eitaa logo
مسجد المهدی (عج)سمنان
436 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
736 ویدیو
28 فایل
سمنان شهرک انقلاب مسجدالمهدی (عج) 🌹 برگزاری مراسمات مذهبی ، فرهنگی وهیئت کانون خادمیاران رضوی ،دعای ندبه شهرستان و.... رسانه مسجدمحله محور 🇮🇷 کانال: http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan گروه: https://eitaa.com/joinchat/4247912684C6fa615acb8
مشاهده در ایتا
دانلود
یک بندروضه...: سلام ای غریب ترین عالم سلام آقاجانم🥀 ادرکنی ولاتهلکنی😭 لبیک یامهدی جانم✋ السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیکم یااباعبدالله😭 آقاجان...هم.دردت نمیتونم باشم😭 هم.دلت نمیتونم باشم😭 اما....هم.راهت هستم...😭که صبح و شب تنها گریه نکنی...😭 جان بقربان اشک های خون آلودت آقاجانم😭😭 اهل روضه یه اشاره کوچک به روضه ی جانسوزاسارت بی بی جانمون و مجلس یزیدملعون والتماس دعای فرج...معذرت میخوام آقاجان😭😭 بی بی زینب فرمود داداش...بین تشت طلاقرآن میخونی...😭😭 چوب خیزران برلب ودندانت زدن..😭😭 خواستم نشه، لب تو خونی،اما نشد😭😭 گفتم بهش بسه دیگه نزن،امانشد...😭😭 انقدتلاش کردم بددهنی های اون ملعون رو رقیه جان نشنوه،امانشد...😭😭😭 رقیه نشنوه چی میگه،اما نشد😭😭😭 ای وای حسین من...😭😭😭😭 اما حسینم!چوب خیزران که بالا می رفت جان زینب از قالب تن برون میشد...😭😭 حسینم !وقتی دیدم به لب و دندانت چوب خیزران میزنن دلم پاره پاره شد😭😭صحنه های دیگه اي هم بود😭اتفاقات دیگه اي هم بود، ولی یه جا خیلی احساس تنهایی کردم...😭😭همون موقعه ای که اون نامرد یک نگاهی به دخترت انداخت😭خیره خیره نگاه کرد...😭 صدا زد یا یزید!"هَب لِی هَذِهِ اَلْجَارِيَةَ" این کنیزک رو به من ببخش..😭😭😭 ای حسین حسین حسین جااااانم حسین😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین...🤲😭 الهی به سوز قلب و ناله های بی بی زینب کبری سلام الله علیها فرج امام زمانمون برسون🤲😭😭😭
یک بندروضه...: سلام آقاجان🥀 دردوغمت بجان بیمقدارم یابن الحسن🥀😭 ادرکنی مولای من ولاتهلکنی🤲😭 لبیک یامهدی جانم✋🥀 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 عاشقان گر طالب دیدار روی مهدی اند😭 محفل صاحب زمان درخیمه گاه زینب است😭😭 قربونت برم آقاجانم که این روزهاکنارقافله خستهء اسرای کربلا خون گریه میکنی😭😭😭😭 الله اکبر...😭😭 باد صبا ببر به نجف روضه مرا....😭😭 روضه بخوان که دُخت علی در امان نبود😭😭😭😭😭 یاغیرت الله ای حسین جان فدای دل نگرانت،باهمون سرزخمی برروی نیزه ها مراقب خواهرواهل حرم بودی😭😭 تاچشم نامحرمی به اهل حرم خیره نشه، شروع میکردی به تلاوت قرآن😭😭نانجیبها باسنگ جوابتو میدادن😭ولی بازهم راضی بودی که به سنگ زدن به سرزخمیت سرگرم باشن اما نگاه کثیفشون به اهل حرم‌نیوفته😭😭😭جان آقام😭😭😭😭 جانم حسین جاااان😭😭😭😭 می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو😭😭 تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو😭😭 از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند😭😭 اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند😭😭 