#ادامه
#قسمت_ششم
بوی قهوه تازه فضای اتاق رو پر کرده بود،
یاد اون روزهایی افتادم که تازه کارم رو شروع کرده بودم، زمانی که مجبور بودم یک ساعت قبل از مراجعه کنندگانم بیام دفتر، زمین رو تی بکشم و جارو کنم، روی میزها رو دستمال بکشم، چیزی برای پذیرایی آماده کنم و تازه خودم رو آماده کنم برای مشاوره یعنی همه کارها توسط خودم انجام می شد و خوشحال بودم و فکر می کردم، خیلی زرنگ و توانمند هستم که همه کارها را خودم انجام می دم 😏
روزهای سختی بود که البته الآن به خوبی درک می کنم که برای همه کسب و کارهاست، روزهایی که فقط باید کار کنی اما نتیجه لحظه ای نمی بینی و همینجاست که ۹۰ درصد افراد جا می زنند و برای همین هم هست که تعداد افراد ثابت قدم و موفق خیلی کمه.
مشکل بزرگی که اغلب ما داریم اینه که در تلسکوپ 🔭 سر و ته نگاه می کنیم🙃
امروز و نتایج امروز افراد موفق رو با شرایط فعلی خودمان می سنجیم و فاصله ای که می بینم باعث میشه که حرکت نکنیم و جلو نریم.😔
اگر بنا به مقایسه هم که باشه باید امروز خودمان را که ابتدای راه هستیم با روز اول کسی که موفق شده یا دوست داریم ما هم به جایگاه اون فرد برسیم مقایسه کنیم و ببینیم اون فرد چه کارهایی انجام داده، چه سختی هایی رو متقبل شده 💪و چه راهی رو رفته تا ما هم قرار نباشه سعی و خطا کنیم و راههای مختلف رو تست کنیم.
فنجان قهوه را که روی میز گذاشتند لبخندی زدم و شروع کردم . خیلی واضح توی چهره جفتشون حس کنجکاوی رو می دیدم.
روی تخته نوشتم "تشخیص"
گفتم: من با استفاده از این کلمه متوجه شدم که مشکل شما کجاست 😎و این کار یکی از مهمترین و کلیدی ترین مهارت های یک فروشنده است، اینکه دقیق و واضح بفهمیم مشکل مراجعه کننده مان چیست؟👌
باز به نگاه خیره شان، نگاهی کردم و پرسیدم، چطور میشه تشخیص داد مشکل یک نفر چیه؟ رئیس سریع گفت: خوب زمانی که خودش بگه
گفتم: آفرین، حالا اگر خود فرد ندونه چه مشکلی داره اون وقت از کجا بفهمیم؟🤔
رئیس نگاهی به اقای مو قهوهای کرد و با نگاهش بهش فهموند که باید جواب بده یا حداقل چیزی بگه!
اون هم سرش رو انداخت پایین و مشغول ور رفتن به خودکارش کرد.😴
گفتم بگذارید راهنمایی تان کنم تمام تفاوت یک فروشنده حرفه ای و موفق با یک فروشنده معمولی در انجام دادن همین کار است.
احساس کردم خیلی فضا تفکری و سنگین شده ترجیح دادم خودم پاسخ بدم و خیلی ذهنشان را در گیر نکنم،🙂 گفتم ببینید بهترین فروشنده ها، افرادی هستند که سوالهای خوب و به موقعی می پرسند، دقیقا مثل یک پزشک، و با کنار هم قرار دادن تکه های پازل متوجه میشن که درد و مشکل مراجعه کننده شأن کجاست؟👍
گفتم بهترین فروشنده ها افرادی هستند کاملا ساکت و فقط سوال های خوب و
به جا و حساب شده ای می پرسند📢
و بر خلاف تصور عموم مردم و متأسفانه مدیران کسب و کار که فکر می کنند فروشنده باید چرب زبان و پر حرف باشه بهترین ها خیلی خوب گوش می دن🤓 و سوال می پرسند که میشه همون کلمه ی تشخیصی که روی تخته نوشتم، جالبه که توی شرایط استخدامی می نویسند روابط عمومی بالا😐
و دنبال ادم هایی می گردند که مثل ضبط صوت فقط حرف می زنند.📼
اقای مو قهوه ای که هنوز داشت با خودکارش کلنجار می رفت یه نیم نگاهی به من کرد و گفت معلوم میشه نمی خواهید به ما بگید از کجا فهمیدید که مشکل ما کجاست؟؟؟😤
گفتم اینها نکات خیلی مهمی هستند، من سعی می کنم هر مطلبی رو که به شما می گم اموزشی باشه و این مقدمه رو گفتم تا به همین کلمه برسیم جلوی تشخیص یه خط تیره کشیدم و در ماژیک رو بستم و با ماژیک قرمز نوشتم .......
ادامه دارد.....
لینک کانال مسیر طلایی
https://eitaa.com/joinchat/1843724308C6a5db0c50a