💢از اعتياد و تارک الصّلاة بودن تا شهادت(2)
به نماز خواندن او نگاه کردم. انگار يک عمري نمازخوان بوده! مانند بقيه بسيجي ها شده بود.
يک ماه بعد، که از ترک مواد توسط مهيار مطمئن شدم، بي سيم زدم و گفتم: عصر بيا پايين، مي خوايم بريم تهران.
توي راه هم گفتم: تو ديگه پاک شدي، برو دنبال کار استخدام.
عصر روز بعد توي خانه بودم که مهيار تماس گرفت. با عصبانيت گفت: امير اگه شما نميري منطقه، من فردا بر مي گردم.
بعد با عصبانيت ادامه داد: اين خواهراي من هيچي نمي فهمن. يه مشت جَوون دارن اونجا جون ميدن و نون خشک مي خورن تا اينها توي آرامش باشن، امّا اينها نمي فهمن. انگار توو اين مملکت نيستن.
فردا با مهيار برگشتيم. نماز اول وقت او ترک نمي شد. حالا او به من تذکّر مي داد که نماز اول وقت و... را رعايت کن.
مهيار ديگر اهل جبهه شد. يک روز ترک کردن آن محيط معنوي برايش سخت بود. مهيار ۲ سال در کردستان ماند. من درگير کارهاي مهندسي بودم و او در کنار بسيجي ها، مسئول مخابرات سپاه سرو آباد از شهرهاي کردستان شده بود. با بسيجي ها به عمليّات مي رفت، براي آنها حرف مي زد و...
من برخي شب ها که به ديدن او مي رفتم، شاهد بودم که مهيار براي نماز شب بلند مي شد و حال و هواي عجيبي داشت.
عجيب تر اينکه، اين پسر از فرنگ برگشته، که تا مدّتي قبل نماز بلد نبود، دعاي بين نماز جماعت را با سوز خاصّي مي خواند.
او يک بسيجي تمام عيار شده بود. ياد آن زماني افتادم که خانواده او، به خاطر اعتياد، به مرگ فرزندشان راضي شده بودند.
روزها گذشت تا اينکه قبل از عمليّات والفجر ۴، در پائيز سال ۱۳۶۲ نيروهاي رزمنده به سوي منطقه پنجوين عراق حرکت کردند. يک روز بچّه ها به من خبر دادند که ظاهراً مهيار شهيد شده و پيکرش را برده اند سنندج.
باورم نمي شد. رفتم ستاد شهداي سنندج، گفتم: شهيدي به نام مهيار مهرام داريد؟ گفت: نه.
خوشحال مي خواستم برگردم. همان شخص گفت: امّا چند تا شهيد گمنام داريم که قرار است منتقل شوند تهران و به عنوان گمنام دفن شوند.
برگشتم تا آنها را نگاه کنم. ۷ شهيد که همه بدن آنها گلوله باران شده و با ماشين از روي سر آنها عبور کرده بودند، به عنوان شهيد گمنام کنار هم آرميده بودند.
به سختي مهيار را شناختم. يک گردنبند نقره از دوران انگليس در گردنش بود. از روي همان گردنبند او را شناختم. بقيّه هم بچّه هاي سپاه سروآباد بودند که به دست ضدّ انقلاب به طرز فجيعي به شهادت رسيده بودند.
پيکر مهيار به تهران منتقل شد. امّا خانواده اش او را تشييع نکردند. پيکر او بدون تشييع در قطعه ۲۸ بهشت زهراي تهران به خاک سپرده شد!
مراسم ختم او فقط ۱۳ نفر شرکت کننده داشت! او غريب و گمنام تشييع و تدفين شد. امّا براي مراسم چهلم او، به سراغ بچّه هاي لشگر رفتم و ماجراي اين بسيجي غريب را تعريف کردم.
بچّه هاي لشگر، دسته عزاداري راه انداختند و او را از غربت درآوردند. خيابان يوسف آباد از کثرت جمعيّت بسته شده بود.
خواهران او از ايران رفتند. پدرش در سوئيس از دنيا رفت. شهيد مهيار مهرام، راه درست و راه حق را نمي شناخت. از زماني که با انسانهاي الهي در جبهه رفاقت کرد، مزّه رفاقت با خدا را چشيد.
از زماني که راه درست را شناخت، لحظه اي در پيمودن راه حق ترديد نکرد. او بنده واقعي خدا شد. خدا هم در بهترين حالت او را به سوي خود دعوت کرد.
