eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.4هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
9.7هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با یاد آوری اینکه سر جلسه امتحان کنکور بودم و از هوش رفتم بغضم گرفت. اشک تو چشمام جمع شد . با گریه گفتم _ مامان من اینجا چیکار می‌کنم؟ مامان با بغض گفت_ دخترم سر جلسه حالت به هم خورده و آوردنت بیمارستان. خواستم از جام بلند شم اما مامان مانع شد. با گریه گفتم_ می‌خوام برم به امتحانم برسم. مامان در حالی که سعی می‌کرد آرومم کنه گفتم_ حلما دخترم زمان جلسه تموم شده و تو جا موندی! دنیا رو سرم خراب شد. دیگه کنترلی برای اشکام نداشتم. اون همه تلاش کردم اما الان چی شد؟ جا موندم و نتونستم تو امتحانم شرکت کنم. مامان هرکاری می‌کرد نمی‌تونستم آروم بشم. ادامه دارد. کپی حرام.