eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2 نامزدی کردیم و دو سال دوران نامزدی و شناختمون از هم شد . تو این مدت شناخت کافی از مادرش پیدا کردم مادرش همش دنبال پول سجاد بود. سجاد هم براش پول می‌فرستاد. وقتی ‌هم که اعتراض می‌کردم می‌گفت که به هرحال مادرمه و کسی رو نداره مجبورم که خرجشو بدم. ازدواج کردیم هنوز هم برای مادرش پول می‌فرستاد. دو سال بعدش که پسرم امیرعلی به دنیا اومد به سجاد گفتم الان دیگه مخارج بچه مون هم هست کلی وام و قرض هم داریم بهتره که مادرت فکر منبع درآمدی برای خودش باشه گفت باشه عزیزم نگران نباش من همه چيز رو ردیف می کنم. ولی چه فایده بازم ادامه داشت و متوجه می‌شدم که یواشکی برای مادرش پول می‌فرسته. کاری هم که از دستم برنمی‌اومد! ادامه دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️واکنش حضرت‌یعقوب درقبال تصرف زمین فلسطینیان توسط بنی اسرائیل😉 @sulook
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهار چیز از علائم بهشتیان است استاد راشد یزدی🎙 @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:: من فقط یکم موهام سوخته همین یکمم کبوده رنگم مگه نه لباسام یه ذره نامرتبه ولی من هنوز قشنگم مگه نه !؟ 😭😭😭
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهار چیز از علائم بهشتیان است استاد راشد یزدی🎙 @sulook
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻راهکارِ تضمینیِ بیدار شدن برای نماز صبح! با قضا شدنِ نماز صبح، برای همیشه خداحافظی کنید❤️🌱 اینو امتحان کنید جواب میده👌😁 @sulook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که کومله ها زنده زنده بدنشو تکه تکه،چشماشو درآوردن وپوستش رو کندن😭 ‎ 🍃🌸🍃 🌤
🔴 : مراقب باشید ( ایرانی ) بودن را برای شما به غلط معنا نکنند! 🍃🌸🍃 🌤
این عکس یکی از غریب ترین و باعزت ترین عکسای تاریخ ایرانه!!!!😢 ⭕️اینجا مرز عراق و کویت هست! بعثیا با شاه بستن و امام رو دیپورت کردن و ازون طرف کویتیا هم راهش نمیدادن!!!پیرمرد جایی جز بیابون و لب مرز نداشت! اما خم به ابرو نیاورد به سید احمد گفته بود حاضر نیست سکوت کنه و تا آخرش ایستاده!!!✌️ ...مسلمان را چه باک مظلوم واقع شود مادامی که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند !!! @sulook
3 امیر علی رو خوابوندم و از اتاق بیرون اومدم. سجاد دیر کرده بود. همیشه این موقع خونه بود. به سمت گوشیم رفتم تا باهاش تماس بگیرم. گوشی رو برداشتم اما با زنگ خوردنش دست نگه داشتم. شماره ناشناس روی گوشی افتاده بود و یکم به ذهنم فشار آوردم به یاد آوردم که شماره بانکه. سریع وصل کردم و گوشی رو نزدیک گوشم بردم._ الو. _ الو سلام..خانم تاجیک خوب هستین؟ _ بله ممنون..بفرمایید کاری داشتین؟ _خانم تاجیک قسط دو ماهتون عقب افتاده گفتم که بهتون یاد آوری کنم. لب پایینمو به دندون گزیدم. چطور همچین چیزی ممکنه؟ مگه پولو با سجاد نریختیم سرحساب که موقع قسط پرداخت کنه. الان چی می‌گه؟ ادامه دارد. کپی حرام.