eitaa logo
مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س)
1.5هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
3 فایل
کانال مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) برای اطلاع رسانی اخبار،مراسمات،تصاویر لینک کانال: @masjed_hazrat_fateme_zahra
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅ داستانک ✅ 🔴 معجزات زیارت عاشورا 🌸 عنایت به اهل قبرستان نقل شده است ،فرد صالح و مومنی همسایه ای داشت که از کودکی با هم بزرگ شده بودند اما شغل و درآمد حرامی داشت. تا اینکه آن همسایه از دنیا رفت و در قبرستان محل دفن شد. رفیق او که مرد صالحی بود، پس از مدت کوتاهی او را در خواب دید که در وضع خوبی به سر می برد. گفت: من از ظاهر و باطنت خبر دارم و شغل تو جز عذاب را نمی طلبد. کدام عمل تو را به این مقام رسانده؟ گفت: همانطور است که می گویی. من از وقتی مُردم در بدترین وضع بودم. تا اینکه دیروز همسر اشرف آهنگر را در قبرستان دفن کردند. و به محل قبر اشاره کرد. در شب فوت او، ابا عبد الله الحسین سلام الله علیه سه مرتبه او را دیدن نمود و در مرتبه سوم به برداشته شدن عذاب از این قبرستان امر کرد. پس از آن، حال ما خوب شد و در نعمت افتادیم. آن مرد صالح از خواب بیدار شد و حالی که اشرف آهنگر را نمی شناخت! پس از پرس و جو، در بازار آهنگرها او را یافت و پرسید: آیا تو همسری داشتی؟ گفت آری؛ دیروز فوت کرد و در فلان قبرستان دفنش کردیم. پرسیدم: او به زیارت امام حسین سلام الله علیه رفته بود! گفت نه. پرسیدم: روضه خوانی می کرد؟ گفت نه. پرسیدم: مجلس عزا می گرفت؟ گفت نه! برای چه می پرسی؟ من هم خواب را تعریف کردم. او گفت: آن زن به خواندن مواظبت و مداومت داشت. 📙 حکایات عنایات حسینی ص 111 ✅به جمع ما بپیوندید👇 🕌 لینک ورود به کانال ایتا مسجد حضرت فاطمه الزهرا (س)👇 @masjed_hazrat_fateme_zahra🏴
💠 داستانک مهدوی ✍️ سیده فاطمه موسوی 🔰 _گل! گل! آقا برای خانومت! خانوم سوپریز برای آقاتون! دختر کنار خیابان ایستاد. اتوبوس کنار پایش توقف کرد. دخترک نوشته روی اتوبوس را هجی کرد: مس..جد... م ... قد ... دس ... جم ... کران شاگرد راننده در را باز کرد. فلاکس به دست، پایین پرید. دخترک با چابکی وارد اتوبوس شد. _ آقا گل!... گل برای جمکران. آقا نمی‌خواید گل ببرید جمکران؟ راننده تشر زد: بچه برو پایین! مگه اینجا جای گل فروختنه؟! لا‌اله‌الا‌الله دستی در میانه اتوبوس، به او اشاره کرد. دخترک بی‌کلام، پا تند کرد. مرد جوان چند اسکناس ده هزار تومانی را به سمت او گرفت: یه دسته گل نرگس! دخترک دسته‌ای گل نرگس جدا کرد و به طرف مرد گرفت. ـ ممنون دختر گلم! خواست برگردد اما نرفت. لب گزید. ـ چیه پول کم بهت دادم؟ دخترک سرش را به اطراف چرخاند. چشم دوخت به دسته‌گل مرد و گفت: _ جمکران اون جاییه که میگن‌ امام زمان توشه؟ مرد لبخند زد: آقا همه‌جا هست، ولی او‌ن‌جا مسجدشه. دخترک چند شاخه گل جدا کرد و به طرف مرد گرفت: _ اینو می‌بری از طرف من، بگو نذریه مریم‌ساداته! بگو مریم‌ساداتم دوست داره یه روزی مامان مریضشو بیاره پیش شما. چشم‌های مرد روی صورت دخترک ماند. 🕌 لینک ورود به کانال ایتا مسجد حضرت فاطمه الزهرا (س)👇 @masjed_hazrat_fateme_zahra 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