eitaa logo
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
85 دنبال‌کننده
278 عکس
211 ویدیو
4 فایل
سلام 🔸 خوش آمدید 🔸 در این کانال اطلاعیه برنامه های کانون مسجد و فاطمیه گذاشته میشود. 👌 همراه با نکات مذهبی و تربیتی. 🔸 کد کانون 1569 خادم کانال: @Sangar_saz
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: الرِّفقُ يَفُلُّ حَدَّ المُخالَفَةِ نرمش و مدارا، تيزى مخالفت را كُند مى كند غررالحكم حدیث560 🆔 @hadisgraph
📢 ▪️ پنج شب عزاداری اربعین سید و سالار شهیدان 🔶 شروع مراسم از سه شنبه 30 شهریور از ساعت 8 شب ▪️ مکان گلستان شهدای روستای حاجی آباد 🔶برنامه ها ✔️ قرائت قرآن توسط آقای رحیمی ✔️ روایت گری حجت الاسلام همتیان ✔️سخنرانی حجت الاسلام میرزایی ✔️مداحی سید مجتبی موسوی و آقای رحیمی ◼️◾️ لطفا اطلاع رسانی کنید و تشریف بیاورید◾️◼️ ✅ https://eitaa.com/hajiabad_infor🌱 👌 اخبار رسمی و معتبر روستای حاجی آباد رو از این کانال دنبال کنید👆
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت10 اما فریاد نمى زنى ، شکوه هم نمى کنى . فقط مثل باران بهارى اشک مى ریزى و ت
📚 ♥️ وقتى از سرجنازمسلم بن عوسجه آمد،... وقتى که که محاسنش به خون حبیب ، خضاب شد، وقتى که رمق پاهایش را در پاى پیکرحربن یزیدریاحى ریخت ، وقتى که از کنار سجاده خونین عمروبن خالدصیداوى برخاست ، وقتى که جگرش با دیدن زخمهاى سعید بن عبداالله شرحه شرحه شد، وقتى که عبداالله و عبدالرحمن غفارى با سلام وداع ، چشمان او را به اشک نشاندند، وقتى که زهیر به آخرین نگاهش دل حسین را به آتش کشید، وقتى که خون وهب و همسرش عاشقانه به هم آمیخت و پیش پاى حسین ریخت ، وقتى که جون ، در واپسین لحظات عروج ، سراسر وجودش را به رایحه حضور حسین ، معطر کرد، وقتى که... در تمام این اوقات و لحظات ، نگاه تو بود که به او آرامش مى داد... و دستهاى تو بود که اشکهاى وجودش را مى سترد.هر بار که از میدان مى آمد، تو بارغم از نگاهش بر مى داشتى و بر دلت مى گذاشتى. حسین با هر بار آمدن و رفتن ، تعزیتهایش را به دامان تو مى ریخت و التیام از نگاه تو مى گرفت . این بود که هر بار، سنگین مى آمد اما سبکبال باز مى گشت . خسته و شکسته مى آمد، اما برقرار و استوار باز مى گشت.... اکنون نیز دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى . همچنانکه از صبح تاکنون که آفتاب از نیمه آسمان گذشته است چنین کرده اى . اما اکنون ماجرا متفاوت است.اکنون این دل شرحه شرحه توست که بردوش جوانان بنى هاشم به سوى خیمه ها پیش مى آید. اکنون این میوه جان توست که لگدمال شده در زیر سم ستوران به تو باز پس داده مى شود. على اکبر براى تو تنها یک برادر زاده نیست... تجلى امیدها و آرمانهاى توست . تجلى دوست داشتنهاى توست... على اکبر پیامبر دوباره توست. نشانى از پدر توست . نمادى از مادر توست . على اکبر براى تو التیام شهادت محسن است . شهید نیامده. غنچه پیش از شکفتن پرپر شده. شهادت_محسن ، اولین شهادت در دیدرس تو بود.... تو چهار ساله بودى که فریاد مادر را از میان در و دیوار شنیدى که محسنم را کشتند و به سویش دویدى.... شهادت محسن بر دلت زخمى ماندگار شد. شهادت برادر در پیش چشمهاى چهار ساله خواهر. و تا على اکبر نیامد، این زخم التیام نپذیرفت. اکنون این مرهم زخم توست که به خون آغشته شده است... اکنون این زخم کهنه توست که سر باز کرده است. دوست داشتى حسین را دمادم در آغوش بگیرى و بوى حسین را با شامه تمامى رگهایت استشمام کنى . اما تو بزرگ بودى و حسین بزرگتر و شرم همیشه مانع مى شد مگر که بهانه اى پیش مى آمد؛ سفرى، فراق چند روزه اى، تسلاى مصیبتى و... تو همیشه به نگاه اکتفا مى کردى و با چشمهایت بر سر و روى حسین بوسه مى زدى.وقتى على اکبر آمد، میوه بهانه چیده شد و همه موانع برچیده.حسین کوچکت همیشه در آغوش تو بود و تو مى توانستى تمامى احساسات حسین طلبانه ات را نثار او مى کنى. از آن پس ، هرگاه دلت براى حسین تنگ مى شد، بوسه بر گونه هاى على اکبر مى زدى.از آن پس... على اکبر بود و در دامان مهر تو. على اکبر بود و دستهاى نوازش تو، على اکبر بود و نگاهاى پرستش تو و... حسین بود و ادراك عاطفه تو. و اکنون نیز حسین بهتر از هر کس این رابطه را مى فهمد و عمق تعزیت تو را درك مى کند.دلت مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به حسین دلدارى بدهى.... اما چگونه ؟... ......