از سر نی به من و قافله احسان کردی😭😭 صورتت را سپر سنگ نوازان کردی😭😭 من اسیر تو شدم مهر تو درسر دارم😭😭 لحظه ای نیست که چشم ازسرتوبردارم😭😭 همه شب سرزده،خورشیدشدی تابیدی😭😭 روی نی دور سر قافله می چرخیدی😭😭 من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده😭😭 خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده😭😭 جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف😭😭 تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف😭😭 صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام😭😭 ضربه اورا به زمین دوخت،خجالت زده ام😭😭 خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است😭😭 باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست😭😭 گله ای نیست از این زخم از این تنهایی😭😭 ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی😭😭 امان از قلب خونت بی بی زینب جانم😭😭😭😭😭😭😭😭 علی لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی یاالله... بحق اضطراربی بی زینب کبری سلام الله علیها....عجل لولیک الفرج🤲🤲🤲😭😭😭😭😭😭
یک بندروضه...: السلام علیک یاکریم ابن کریم یامولای یااباصالح المهدی ارواحناله الفداه🥀 ادرکنی ولاتهلکنی😭🤲 لبیک مولاجانم یامهدی✋🥀 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه السلام علیک یااباعبدالله دلتوببرمدینه،مادرجان دربسترومولاوبچه ها دورشو گرفتن😭امیرالمؤمنین از دختر پیغمبرخواستن آن دارویی كه یه مقدار درد تون رو تسكین میده چیه؟این مطلب رو محدث قمی نقل میكنند،عرض كرد:علی جان،اگرمحبت كنیدپیراهن بابامو به من بدهید،من این پیراهن رو روی سرم بندازم،رو صورتم بندازم،بوی محبوبم رو استشمام كنم، شاید در آرامش ِمن مؤثر باشه،رفتن پیراهن مبارك پیغمبر رو آوردند بچه ها دیدن تا مادر چشمش به پیراهن افتاد،این پیراهن رو گرفت و روی سر انداخت😭صدا زد حسن جان بیا جلو،حسین ِمن بیا جلو😭دست ِاین دوتا بچه رو تو دستش گرفت،عزیزان ِمن چرا دیگه صدای ِجدتون به گوشم نمیرسه؟😭چرا اون كسی كه با دست ِمباركش گردوغبار ازصورت شما پاك می كرد،دیگه نمیآد خانه ی ما؟😭چرا اون مرد مهربانی كه شما رو بغل می گرفت،مسجد می برد دیگه اون رو بین خودمون نمی بینیم؟😭 دیگه این پیراهن غوغایی برپا كرده بود😭عرض میکنم یاحضرت مادر جان شما با دیدن پیراهن بابا اینقدر منقلب شدید😭 ولی اون دختر سه ساله ای كه سر بریده ی بابارو بهش دادن چه كرد با سر😭😭دیگه با دیدن سرعمرش زیاد ادامه پیدا نكرد😭وقت به نماز صبح نرسیده بود،كه دیگه صداش خاموش شد😭😭😭😭 خیلی جگر سوز است احوال رقیه😭😭 از کربلا بدتر شده حال رقیه😭😭 حوریه ای که از نفس افتاده دیگر😭😭 جای لگد مانده ست بر بال رقیه😭😭 یازهرااااااا😭😭😭😭😭😭 فریاد می‌زد اهل خیمه عمه زینب😭😭 زجر و سنان افتاده دنبال رقیه😭😭😭 کوثر شدن زخمی شدن بر آب رفتن😭😭 از دار دنیا بوده اموال رقیه😭😭😭😭 از بعد بابا تا همین العان العان😭😭 چشم تر و حسرت شده مال رقیه😭😭 از پهلوی بشکسته اش فهمید زینب😭😭 مانند زهرا بوده اقبال رقیه😭😭😭 مقتل نوشته با سر باباش جان داد😭😭 کنج خرابه بوده گودال رقیه😭😭 داغ رقیه پشت زینب را کمان کرد😭😭 روی مزارش گریه های بیکران کرد...😭😭ای حسین....😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭😭
