eitaa logo
مسیرسیاسی
808 دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
230 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در ! اشارتی به گفتگوی اخیر و ⭕️این گفتگو از جهات مختلف قابل ارزیابی و تحلیل دقیق است اما اجمالا: ۱/ایده برنامه نصیری در این زمان از کدام اتاق فکر پنهان برخاسته و در کجا؟ تهران یا قم؟ ۲/ سوژه های گفتگو برخلاف ظواهر، شباهت های فکری مهمی دارند؛ احمدی نژاد و ظریف هر دو (مستقیم و غیرمستقیم) به تفکر و تشکیلات نزدیک اند. مسئله ای که در تحلیل دولت قبل و این دولت، مغفول مانده است. ۳/ نصیری نیز گرچه سوابق انقلابی داشته و اکنون نیز به عبور از انقلابی گری اذعان نمی کند اما واقعیت آن است او به خاستگاه نواخباریان تعلق دارد و از این جهت به پایگاه فکری ولایتی ها و انجمنی ها بسیار نزدیک است. ۴/ انجمنی ها در همه ادوار دولتمداری در عصر جمهوری اسلامی حضور موثر داشته اند. طیف های مختلف شان با همه تفاوتهای غیرقابل انکار سیاسی و فکری، پیوندهای وثیق تشکیلاتی و فکری دارند و همدیگر را خوب پیدا می کنند و پوشش می دهند. لذا بعید نیست طیفهای اصلاح طلب منتسب به انجمن مثل ابطحی و دیگران، میهمان برنامه های آتی باشند. ۵/ظریف در این گفتگو همچنان بر ذهنیت اولیه و شعارهای سال ۹۲ پا فشاری کرد؛ از برد برد سخن گفت، مرعوب هیمنه دشمن بود، برجام را تمام قد تطهیر نمود، را ایده رهبری معرفی کرد، مثل حجت الاسلام را بارها کرد! ۶/وقتی برخی پدرخوانده ها با یا آلودگی به و.. وارد میدان شوند و از راه های مختلف مانع نقد صحیح و صریح عاملان وضع موجود شوند، بدنه حزب اللهی ها و به تبع عموم مردم، آسیبهای ۸ ساله اخیر را نمی توانند دقیق ببینند تا بتوانند دقیق و درست تحلیل کنند‌. با این وجود نمی‌توان آنان را برای تصمیم نادرست در ۱۴۰۰ ملامت کرد! وقتی به فاصله چند ماه مانده به پایان عمر دولت، تجربه فاجعه بار حکمرانی جریان غربگرا برای مردم و نخبگان بازکاوی نشود، باید منتظر طلبکاری و رجزخوانی و احتمالا تجربه تلخ دولت اعتدال در ۱۴۰۰ باشیم! ۷/اگر نقد مستدل، مستند، محترمانه، حکیمانه و در عین حال صریح، نسبت به عملکرد دولت صورت بگیرد، امثال ظریف نمی توانند با طعنه و طلبکاری، سودای امتداد اعتدال را در سر بپرورانند. ۸/ گاهی برخی بی واسطه و یا با واسطه، تکمیل پازل برجامی هاست؛ زیرا ذهنیت عمومی را از ضرورت نقد دقیق و صریح دولت منحرف می‌کند یا اساسا نقد به دولت را مساوی جیغ های غیرمستند و فاقد استحکام لازم نشان می دهد. ۹/ نصیری در نقل دیدگاه های مخاطبان و مخالفان، امانت داری را رعایت نمی کند. حرفی را که بسیار سست است به منتقدان دولت نسبت می دهد و بعدا خودش و ظریف جواب شبهه سست او را می دهند مثلا! او اگر راست می گوید از امثال حسین شریعتمداری و نبویان حرف حزب الله را در قالب سوالات دقیق بگیرد و از امثال ظریف بپرسد تا عیار او و میهمانش مشخص شود! ۱۰/ نصیری یک است؛ عدالتخواهی طیف های متنوعی را شامل می شود که بحث مجزایی می طلبد؛ از بچه های متدین و ضابطه مند با انگیزه های انقلابی گرفته تا طیف یا . مهدی نصیری اما در عدالتخواهی هم است! این تحیر در برنامه های آتی بیشتر رخ نمایی خواهد کرد. •┈┈••✾••┈┈• 🆔 @masirsias
🔴چند خطی درباره نامه اخیر ✍ محمد عبدالهی 🔰اخیرا نامه ای از سوی جمعی موسوم به نیروهای تحت عنوان درخواست از برای تایید صلاحیت نامزدهای همه سلایق سیاسی منتشر شده. فرض را بر دغدغه مند بودن نویسندگان نامه و ایمان داشتنشان به نیتی که در نامه ادعا کرده اند یعنی تقویت و گذاشته و برادرانه به چند نکته اشاره می کنم. 