آنها که دوست دارند اين شهيد غريب را زيارت کنند، به قطعه ۲۸ بهشت زهرا رديف ۶ شماره ۴ در کنار شهداي گمنام بروند. روح ما با يادش شاد!
🌹شادي روح پاک اين شهيد غريب و مظلوم صلوات!
👈منبع: کتاب "...تا شهادت" (چهل روايت از آنها که توبه کرده و راه حق را پيمودند و با شهادت رفتند.) صص ۲۸ تا ۳۳_کاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي.
🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
💢از اعتياد و تارک الصّلاة بودن تا شهادت(1) روايت بسيجي پاسداري که مظلومانه شهيد شد و خانواده اش در
🔺تصویر شهید مهیار مهرام
🌷شادی روحش صلوات
🕋🧎@masjed_ammar
bagh-274.wma
5.37M
🔆 #سحرهای_نورانی
🌷روز را با تفکر در قرآن آغاز کنیم.
📣 بشنوید: #تفسیر_قرآن (صوتی)
📚 تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی
سوره بقره، جلسه
آیات ۱۵۹ و ۱۶۰
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَی مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (۱۵۹)إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَیَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (۱۶۰)
----------
🕋🧎@masjed_ammar
@dars_akhlaq .mp3
1.67M
🔊 #كليپ_صوتی
⭕️ موضوع : قیمت انسان چقدر است؟
🔵 #پست_ویژه 😍👌👌😍
🔴 بسیار عالی حتما گوش کنید و به دیگران هم ارسال کنید🙏😍👌
#شبستان_محاسبه
#درس_اخلاق
#آیتالله_جوادی_آملی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
●○●○● 📣📣📣 #توجه #توجه 🔸🔸#پویش_چلّه_دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه با عرض سلام امروز ۱۳ دیماه مصادف با سال
🔺#یادآوری
#پویش_چله_دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
💠 روز بیست و هفتم
🔹 ۱۳ روز تا بیستودوم بهمن ماه
#مالک_انقلاب
#عمار_انقلاب
🕋🧎@masjed_ammar
هدایت شده از مسجد مجازی حضرت عمار ره
233579_718.mp3
6.77M
🎙دعای«هفتم صحیفه سجادیه»؛
#صوتی
🔸 با صدای #حاج_محمود_کریمی
🗓#تقویم_شهدا
امروز، ۱۰ بهمن، سالروز شهادت
#شهید_حاج_محمدرضا_بارفروش
نام:محمدرضا بارفروش
نام پدر: علیمحمد
تاریخ تولد: اردیبهشت ۱۳۴۶
محل تولد: کاشان
تاریخ شهادت: ۱۳۷۶/۱۱/۱۰
🌹زندگینامه شهید:
سرتیپ پاسدار شهید حاج محمدرضا بارفروش در اردیبهشت ۱۳۴۶ در کاشان متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی در پیروی از امر ولایت و دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی، راهی جبهههای جنگ شد. در عملیات محرم و رمضان شرکت کرد. ۲۴ تیرماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان به شدت مجروح شد بطوریکه جهت معالجه یک سال به آلمان اعزام شد.
وی با داشتن ۷۰ درصد جانبازی، تحصیلات خود را تا دوره لیسانس نظامی دافوس ادامه داد. وی دانشجوی دوره دکترای عالی جنگ بود و در طول خدمت خود در مسئولیتهای مشاور امور اقتصادی فرمانده نیروی زمینی سپاه، مدیرعامل مجتمع خودکفایی و سازندگی ظفر، مسئول مرکز خدمات پرسنلی سپاه غرب کشور، عضو هیئت مدیره سازمان تحقیقات و جهاد خودکفائی و نماینده بنیاد تعاون سپاه مرکز در استان باختران انجام وظیفه کرد. وی دهم بهمن ماه ۱۳۷۶ در حین بازگشت به محل ماموریت خود، در اثر سانحه تصادف به همراه همسرش به دیار حق شتافت و پسرش را به یادگار گذاشت.