یک بندروضه...: السلام علیک یاکریم ابن کریم یامولای یااباصالح المهدی ارواحناله الفداه🥀 ادرکنی ولاتهلکنی😭🤲 لبیک مولاجانم یامهدی✋🥀 😭 السلام علیکم اهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 اربابم دل نگرانم،قافله ی خسته اسرا کم کم داره نزدیک شام میشه😭ای امان از شام و مصیبتهاش...😭😭 غیراین حرف قاتل سادات نیست...😭 جای زینب بر در دروازه ساعات نیست😭😭😭 یه اشاره کوچیک کنم و التماس دعای فرج😭 نوشتن: هرجااسرا رو وارد می کردن،عمه ی سادات ،اول بروی نیزه، سر حسین رو نگاه می کرد،ببینه درچه حاله😭فرمود: هر جا مارو وارد کردن دیدم چشماش باز بود...😭حواسش به دختراش بود...😭 به زن ها بود😭، فقط یه جا دیدم چشماش رو بست...یاغیرت الله😭😭 اونم وقتی مارو از دروازه ساعات وارد کردن...😭گفت:نگاه به سر بریده کردم،دیدم چشماش رو روی هم گذاشته،یعنی دیگه نمی تونم ببینم...😭😭😭😭ای قافله خسته من اینجا بدترازکربلاست....😭😭😭😭😭😭 شام یعنی از جهنم شوم تر😭 اهل بیت از کربلا مظلوم تر😭 شام یعنی مرکز آزارها😭😭😭😭 آل عصمت را سَرِ بازارها😭😭😭😭 خنده های فتح برلب می زدند😭😭😭 زخم ها برقلب زینب می زدند😭😭😭 یه اشاره فقط به تازیانه هاشون کنم...😭😭 توی شام تازیانه ها "سوت الاسود" بود!! این تازیانه ها شدت ضربه هاش کاری تره😭😭جوری که دردوسوزشش میرسید به استخون...😭😭جای ضربه این تازیانه ها سرباز میکرد😭😭😭 آخه فکرشو کن این تازیانه هارو به اهل حرم اربابمون میزنن که دستاشون بستس😭😭😭این زنجیرهای سنگین گردنهای نحیفشون رو آزرده😭😭😭به هم وصلن،😭یکی میوفته بقیه بچه ها هم کنارش کشیده میشن ومیوفتن😭😭 گاهی این ضربه هارو آدم معمولی بزنه شاید دردش کمتره😭امااین تازیانه هارو یه عده مردجنگی میزدن...مردای جنگی زور بازشون خیلی بیشتره😭😭😭😭😭 حسین حسین حسین الهی بمیرم برای خودت برای اهل بیتت😭😭😭😭😭😭😭😭ببخش که از غمت، هنوز زنده ام😭باید جون بدم برا همین یه اشاره😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی به غربت حسین ،به غربت اهل بیت حسین، به اسارت اهل بیت حسین، عجل لولیک الفرج🤲🤲😭😭😭😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
یک بندروضه...: سلام آقاجان🥀 سلام یاسیدنا یامولانا🥀 ادرکنی و لاتهلکنی🤲😭 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه السلام علیک یااباعبدالله اهل روضه،خیلی سخته مادر خونه بیمار باشه😭توی خونه هم چهارتا بچه چشم انتظار خوب شدن مادر باشن...😭😭 امروز دلهارو ببریم کناربسترحضرت مادر...😭😭 همون مادری که نگران بچه هاش بود نگران غربت حضرت حیدر بود😭 امام صادق فرمود:مادر ما دیگه بستری شد...😭روزای آخری،نَحِلَ جِسمُها یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ یعنی لحظه به لحظه مادر ما از هوش میرفت😭😭😭😭😭 دونه دونه وصیت هاشو کرد،بچه ها رواز حجره بردن بیرون😭 فرمود علی جان بیا...الله اکبر...😭اومد کنار بسترِ فاطمه، مرحوم محدث قمی مینویسه:مادرمون فاطمه حتی نمی تونست صورتشو برگردونه...