eitaa logo
مسجد مجازی حضرت عمار ره
194 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
746 فایل
ارتباط با مدیر @ammarha1399
مشاهده در ایتا
دانلود
، شفابخش بیماری‌هاست. 💢 امام عسکری(ع): یک لقمه نان حلال را نگه‌دار؛ وقتی گرفتار درد لاعلاج شدی، ذره‌ای از آن را بخور، خوب می‌شوی. | | استاد حسین انصاریان ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha مسجد مجازی حضرت عمار ‹ره› 🕋🧎@masjed_ammar
464020286_98790.jpg
حجم: 287.6K
🌼🌸🌺 🌹امام موسی کاظم -علیه‌السلام- : 📌 من در بعضی از زمین‌های کشاورزی‌ام کار می‌کنم تا آن که عرق از بدنم سرازیر شود، درحالی‌که هستند کسانی که به جای من کار کنند و مرا از کار کردن بی‌نیاز کنند، ولی من کار می‌کنم تا خداوند ببیند که در جست‌وجوی روزی حلالم..... ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡  @HalalZadeha
❤️ ابراهیم هادی: 💎 اگر پدرم فرزندان خوبی تربیت کرد به خاطر سختی‌هایی بود که برای می‌کشید. ✅ یک وجه ، ناظر به رزق حلال است. 🏵 یکم اردیبهشت، سال تولد پهلوان حلال‌زاده شهید ابراهیم هادی مبارک 🏵 ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | حلال‌زادگی در طول تاریخ، مرهون و مدیون سیره‌ی انبیاء‌ و ائمه معصومین (ع) و معلمانی است که عامل و مدافع ، و بوده‌اند... 🎉 روزت مبارک معلم حلال‌زادگی 📌سایت کلبه کرامت 🌐 kolbeh-keramat.ir 📌 سایت کودکان استراتژیست 🌐 strategistkids.ir 📌 نهضت مردمی ممانعت از جنگ با خدا (ربا) 🌐 Reba.ir 🌐 @Reba_ir 📌 بورس - پویش مبارزه با قمار سازمان‌یافته 🌐 @Qomar_ir 📌 جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 🌐 @HalalZadeha
🔰برشی از خاطرات بانو معصومه سبک‌خیر 🔹ما نوه خاله همدیگر بودیم و در روستا زندگی می‌کردیم. وقتی از سربازی برگشت و به خواستگاری من آمد 15 سالم بود. از لحاظ وضع مالی بسیار ضعیف بود، چیزی نداشتنداز مال دنیا، اما پدرم گفتند:«در مسجد باز نشده، در مسجد است. اهل حرام وحلال است وبسیار پاک است. نماز خوان است و نماز شب هایش ترک نمی‌شود. من او را قبول می‌کنم و هیچ گاه تو را با پول معامله نمی‌کنم.» 🔹شغل همسرم کشاورزی بود. یکسال عقد بودیم و بعد از یک سال به سر خانه و زندگی مان رفتیم. اول با خانواده ایشان زندگی می‌کردیم اما بعداً زندگی مستقلی را آغاز کردیم. خوب یادم است عبدالحسین یک روز که آمد خانه با خودش یک قوری کوچک، روغن، سیب زمینی و مقداری وسایل گرفته بود. با جهیزیه خودم هم یک اتاق گرفتیم و زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. زمان شاه یک روز از طرف ارباب آمدند و گفتند هر كسی زمین كشاورزی، ملک و آب ندارد بیاید و خودش را معرفی کند و زمین بگیرد اما او نرفت. آمد خانه و گفت كه هر کسی آمد دنبال من بگو نیست. 🔹ارباب ده آمد دنبالش، عبدالحسین به او گفت:«آقا شما راضی باشی بچه‌های یتیمی که در این میان مالشان تقسیم شد چی؟ راضی نباشند، چه کنم؟!» آن سال خداوند پسر اولم ابوالحسن را به من داد، می‌گفت:«از خانه کسی نان نگیر، گندم هم از کسی نگیر، اجازه هم نده بچه از این نان‌ها بخورد.» روی نان حلال و حرام خیلی حساس بود. بعد هم آمد مشهد و بعد ۱۰ تا ۱۵ روز نامه فرستاد برای پدرم که روحانی محل هم بود که «اگر اجازه می‌دهید ودوست دارید دخترتان را برای زندگی به مشهد بفرستید.» پدرم گفت:« او دوست ندارد سر باغ و زمین دیگران کار کنی، بیا برو پیش شوهرت.» هر چه داشتم فروختم و رفتم احمد آباد مشهد. ✅کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست 🌐 @strategistladies