#یادواره_شهدا
#مصلح_اجتماعی
#شهید_حاج_محمدرضا_بارفروش
🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🕋🧎@masjed_ammar
🌹متن کامل وصیتنامه شهید محمدرضا بارفروش
✨بسمه تعالی✨
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و یاری دهنده مستضعفان و نابودکننده مستکبران و با درود و سلام خدمت آقا امام زمان(عج) و نایب برحقش امام خمینی. باری پدر و مادر گرامیم به این جهت که باید همه ما روزی از این دار فانی رخت بربندیم تصمیم گرفتم وصیتنامهای از خود به یادگار بگذارم .اولا نمیدانم الان که پیمانه عمر من پر شده و وصیتنامه مرا میخوانید چه حادثهای باعث شده که این دنیای فانی را وداع گفته و شما را ترک کنم. آیا در حال جنگ، منافقان، بمباران و یا خدانکرده به وسیله مرگ طبیعی دفترچه عمر من بسته شده.
گذشت، خصلت پاک بندگان خوب خداست از مادر، پدر، برادران، خواهران، اقوام، دوستان و آشنایان میخواهم مرا حلال کنند و از خطاهای من از جمله بداخلاقیهای من گذشت کنند. الان که در حال وصیتنامه نوشتن هستم، گریانم و صحبتی دارم با برادران همیشه به یادم محسن و جواد بارفروش. کلام من با آنها این است که حتما وقتی وصیتنامه مینوشتهاید خوشحال بودهاید ولی من گریانم. از یک طرف به سعادتی که نصیب شما شده غبطه میخورم و از یک طرف به یاد دردها و رنجهای عزیزترین کسانم(والدینم) میگریم. محسن و جواد گرامیم برادارن همیشه به یادم به خاطر دارم در دوران مجروحیتم شما همچون دو بال یک کبوتر از من جدا نشدید و همیشه در یاری و کمک و فداکاریم کوشیدید حال که دیگر شما را زیارت نمی کنم فقط از این ناراحتم که برادران دلسوز، مهربان و فداکاری را از دست دادهام.
#یادواره_شهدا
#مصلح_اجتماعی
#شهید_حاج_محمدرضا_بارفروش
🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
🌹متن کامل وصیتنامه شهید محمدرضا بارفروش ✨بسمه تعالی✨ به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
🔺ادامه👇
ناراحتم که چه زود داغ دو نور چشم خود را دیدهام و از طرفی دیگر در این فکرم که آیا سعادتی که نصیب شما شده شامل من حقیر هم خواهد شد. چون به این مهم واقفم که شهادت هدیه ایست از جانب خدای تبارک و تعالی برای کسانی که لایق هستند .
🔺مادر و پدر عزیزم!
اعتراف میکنم که فرزند شایستهای برایتان نبوده ام خیلی شما را زحمت دادهام. مدت مدیدی برای مجروح بودنم زحمت کشیدهاید و خون دل خوردهاید و من نتوانستم حتی کاهی در مقابل کوهی از زحمتهای شما را جبران کنم و لااقل قدمی برای شما برداشته باشم. امیدوارم به واسطه یک جمله و آن اینکه مرا عفو کنید، از سر تقصیراتم بگذرید و برایم حلالیت بطلبید. برایم دعا کنید که مرگم در راه خدا باشد تا از آتش قهر الهی در امان باشم. امید داشتهام و همیشه از خداوند خواستهام شما را راضی نگهدارم و شما از من راضی باشید. همیشه از خداوند خواستهام همچون دیگر مسلمانان آزاده به زیارت سرور آزادگان جهان اباعبدالله (ع) مشرّف شوم.
از شما مادر و پدر و برادران و خواهران عزیز و گرامیم میخواهم در دعاها به یاد من باشید و برایم گریه کنید. کنار قبر شش گوشه حسینبنعلی(ع) برایم دعا کنید. انشاءالله و از آقا امام زمان(عج) در جمکران برایم طلب آمرزش کنید. ان شاءالله راه کربلا باز می شود و شما خانواده گرامیم به زیارت آقا امام حسین(ع) میروید در حرم آن جناب نماز را به پای میدارید و حقیر را از دعا فراموش نمیکنید. یکی دو بار مجروح شدن در راه خدا اگر مورد قبول لطف و کرم حضرت حق قرار گیرد در مقابل این همه گناه و معصیت که در زندگی اشخاص نقشی برای پایمال کردن ثوابهای احتمالی بازی میکند هیچ میتواند باشد فقط امید داشتن به ترحم خود خدا میتواند میسّر واقع شود. وقتی امام اول شیعیان علیبنابیطالب (ع) با آن مقام و عظمت که نزد معبود خود دارا می باشد، با دست و پای لرزان و چشم گریان از خداوند تبارک و تعالی طلب مغفرت میکند، من میتوانم چه امیدی به اعمال و گذشته خود داشته باشم؟ بعد از کرم حضرت حق چشم امیدم به دعاهای شما پدر و مادر عزیزم میباشد که از خدای منان برایم آمرزش بخواهید.