😭😭 امیرالمومنین کمکش کرد😭دست زیرسر زهرا گذاشت،این بدن رنجور و زخمی رو از بستر جدا کرد...😭😭 انقده نانجیبا به پشت و کتف و بازویِ حضرت مادر باقلافِ شمشیر ضربه زده بودن...😭که امیرالمومنین خودش خم شد فاطمه بیشتر اذیت نشه...😭این دو تا نگاه به همدیگه گره خورد...😭تا نگاش به چشم علی افتاد نمی دونم چی دید،فرمود:"ابکنی یاعلی"گریه کن حیدر...😭وَابکِلل الیَتاما،هم برا من گریه کن😭 هم برا بچه یتیم هام گریه کن...😭😭وصیتهاشوکرد😭اماااا باهم برای حسین و زینب وکربلا خیلی گریه کردن😭😭😭 میخوام بگم یاحضرت مادر جان...الان ساعات سخت حسین وبی بی زینب جان...😭زینبت بادستای بسته وگردن در زنجیر رسیده شهر شام...😭😭حسینت بالای نی قرآن میخونه😭😭بچه هات آواره و بی پناه موندن😭😭😭الهی جان ناقابلم بفدات😭😭😭😭🤲 اهل نور،میخوای دل حضرت مادرو شادکنی...باحضرت یه عهدوپیمان ببندیم،بگو مادرجان به مولا علی سفارش کردی،وَلا تُنسی قَتیلِ الاعَدا بِطَفِ العِراق😭 ماهم با شماعهد و پیمان می بندیم.... ابد والله یا زهرا .... ما نِنسَی حُسِینا....😭😭 ای حسین جااانم😭😭😭😭😭😭 یه عهددیگه هم برا حسین زمان ببندیم😭 ابد والله یازهرا....مانِنسَی مَهدِیّا....😭😭😭 لبیک یامهدی جانم...😭😭😭😭😭 الهی قسم به حرمت علمدارِ بازو شکسته ی مولاعلی علیه السلام،ظهور امام زمانمون الساعه برسان🤲😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnam
یک بندروضه...: السلام علی المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف😭 سلام آقاجان... قربان شال عزایت یابن الحسن العجل یالثارت الحسین علیه السلام😭🏴 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 باپای دل کنار بی بی رقیه جان....😭همون ساعتی که سه ساله ابی عبدالله داره باسرخونین پدر بر روی نیزه دردودل میکنه😭 تک تک این بیتها و روضه خیلی سنگینه...قبلش از آقاجانم معذرت میخوام😭😭😭تصدق سرت بشم آقاجانم حلالم کن😭😭 نمی‌دانم از این ویران نشین داری خبر یا نه نمی‌دانم که می‌مانم عزیزم تا سحر یا نه😭😭😭😭😭 سفر کردی بدونِ من نگفتی پیر می‌گردم😭 تو که کُشتی مرا می‌آیی آخر از سفر یا نه 😭😭😭😭😭 از آنچه برسرم آمدازاین کوچه به آن کوچه😭 نمی‌دانم که بشناسی مرا بارِ دگر یا نه😭😭😭😭😭 شنیدی؟جانِ باباگفت این همسایه برطفلش😭 تو هم می‌گویی از نیزه به من جانِ پدر یا نه 😭😭😭😭😭 گرسنه راه می‌رفتم گرسنه خواب می‌رفتم بگو نان خشک‌ها را دیده‌ای در هر گذر یا نه 😭😭😭😭😭 چرا در شهر بد هستند  با طفلانِ بی بابا بگو دیدی که می‌خندند بر این خونجگر  یا نه😭😭😭😭😭 دلم می‌خواست از دستِ عمویم آب می‌خوردم کمی هم روضه می‌خواندم به گوش مَشک ، دریا نه😭😭😭😭😭 بابا...با پشت ، چندین بار از ناقه زمین خوردم نمی‌دانم که می‌میرم از این دردِ کمر یا نه😭😭😭😭😭 الله اکبر😭😭😭😭😭😭😭😭 بیابان بود وتنهایی و ترس و زجر و تاریکی😭 به من می‌گفت میایی خودت ای دردِسر  یا نه😭😭😭😭😭 خودم می‌آمدم اما نمی‌دانم چرا می‌زد😭 بگویم از شبی که زد  برایت بیشتر یا نه😭😭😭😭😭😭 چه زود اُفتاد دندانهای شیری‌اَم میان راه😭 فقط این نه ، ببین مانده برایم مویِ سر یا نه😭😭😭😭😭 سرِ سجاده می‌گفتی شبیهِ مادرم هستی😭 شدم حالا شبیه مادرِ در پشتِ در یا نه 😭😭😭😭😭😭 تو هَم آن پیرزن دیدی که مویم را کشید و گفت :😭 ببینم شانه می‌آید به مویِ شعله‌ور یا نه😭😭😭😭😭😭😭 الهی بمیرم برای خودت و اهل حرمت ای حسین جاااان😭😭😭😭😭😭 علی لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی برقیه سلام الله علیها....عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
