#پیام_قرآنی
#قرآن
#بعضی_از_دعاهای_حضرت_ابراهیم_علی_نبینا_و_آله_و_علیه_السلام
💢 وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ.
نامی نیک از من در بین آیندگان بهیادگار بگذار.🤲
💢 وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ.
مرا از وارثان #بهشت پُرناز و نعمت قرار بده.🤲
سوره شعراء /آیه 84 و 85
................................
🔶 در #مسیر_هدایت باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/4064215247Ce759d422ac
◾️حضرت #امیرالمومنین
علی علیه السلام می فرمایند:
▪️إنّ أعظَمَ الحَسَراتِ
يَومَ القِيامَةِ
حَسرَةُ رجُلٍ
کسَبَ مالاً في غيرِ طاعَةِ اللّهِ،
فوَرِثَهُ رجُلٌ
فأنفَقَهُ في طاعَةِ اللّهِ سبحانَهُ،
فدَخَلَ بهِ الجَنّةَ
و دَخَلَ الأوّلُ بهِ النّارَ.
❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️❗️
▪️بزرگترين حسرت ها
در روز #قيامت،
حسرت مردى است که
مالى را
از راه ناروا به دست آورَد
و آن را
براى مردى به #ارث گذارَد
و او آن را
در راه طاعت خداى سبحان خرج کند
و به سبب آن به #بهشت رود
و آن مرد اوّلى
به واسطه آن به #دوزخ رود.
📗نهج البلاغة: الحکمة ۴۲۹
🔶در#مسیر_هدایت باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/4064215247Ce759d422ac
💢#جای_خالی_رحیم
.
▪️همسرش میگفت : عکس بالا ؛ ساعت شش صبح بود می خواستم برم مدرسه
داشتم از رحیم خداحافظی می کردم و التماس می کردم تا ظهر باش وقتی
اومدم خونه تو رو بدرقه کنم ؛قبول نمی کرد می گفت دیرم می شه.بعدظهر که تعطیل شدم با عجله برگشتم .در خونه رو که باز کردم جای خالی رحیم رو دیدم نشستم گریه کردم و لباساشو بو می کشیدم.
.
▪️عکس پایین هم مربوط به پایگاه شهید بهشتی اهواز بود.ساعت ها با محمدرضا مینشستم تا شاید رحیم از خط برگرده خونه....انتظار انتظار و انتظار .وعده دیدار و قرار آخر شد #بهشت🍃
.
🥀 بیاد #فرمانده ی #تخریب #لشکر ویژه ی ۲۵ #کربلا محمد رحیم #بردبار ...
.
🌹شادی ارواح طیبه شهدا،صلوات
🌙شبتان شهدایی
🔶در#مسیر_هدایت باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/4064215247Ce759d422ac
📸این سهمِمن از سفره انقلاب است❗️
🔹بچه پولدار قائمشهر و فوتبالیست حرفهای ملوان که بهخاطر سر و وضع و موهای بلندش، بچهسوسول خطابش میکرند، در جبهه نبرد در قامت فرمانده تیپ۲ و گردان صاحبالزمان لشکر۲۵کربلا دلها را ربود!
🔹#صادق_مزدستان که در گروه جنگهای نامنظم دکتر #چمران در سوسنگرد آبدیده شده بود، بعدها فاتح عملیات محرم نام گرفت.
🔹تنها ۱۲ روز از ازدواجش میگذشت که #۹_دی ۶۱ به همراه عبدالعلی عمرانی فرمانده وقت لشکر عازم عملیات شناسایی در فکه میشود.
🔹پشت سنگر کمین دشمن در هنگام عبور از میدان مین، یکی از نخهای نامرئی تلهگذاری، به پای یکی از رزمندگان گیر میکند و مین والمر منفجر میشود. او به زمین میافتد و همین طور افراد پشت سرش!
🔹سردار عمرانی، با هواپیمایی که خدمهاش میگفتند این جت فالکون قبل انقلاب هواپیمای اختصاصی #فَرَح بود، به تهران منتقل میشود!
🔹درهمان روز، نابغه اطلاعاتی جنگ؛ #حسن_باقری نیزحین عملیات شناسایی درفکه بهشهادت میرسد.
🔹چند ماه بعدِشهادت صادق،برادرش علی بهشدت مجروح میشود و برادر ديگرش منوچهر،جاویدالاثر!
🪴در برگی از #دستنوشته_شورانگیز و #عاشقانه مزدستان آمده؛
🌸مادرم! سهم تو ازانقلاب همین بس که من بهشهادت برسم!
🌸ای برادر و ای خواهردیگر تو خود نیستی!شهیدزندهای بر خاک که در رگهایت خون سرخ هر شهیدی جاریست و برکتاب سینهات وصیت سرخ هرشهید ورق میخورد!
🌸خواهرم! اگر میدانستی هرروز چند باردرجبهه شهيد میشوم؛ #چادر را تنها يک پوشش ساده نمیدانستی!
🌸هرگاه دلم هوای #بهشت میکرداز فراز خاکریزافق رامینگریستم!
🌹شادی ارواح طیبه شهدا،صلوات
🌙شبتان شهدایی