دستور داد که جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند. پیشنهاد امام حسین(ع) مورد موافقت دشمن قرار نگرفت و آنان هم چنان بر نبرد خود ادامه می دادند. امام حسین(ع) به ناچار، یکطرفه جنگ را متوقف کرد و با یاران اندک خود نماز ظهر را به صورت نماز خوف (نماز ویژه زمان جنگ) به جای آورد. یاران آن حضرت دو دسته شده، دسته ای به نماز امام(ع) اقتدا کرده و دسته ای دیگر دفاع می نمودند. اما دشمنان هیچ گونه ترحمی به امام(ع) و نمازگزاران نکرده و با رها کردن تیر، آنان را هدف قرار می دادند. برخی از مدافعان امام حسین(ع)، دشمن را از اطراف نمازگزاران پراکنده کرده و برخی دیگر خود ر سپر تیرها قرار داده و مانع رسیدن آنها به وجود مبارک امام حسین(ع) می شدند. سعید بن عبدالله حنفی، از جمله آنان بود که خود را سپر امام (ع) قرار داد. وی هر تیری که به جانب امام حسین(ع) می آمد، خود را سپر آن می کرد و آن قدر در این راه ایستادگی کرد تا نماز امام(ع) به پایان رسید. در آن هنگام به زمین افتاد و به شرف شهادت نایل آمد. علاوه بر زخم شمشیر و نیزه، از بدن این شهید دلاور، تعداد سیزده چوبه تیر یافتند. ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد 🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴خـداحـافـظ ای بـرادر زیـنــب در دل صحرا شهیدان بی کفن افتاده‌اند عاشقان در کربلا خونین بدن افتاده‌اند لاله‌های فاطمه پرپر میان خاک و خون در گلستان بلا چون یاسمن افتاده‌اند سر جدا قربانیان نهضت سرخ حسین روی خاک نینوا دور از وطن افتاده‌اند تشنگان وادی آزادگی در بحر عشق در کنار علقمه صد پاره تن افتاده‌اند ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
شبتون حسینی🥀🥀
🍃بسم رب الحسین🍃
🏴🏴🏴 حدیث 💎امــــام صــــادق علیه السلام: ❀لکل شیی ء ثواب الا الدمعة فینا❀ "هر چیزی پاداش و مزدی دارد، مگر اشکی که برای ما ریخته شود (که چیزی با آن برابری نمی کند و مزد بی اندازه دارد)." 📚جامع احادیث الشیعه، ج ۱۲، ص ۵۴۸ ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه هامونو نسوزانیم... 🎙استاد حسینی قمی ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 بعد از کربلا چه گذشت.. 📖عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند . و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند... عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.  سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود. عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.  هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرماندهي که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد... 📚منابع: ارشاد شیخ مفید ،ج2 در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 در هر ایستگاه از یک چیز می‌پرسند...! 🔻در قیامت پنجاه تا توقف‌گاه داریم. پنجاه تا گمرک جلوی راهمان هست. هر توقف‌گاهی هم از یک چیزی سؤال می‌کنند. یک جا از نماز می‌پرسند، یک جا از زکات می‌پرسند، یک جا از صله‌ی رحم می‌پرسند، یک جا از حق‌الناس می‌پرسند. پنجاه ایستگاه داریم. ✍ استاد قرائتی ╭═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╮ @masire_ahlebait ╰═━⊰🍃🦋🦋🍃⊱━═╯