یک بندروضه( چهارشنبه های امام رضایی) السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکده😭😭 لبیک یامهدی جانم🌹🌱 التماس دعا یاصاحب الزمانم😭😭 ... 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه السلام علیک یا ابا الحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام ) از وقتی خوندم که ۳نفراز ائمه اطهار علیهم السلام عجل وفاتی خوندن،جگرم میسوزه😭اولی حضرت مادرپهلوسکسته😭دومین نفر باب الحواج آقاموسی ابن جعفر😭اماسومین نفر،امام رضاجانه، درزمان حیات میان دعاهاشون عجل وفاتی خوندند😭😭😭اباصلت ميگه: مثلِ مار گزيده ها دورِ خودش مي پيچيد، هي بلند ميشد مي اومد پشتِ پنجره بيرون رو نگاه مي كرد😭گفتم: آقاجان! كاري داريد؟ مي خواهيد پنجره هارو باز كنم؟ فرمود: نه، اباصلت! هر پدري آرزو داره موقع جون دادن بچه اش كنارش باشه، چشمِ انتظارم جوادم بياد...😭😭😭 جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم😭😭 چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم😭😭 ازعبایی که کشیدم به سرم معلوم است😭😭 کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم😭😭 حسرت بوسه ي بابا به دلت می ماند😭😭 تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم😭😭 هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُماه😭😭 دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم😭😭 ای وای مادر جان یازهرااااا😭😭😭😭😭 مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی😭😭 مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم😭😭 مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی😭😭 من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم😭😭 سرنهادم به روی خاک که ازجدم حسین😭😭 برده ام ارث غریب الغربایی پسرم😭😭😭 آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد😭😭 شده این حجره عجب کرببلایی پسرم😭😭 جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد😭😭😭 کس نزد بر سر من سنگِ جفایی پسرم😭😭 دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر😭😭 زیر پا و لگدِ بی سر و پایی پسرم😭😭😭 گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر😭😭😭 چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم😭😭😭 امااا همه عالم فدای پدر پیری که اومدبالاسر نعش اربااربای پسر جوونش...😭 ای حسین😭😭😭😭😭😭 لایوم کیومک یااباعبدالله😭😭 الهی به سوز ناله هاوگریه های امام رضا علیه السلام برمصیبتهای ارباب وعمه جان زینب کبری سلام الله علیها فرج آقاجانمون رابرسان🤲😭😭😭 https://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
