#ظاهرنمایی3
خودم هم روم نمیشد که چیزی بگم واقعا از این موضوع ناراحت بودم حتی یونس هم متوجه ناراحتیم شد اما سکوت کرد.
با وجود این فامیلامون میگفتن عجب شانسی آوردی لیلا مهریه سنگینی برات گذاشتن اما من واقعاً خیلی تو خودم بودم... دلیلشم دروغی بود که مادر شوهرم از همون روز اول بهم گفت.
به هر حال منو بازی دادن خیلی از دست خودم عصبی بودم که چرا فریب حرفاشونو خوردم.
بعد از عقد پدر شوهرم فقط برام ۱۵ میلیون طلا گرفت و اینم شد دروغ دومشون .
مونده بودم چیکار کنم به یونس هم که میگفتم کاری از دستش بر نمیاومد به همین خاطر سکوت کردم اما وجودم پر از درد بود.
یک ماه بعد از عقدمون پدر شوهرم کارتش رو دست یونس داد.
ادامه دارد.
کپی حرام.