eitaa logo
مسیر بهشت🌹
6.8هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
11.5هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ایمان سری تکون داد و گفت_ باشه زهره جان من نمی‌خوام اذیت کنم ببین شب نامزدیمون رو خراب کردی! من بیرون همش دارم به این فکر می‌کنم که این دختر چش شده به خاطر این موضوع داری بهترین شب عمرتو خراب می‌کنی! باشه عزیزم دیگه بهش فکر نکن من دیگه از این به بعد کاری نمی‌کنم که تو ناراحت بشی. با شنیدن این حرفا امیدی گرفتم ولی بازم می‌ترسیدم اون که مثل من نبود که مراعات کنه حتماً دوباره از این کارا می‌کنه! خدایا خودت کمکم کن که با این موضوع کنار بیام و ایمان دیگه از این کارا نکنه . از اون روز کار شب و روزم سر نماز دعا کردن بود که خدایا منو از انتخابم پشیمون نکن من بهش علاقمند شدم که بهش جواب مثبت دادم و مورد تایید پدرم بود...خدایا کمکم کن که بعداً دوباره اذیت نشم توی زندگیم! چون ممکنه فرهنگامون با هم فرق بکنن هرچند خانواده اونا هم خانواده آنچنان بی بند و باری نیستند و یه سری چیزا براشون مهمه به مرور زمان متوجه شدم که ایمان مراعات می‌کنه و جلوی من کاری نمی‌کنه که ناراحت بشم دیگه می‌دونه که من روی چی حساسم و و رفتاراشو با دختر عمو و دختر عمه‌هاش اصلاح کرده بود و منم از این موضوع خوشحال بودم چون واقعاً عاشقش بودم و نمی‌خواستم که زندگیم به خاطر موضوع پیش پا افتاده از هم بپاشه. پایان . کپی حرام.