(ادامه دارد)👇
#یادواره_شهدا
#مصلح_اجتماعی
#شهید_حاج_محمدرضا_بارفروش
🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🕋🧎@masjed_ammar
مسجد مجازی حضرت عمار ره
🔺ادامه👇 ناراحتم که چه زود داغ دو نور چشم خود را دیدهام و از طرفی دیگر در این فکرم که آیا سعادتی که
#ادامه_وصیتنامه_شهید_محمدرضا_بارفروش:
دعای پدر و مادر در هر زمان و مکان اگر با خلوص نیت باشد مورد قبول خداوند قرار میگیرد. امیدوارم به واسطه اشکهای دوستدارانم خداوند رحمان و رحیم از سر تقصیراتم بگذرد و مرا در زمره یاران امام همچون برادرانم محسن و جواد قرار دهد ان شاءالله.
🔺مادر و پدر گرامیم!
انشاءالله سفارش فرزند کوچکتان را به برادرانش بکنید تا در آن دنیا محسن و جواد شهید به واسطه سفارش پدر و مادرشان به یاری برادر کوچکشان بیایند.
والدین بزرگوارم!
من بارها از شما شنیدهام و به وضوح دیدهام که افتخار میکنید بچههایتان در راه خدا شهید شوند و من از خداوند قادر و متعال خواستارم صبری به شما عطا کند تا از دست دادن یکی دیگر از پارههای تنتان را تحمل کنید و به رضای خداوند رضا باشید انشاءالله.
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم.
🔺امت شهید پرور و آزاده ایران!
هنگامی که از شما دعوت میشود در تظاهراتی و کارهای خیری تحت عناوین مختلفی شرکت کنید بدانید همان وقت لحظه امتحان است. هر چه پر شورتر شرکت کنید، آبروی دوباره به چهره انقلاب دادهاید پس می توانید به وسیله شعار همراه با عمل، هر توطئهای را علیه اسلام و کشور و آرمانهای مقدستان نقش بر آب کنید. ثابت کنید تحت هیچ عنوان زیر بار زورگوئی ابرجنایتکاران و عمال وابسته آنها نمیروید اگر کسی میخواهد به وصیتنامه من عمل کند و یا وصیت و اندرزی از من میخواهد به وصایای برادرانم محسن و جواد حواله میکنم و عمل کردن به وصیتنامههای آنها عمل کردن به وصیتهای من میباشد .
امت شهید پرور، آشنایان، دوستان، همشهریان، اقوام و خانواده محترم و گرامیم قدر گوهر تابناک قرن، حاضر امام خمینی را بدانید و در وفاداریش و یاریش کمر همت ببندید و این وصیت و توصیه من تنها نیست؛ وصیت هزاران شهید والامقام است. فرامین امام را به جان و دل بپذیرید و به آن عمل کنید باشد که به این وسیله میتوانید دل آقا امام زمان را خشنود کرده باشید و هرکس دل ولی عصر(عج) را خشنود کند، خدا از او راضی است. سعی کنید خدا نکرده همچون مردمان کوفه نباشید تا امامتان تنها باشد من وصیتهای دیگر شهدا و برادارن شهیدم را تکرار می کنم از خود چیزی ندارم بگویم. جبههها را گرم نگه دارید تا در میان افراد کفر، یاس و ناامیدی در دل آنها خانه کند تا به عظمت اسلام عزیز و مظلوم پی ببرند باشد که به وظیفه خود به نحو احسن عمل کرده باشیم. انشاء الله .
"اللهم انت کما احب و جعلنی کما تحب"
بلاکراه و الاجبار در حالی که تمامی عقاید شرعیه از من ممضی و نافذ بود وصیت نموده و وصی خود قرار دادم جناب آقای احسان الله بارفروش(برادر بزرگوارم)
ضمنا از مادر عزیزم، پدر بزرگوارم، امیر وفا دارم، احسان دانشمندم، محسن و جواد شهیدم، زهرای زحمت کشم، عباس برادرم، اصغر نور دیدهام، فاطمه مظلومم، زهره غمخوارم، مهدی انیسم و سمیه کوچکم می خواهم مرا ببخشند و حلال کنند و برایم طلب مغفرت کنند.
#یادواره_شهدا
#مصلح_اجتماعی
#شهید_حاج_محمدرضا_بارفروش
🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🕋🧎@masjed_ammar