یک‌بندروضه... السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین السلام علیک یابن فاطمه الزهراءسیده نساءالعالمین السلام علیک یامولای یاصاحب الزمان🌹🍃 ادرکنی و لاتهلکنی🤲😭😭 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه السلام علیک یااباعبدالله مرحوم حاج ملا سلطانعلی، روضه خوان تبریزی گفتند:در عالم رویا مشرف به محضر امام زمان (عج)شدم،عرض کردم، مولای من ! آن مصیبتی که به جای اشک، خون گریه می کنید کدام است؟آن مصیبت علی اکبر (علیه السّلام) است؟فرمودند: نه، اگر علی اکبر (علیه السّلام) زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس (علیه السّلام) است؟ فرمودند: نه، بلکه اگر حضرت عباس (علیه السّلام) هم در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.گفتم:البته مصیبت سیدالشهدا است؟فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر در حیات بود، در این مصیبت خون گریه می کرد. پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟ فرمودند: آن مصیبت اسیری عمه ام زینب (سلام الله علیهاست)😭😭😭 در مغربی که طبل اسارت دمیده شد😭 کار حرم دگر به جسارت کشیده شد😭 مشعل به دست‌هابه‌حرم حمله‌ورشدند😭 ناگه تمام آل عبا دربه‌در شدند😭😭😭 الله اکبر😭😭😭😭 چون حال آسمان وزمین گشت بی‌قرار😭 حکم امام آمد،علیکُّنَّ بالفرار....😭😭😭 دخت علی مقاوم و پُرصبر و مرد بود😭 دستی به سرودست دگر تا خدا گشود😭 یا رب کجاست میر و علمدار این سپاه😭 عباس من کجاست که خیمه است بی‌پناه😭😭😭 ای غیرت الله کجایی، اهل حرم آواره شدن...😭😭😭کجایی، اهل حرم و بچه هارو دارن میزنن😭😭😭کجایی، خیمه هارو به آتش کشیدن...😭😭😭کجایی، گوشواره هاو معجرهاااااا به غارت رفت...😭😭😭😭 ای وای مظلوم حسین جان...😭😭😭😭😭😭 لایوم کیومک یااباعبدالله😭 الهی بحق اسارت حضرت زینب کبری سلام الله علیها،عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭
یک بندروضه...: سلام آقاجان🥀 درد وغمت بجان ناقابلم،کاش سربازت بشم🤲😭 لبیک یامهدی جانم🥀✋ 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 اهل نور روایته همه اسرا دستهاشون از جلو بهم بسته شده بود😭ولی فقط یکنفربودکه دستاش از پشت سر بهم بسته شده بود😭اونم خانم رباب بود😭وقتی سرکوچیک علی اصغرش رو بروی نیزه میدیدشروع میکرد به لطمه زدن😭😭تاچشماش به چشمای نیمه باز و به لبای خشک شیرخوارش میفتاد بخودش لطمه میزد...😭😭😭 بی بی زینب کبری وقتی احوالات خانم رباب رومیدیدخیلی جگرش میسوخت...میفرمود...😭 در زیرِ آفتاب ببین سوختی رُباب😭 خیره مَشو به آب ببین سوختی رُباب😭 شرمنده‌ام کنارِ تو از رویِ مادرم😭 شرمنده‌ات شدیم عروسِ برادرم😭 خود را کمر خمیده بر این راه میکِشی😭 مویت سفید شد چقدر آه میکِشی😭 دیدی به رویِ نیزه علی تاب می‌خورَد😭 گفتی که نیزه‌دارچه بَدآب می‌خورَد😭 هنگام استراحتِ این نیزه دارها😭 آرام میروی سویِ آن نیزه بارها😭 تاول زده است رویِ توای خاک برسرم😭 شرمنده‌ات شُدیم عروسِ برادرم😭 خار است خارِ غربت صحرا به دامنت😭 هِی تا مَکُن لباسِ علی را به دامنت😭 پلکت که ریخت گریه به