eitaa logo
مسیر بهشت🌹
6.7هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
11.8هزار ویدیو
53 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر بزرگترم بین همه ماها درس خونده تر و موفق‌تر بود انقدر درس خوند که بالاخره شد جراح مغز برعکس ما که یا وقتمون را به بطالت میگذروندیم یا اینکه توی باغ ها برای مردم کارگری کردیم اون درس خوند و موفق شد فردین افتخار همه فامیل شده بود درآمدش از همه بیشتر بود ولی اصلا مغرور نبود همیشه تلاش می‌کرد حتی به ما میگفت که از الان درس بخونید به همه ما کمک کرد تا صاحب شغل ابرومندانه بشیم به پدرم گفت نانوایی رو جمع کن من مخارج زندگیت رو پرداخت می کنم پدرم ولی به خاطر اخلاق بدی که داشت با تندی بهش گفت من گدای تو نیستم پولتو بذار جلوی اینه دوبرابر بشه فردینم بخاطر نجابتش هیچی نگفت، هیچ وقت درک نکردم که چرا میخواد به بابا کمک کنه بابایی که همیشه سرکوفت و توهین هاش مال فردین بود هیچ کدوم از ماها زیاد نمی رفتیم سمت بابا چون هر کسی و به ی شکلی ناراحت میکرد ❌کپی حرام⛔️
فردین بعد از اون حرف بابا با ناراحتی خونه رو ترک کرد همه خبر داشتیم‌ که بابا برای فردین کاری نکرده از بچگی خودش کار کر پد حتی برای شهریه دانگشاهم بابام‌کمکش نکرد و گفت مگه من گفتم درس بخون حالا که به جایگاهی رسیده بابام تو جمع میگه ادم باید از بچه ش حمایت مپبا تمام اینکارها باز هم پدرم عقاید خودش رو داشت می گفت پسرمه و من باید برای کوچکترین مسائل زندگیش تصمیم بگیرم سنمون که بالا رفت مادرم‌ گیر‌ داد که فردین باید زن بگیره و تو تهران تنها نباشه فردین همش‌‌ میخندید و میگفت نمیخوام ولی مادرم مرغش ی پا داشت همش براش دنبال دختر میگشت هر چی بهش می گفتم که مادر من اینکارو نکن بذار فردین با کسی که دوست داره ازدواج کنه اون یه پسر تحصیل کرده هست باید با زنی ازدواج کنه که در شان خودش باشه وگرنه به مشکل می‌خورن ❌کپی حرام⛔️