🔰در ابتدا باید گفت اصل این نامه یک نقض غرض بزرگ است. مهمترین چیزی که در آن مغفول مانده، و قانون مداری ست. اصل 99 قانون اساسی شورای نگهبان را موظف به نظارت بر کرده و در ماده ۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۴/۱۳۸۶ ، این نظارت عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری دانسته شده. با این حساب شورای نگهبان، نگهبان اصل 115 قانون اساسی یعنی نظارت بر احراز شرایطِ تعریف شده در این اصل برای نامزدهای ریاست جمهوریست تا کسی خارج از دایره ی شروط تعریف شده در قانون، نتواند خود را در معرض امتخاب مردم قرار دهد. هر نظری مبنی بر باز کردن دایره تعریف شده در قانون برای احراز صلاحیت ها، خدشه به قانون اساسی و به مثابه تقابل با آن است که بعید می دانم نویسندگان نامه متوجه این خطای بزرگ بوده باشند. 🔰آنان می گویند دلیل مطرح کردن این مطالبه، شرایط خاص این انتخابات یعنی حضور طیف های مختلف و خاص است و این اتفاق را نشاندهنده رویکرد مثبت طیف های مختلف سیاسی به انتخابات دانسته اند. حال آنکه این مساله اصلا جدید نیست و در برخی دوره ها حتی اپوزیسیون هم به کارزار انتخابات ورود کردند. می گویند این حضور، نشان از امیدواری به اصلاح و تغییر از کانال بسترهای قانونی درون نظام است. این هم یک مغالطه دیگر است. کسی مثل سال هاست هم اپوزیسیون نظام است و ساختارها را معیوب و قوانین را ناقص و نیازمند به بازنگری می داند و حتی نداهای براندازانه سر می دهد؛ هم در مقاطع انتخاباتی مثل این ایام، سراسیمه می آید و ثبت نام می کند. پس اینکه امکان اصلاح و تغییر از داخل نظام مهیاست یک شعار سیاسی و یک پارادوکس اساسی بین گفتمان و عملکرد این افراد است. 🔰هیچ وقت اینطور نبوده که ظرفیت های قانونی کشور اجازه اصلاح رویکردها را ندهد. قوانین هم مبسوط است و هم آزادی عمل در اجرا وجود دارد. با مشارکت در انتخابات مجلس می توان نمایندگانی را انتخاب کرد که همین قوانین را تغییر دهند. بارها دیده ایم در انتخابات مختلف، سلایق سیاسی مختلف با هدف تغییر قوانین و اصلاح رویکردها لیست داده اند؛ اما خروجی آن مثل عملا چیزی نبوده که به نفع مصالح مردم باشد و نهایتا با یک غوغاسالاری سیاسی و تولید حواشی مختلف گذشته و با خروج علیه کلیت نظام هم تمام شده. پس سابقه ای برای تایید این ادعا در جریانات سیاسی وجود ندارد. اساسا این تئوری که ما دچار انسداد و بن بستیم و وضعیت قوانین ما به گونه ایست که اصلاح ناپذیر است خودش یک مغالطه است. اول باید این را اثبات بکنند و بعد بگویند همچنان امیدوارند تغییر به وجود بیاید. 🔰از دیگر انگیزه های مطالبه ایشان، تلاش های داخلی و خارجی که برای دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوق های رای عنوان شده که آن هم تازگی ندارد و در طول انقلاب و هر انتخاباتی که برگزار شده، جریانات خارجی و دنباله روهای داخلی برای دلسرد کردن مردم و کاهش مشارکت تلاش کرده اند و این اصلا پدیده جدیدی نیست. اتفاقا و اتفاقاتی که باعث کاهش مشارکت در انتخابات گذشته شده، حاصل عملکرد همان جریانی ست که سیستم نظارتی ما اگر با دقت عمل می کرد اصلا وارد گود نمی شد. نمونه اش همین هشت سال دولت ست که شاید با دقت بیشتر ناظران و عمل به شاخصه ها این سرنوشت رقم نمی خورد و ما باید از شورای نگهبان مطالبه گر باشیم روی ملاک هایش محکم تر بماند؛ نه اینکه آن را تضعیف کنیم. 🔰بند بعدی که اساسا می شود گفت خلاف قانون است، احراز یا تایید صلاحیت را به عدم محکومیت قضایی در حوزه مفاسد اقتصادی محدود کرده. اگر نویسندگان نامه اندک اشرافی بر قوانین کشور داشتند، می دانستند تمام مفاسد در حوزه اقتصادی رقم نمی خورد و احراز تمام شرایط هم به واسطه سلامت اقتصادی نیست. البته و صد البته که سلامت اقتصادی مهم است. اما برای احرازصلاحیت شاخصه های مهم دیگری هم لحاظ شده؛ مثلا آیا شایسته است کسی که می خواهد برای تصدی جایگاه مهمی مثل ریاست جمهوری وارد گود انتخابات شود، با فرض سلامت اقتصادی، دچار مفاسد دیگر همچون سیاسی و اخلاقی باشد؟ آیا اثبات کارآمدی و توان مدیریتی که مصداق شاخص های مدیر و مدبر بودن است، برای تصدی پستی به اهمیت ریاست جمهوری ضروری نیست؟ ادامه دارد...