پیراهنش مَکُن😭 در خاطرت لباس علی را تنش مکن😭 درخواب ناله‌ات:گل دامان من کجاست😭 ازخواب می‌پَری که علی جان من کجاست😭 یک جرعه آب تکه‌ی نانی عروس ما😭 پیرم مکن هنوز جوانی عروسِ ما😭 بر رویِ نیزه رویِ علی را نشان نده😭 در بین شانه مویِ علی را نشان نده😭😭😭😭😭 ای مظلوم حسین😭😭😭😭😭😭 الالعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی تسلّی دل سوخته خانم رباب سلام الله علیها،فرج امام زمانمون الساعه الساعه امضابفرما🤲😭😭😭
یک بندروضه...: السلام علیک یابن رسول الله صلی الله علیه وآله🥀 السلام علیک یابن الحیدر کرارعلیه السلام🥀 السلام علیک یابن فاطمه الزهراءسلام الله علیها🥀 السلام علیک یامولای یاصاحب الزمان🤲🥀🥀 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه..😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 کاش بین زائران اربعینت باشم حسین جانم...😭ولی هنوز امید دارم که بیام هرروز منتظر یه معجزه ام ،گره کور زیارتم بازشه😭میشه اسم منه روسیاهم بین زواراربعینت ثبت کنی اربابم؟😭 کاش تشنه و گرسنه وباسر و روی خاکی همقدم باآقاجانم به سمت حرمت شتابان می امدم....😭😭😭 امام سجاد فرمودند: هر موقع خواستي به زيارتِ پدرم بري، با سر و صورت آشفته برو😭با شكمِ گرسنه، با لبايِ تشنه...😭😭چرا آقا؟ آخه پدرم با لبايِ تشنه شهيد شده،😭گرسنه بود كشتنش،😭اونقدر بابام رو تويِ گودال چرخوندن،سر و صورتِ بابام خاكي شد...😭😭😭😭 هر جا هستي باپای دل برو كربلا، ناله بزن:حسين...😭😭😭 یه ساعتی رو یادکنم والتماس دعای فرج...یه لحظه ایی رسید اربابمون ابی عبدالله صدا زد یا غیاث المستغیثین...😭😭 لحن ابی عبدالله عوض شد...😭دیددشمن میخوادبره سمت خیمه...😭😭 صدا زد اول بیاید کارِ حسین رو تمام کنید...من هنوز زنده ام...😭😭 ای وای حسین😭😭😭😭😭😭 جایت کم است پیکرخودراتکان مده😭😭 مادررسیده،تشنه لب اینگونه جان مده😭😭 خواهر بميرد آه دگردست و پا نزن😭😭 تنگ است جات،مادرمان را صدا نزن😭😭😭ای حسین...😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭 الهی عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها😭😭🤲 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
یک بندروضه...: سلام آقاجان🥀 سلام یاسیدنا یامولانا🥀 ادرکنی و لاتهلکنی🤲😭 لبیک یامهدی جانم🏴 ... 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیک یااباعبدالله😭 قافله خسته اسرا چندروزیه از شام داره برمیگرده...رسیدن سردوراهی...یه مسیر به مدینه میره یه مسیر به کربلاااا😭آی کربلاااا آی کربلاااا😭😭😭اومدن خدمت امام سجاد،پرسیدن آقاجان بفرمایید از کدوم مسیر بریم؟فرمود:قافله سالار ما بی بی جانم زینبه...بایداز عمه جانم سوال کنم...رسیدن خدمت بی بی جان،سوال کردن...بی بی جان بلافاصله فرمود اول بریم کربلااااا😭😭من نتونستم یه دل سیر برا حسینم گریه کنم😭منو ببرید حسینمو زیارت کنم براش عزاداری کنم😭😭 بایدبرم به همسفرم گزارش سفرو بدم...😭😭الهی بمیرم برات عمه جانم😭😭😭😭 حالا که زائرای حسین میرن کربلااا... یه عده به استقبالشون میان یه عده طعام براشون آماده میکنن😭یه عده احترام میکنن که سختی نکشن😭 همه عالم فدای قافله ی خسته ایی که داره کم کم نزدیک کربلااا میشه...