eitaa logo
مسیر بهشت🌹
6.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
11.4هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد گفتن حرفاش راهشو کشید و رفت عصبی بودم ولی کاش این حرفا رو به الهه نمی‌گفتم! اون بیچاره‌ که مقصر نبود و از چیزی خبر نداشت! یکی دو ماهی گذشت و بدهی‌های حمید رو به پایان بودن خوشحال بودم از اینکه می‌تونم به زندگیم برگردم و به فکر زندگی خودم باشم. به خونه که برگشتم متوجه شدم پدرم با عموم و مامانم و خواهرم توی اتاق نشستن و دارن حرف می‌زنن جلوتر رفتم به اتاق نزدیک شدم که صدای پدرم شنیدم_ چاره‌ای نداریم جز اینکه الهه زن حامد شه وگرنه الهه میره زن یکی دیگه میشه آبروی ما میره الهه دختر حمید خانواده است پس نمی‌تونیم اجازه بدیم که بره زن یکی دیگه بشه ! عمو هم به تایید سری تکون داد و گفت _حق با داداشمه زودتر با حامد حرف بزنیم! خدایا من داشتم تاوان چی را پس می‌دادم ؟ بدهی‌های حمید بس نبودن الانم باید با اجبار با الهه ازدواج می‌کردم! من هیچ علاقه‌ای نسبت به الهه نداشتم و همچین کاری را هرگز نمی‌کردم عصبی به اتاق وارد شدم. ادامه دارد. کپی حرام
بعد گفتن حرفاش راهشو کشید و رفت عصبی بودم ولی کاش این حرفا رو به الهه نمی‌گفتم! اون بیچاره‌ که مقصر نبود و از چیزی خبر نداشت! یکی دو ماهی گذشت و بدهی‌های حمید رو به پایان بودن خوشحال بودم از اینکه می‌تونم به زندگیم برگردم و به فکر زندگی خودم باشم. به خونه که برگشتم متوجه شدم پدرم با عموم و مامانم و خواهرم توی اتاق نشستن و دارن حرف می‌زنن جلوتر رفتم به اتاق نزدیک شدم که صدای پدرم شنیدم_ چاره‌ای نداریم جز اینکه الهه زن حامد شه وگرنه الهه میره زن یکی دیگه میشه آبروی ما میره الهه دختر حمید خانواده است پس نمی‌تونیم اجازه بدیم که بره زن یکی دیگه بشه ! عمو هم به تایید سری تکون داد و گفت _حق با داداشمه زودتر با حامد حرف بزنیم! خدایا من داشتم تاوان چی را پس می‌دادم ؟ بدهی‌های حمید بس نبودن الانم باید با اجبار با الهه ازدواج می‌کردم! من هیچ علاقه‌ای نسبت به الهه نداشتم و همچین کاری را هرگز نمی‌کردم عصبی به اتاق وارد شدم. ادامه دارد. کپی حرام