😭اماااا غریبانه😭😭😭حسین خواهرت و بچه های خستت دارن میرسن کربلااا😭😭کاش کسی پیشوازشون میرفت😭کاش خانمامیومدن زیربغلهای خواهرتو میگرفتن😭😭کاش آقایون میومدن زیر بغلهای سجادغریبتو میگرفتن😭😭کاش کسانی کمک حالشون میشدن 😭😭همچین که رسیدن کربلااا هنوز به قتلگاه نرسیده ، همه این زن و بچه ها، مثل برگ خزون ازبالای ناقه خودشونو مینداختن روی زمین...😭بی بی زینب جان اجازه دادن همه برا حسین بلندبلندگریه کنن وعزاداری کنن...😭 بی بی فرمود..حسین،داداش.... هر چه زدندشوکتِ من کم نشدحسین😭 در مجلس یزید،سرم خم نشد حسین😭 با خطبه ای که من سرِبازار خوانده ام😭 آن نقشه ای که داشت، فراهم نشد😭 حسین....😭😭😭😭 آنجا چنان شبیه پدر حرف می زدم😭😭 یک مرد ازآن قبیله حریفم نشدحسین😭 آتش گرفت معجرمن‌،سوخت موی‌من😭 اما حجاب از سرمن کم نشدحسین😭 هرچندقدوقامت من خم شده ولی😭 در مجلس یزیدسرم خم نشد حسین😭😭😭😭 جان عالم بفدای جلال و عظمت صبرت بی بی زینب جان😭😭😭😭 روایته سه روز توکربلاااعزاداری کردن😭آقام سجاد فرموددیدم،عمه هام واهل حرم ازشدت گریه وغم دارن جون میدن😭😭دستور دادم فعلا عزاداری رو تمام میکنیم و راهی مدینه میشیم...😭😭 الهی به حق بی بی زینب کبری سلام الله علیها وکاروان خسته اش😭فرج حضرت منتقم الساعه الساعه الساعه برسان🤲😭😭 http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
چندخط‌مصییت(اهل بیت علیهم السلام)...: سلام آقاجان🥀 درد و غمهای بیشمارت به جان ناقابلم🤲😭 ادرکنی ولاتهلکنی🤲😭 لبیک یامهدی جانم✋😭 😭 السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭 السلام علیکم یااباعبدالله😭 چندخط دردودل بی بی زینب به حسینش ...فرمود داداش حسین...😭یادته بین تشت طلاقرآن میخوندی...😭 چوب خیزران برلب ودندانت زدن..😭 خواستم نشه، لب تو خونی    اما نشد😭گفتم بهش بسه دیگه نزن،امانشد...😭 انقدتلاش کردم بددهنی های اون ملعون رو رقیه جان نشنوه،امانشد...😭 رقیه نشنوه چی میگه،اما نشد😭 داداش...😭😭😭 بازم به قتله گاه رسیدم،صدای مادر رو شنیدم😭 هزار سالم بگذره اینجا،یادم نمیره که چی دیدم😭 جلو چشای خواهرِتو،اینجا بریده شد سر تو 😭 همینجا بود بوسه گرفتم،من از رگای حنجر تو😭 خواستم نشینه رویِ سینه        اما نشد😭تا مادرم زهرا نبینه       اما نشد😭 خواستم بگیرم خنجرش رو اما نشد،😭گفتم جدا نکن سرش رو اما نشد😭 خواستم به خیمه بر نگردم،امانشد😭 ای وای حسین من...😭😭😭😭 خودم دیدم سرش را می بُریدن😭 برروی نعشش اسبان می دویدن😭میدیدم بی هوابالا پایین می رفت شمشیر و نیزه ها....😭 داداش! یادته اومدم قتلگاه بدنت رو نشناختم؟😭صدا زدم:"أ أنْتَ أخی؟" آیا تو برادرِ من حسینی؟😭من اونجا تو رو نشناختم، الان بعد از چهل روز پاشو خواهرتو ببین حق داری نشناسی😭،ببین زینبت چقدر پیر شده، ببین قَدّ زینبت خمیده شده،جان یارلی قارداش...😭😭 ای حسین!...😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین... الهی به سوز قلب و ناله های بی بی زنب کبری سلام الله علیها فرج امام زمانمون برسون🤲😭😭😭