اکرم (ص) فرمودند: إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعيفِ الَّذي لادينَ لَهُ فَقيلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعيفُ الَّذي لا دينَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّي لا يَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمني را كه ضعيف و بي دين است، سؤال شد: مؤمن ضعيف و بي دين كيست؟ پاسخ داد: كسي كه نهي از منكر و جلوگيري از كارهاي زشت نمي‌كند. 📚وسائل الشّيعة، ج 16، ص 122، : یا رب العالمین (۱۰۰مرتبه) ☀️ ۱۰ مهر ۱۴۰۰ 🌙 ۲۵ صفر ۱۴۴۳ 🎄 ۲ اکتبر ۲۰۲۱ 🕋 اذان ظهر: ۱۱:۵۴ 🌙 غروب آفتاب: ۱۷:۴۸ 🕋 اذان مغرب: ۱۸:۰۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘حدیث روز 🔻قالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ: 🔹 لا یَشبَع عَالِم مِن عِلمهِ حتّی یَکون مُنتَهاهُ الجَنّه 🔸عالم از علم خویش سیر نگردد تا سرانجام به بهشت رسد. 📚 نهج الفصاحه، حديث شماره ۲۵۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب رحلت پیامبر اکرم (ص) هست و امروز خبر اومد «لارس ویلکس» کارتونیست اهانت کننده به ساحت پیامبر اکرم (ص) بر اثر تصادف به درک واصل شده. 💯با آل علی هر که در افتاد ور افتاد...
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت11 وقتى از سرجنازمسلم بن عوسجه آمد،... وقتى که که محاسنش به خون حبیب ، خضاب
📚 ♥️ 🏴 اما چگونه؟... با این قامت شکسته که نمى توان خیمه وجود حسین را عمود شد. با این دل گداخته که نمى توان بر جگر حسین مرهم گذاشت.اکنون صاحب عزا تویى.... چگونه به تسلاى حسین برخیزى نیازى نیست زینب! این را هم حسین خوب مى فهمد. وقتى پیکر پاره پاره على اکبر به نزدیکى خیمه ها مى رسد. و وقتى تو شیون کنان و صیحه زنان خودت را از خیمه بیرون مى اندازى ، وقتى به پهناى صورت اشک مى ریزى و روى به ناخن مى خراشى ، وقتى تا رسیدن به پیکر على ، چند بار زمین مى خورى و برمى خیزى ، وقتى خودت را به روى پیکر على اکبر مى اندازى ، حسین فریاد مى زند که : زینب را دریابید... حسینى که خود قامتش در این عزا شکسته است و پشتش دوتا شده است . حسینى که غم عالم بر دلش نشسته است وجهان ، پیش چشمان اشکبارش تیره و تار شده است . حسینى که خود بر بلندترین نقطه عزا ایستاده است ، فقط نگران حال توست و به دیگران نهیب مى زند که : زینب را دریابید. هم الان است که قالب تهى کند و کبوتر جان از نفس تنش بگریزد.خانمى شده بودى تمام و کمال . و سالارى بى مثل و نظیر. آوازه فضل و کمال و زهد و عرفان و عفت و عبادت و تهجد تو در تمام عالم اسلام پیچیده بود. آنقدر که نام زینب از شدت اشتهار، مکتوم مانده بود و اختصاص و انحصار لقبها بود که تو را معرفى مى کرد. لزومى نداشت نام زینب را کسى بر زبان بیاورد... اگر کسى مى گفت: عالمه ، اگر کسى مى گفت عارفه ، اگر کسى مى گفت فاضله ، اگر کسى مى گفت کامله ، همه ذهنها تو را نشان مى کرد... و چشم همه دلها به سوى تو برمى گشت. تجلى گونه گون صفتهاى تو چون صدف ، گوهر ذاتت را در میان گرفته بود و پوشانده بود. کسى نمى گفت زینب.... همه مى گفتند: زاهده ، عابده، عفیفه ، قانته ، قائمه ، صائمه ، متهجده ، شریفه ، موثقه ، مکرمه. این لقبها برازنده هیچ کس جز تو نبود که هیچ کس واجد این صفات ، در حد و اندازه تو نبود.... نظیر نداشتى و دست هیچ معرفتى به کنه ذات تو نمى رسید. القابى مثل : محبوبۀ المصطفى و نائبۀ الزهرا،اتصال تو را به خاندان وحى تاکید مى کرد،... اما صفات دیگر، جز تو مجرا و مجلایى نمى یافتند.امینۀ الله را جز تو کسى دیگر نمى توانست حمل کند. بعد از شهادت زهرا، تشریف (ولیه االله ) جز تو برازنده قامت دیگرى نبود.... ندیده بودند مردم... در تاریخ و پیشینه و مخیله خود هم کسى مثل تو را نمى یافتند... جز مادرت زهرا که پدید آورنده تو بود و مربى تو.از این روى ، تو را صدیقه صغرى مى گفتند عصمت صغرى... که فاصله و منزلت میان معلم وشاگرد،مادر و دختر و باغبان و گل ،معلوم باشد و محفوظ بماند. اما در میان همه این القاب و کنیه هاو صفات ، اشتهار تو به عقیله بنى هاشم و عقیله عرب، بیشتر بود... که تو عزیز خاندان خود بودى و عزت هیچ دخترى به پاى عزت تو نمى رسید. و چنین یوسفى را اگر از شرق تا غرب عالم ، خواستار و طالب نباشند، غیر طبیعى است... و طبیعى است اگر طالبان وخواستگاران ، به بضاعت وجودى خویش ننگرند و فقط چشم به عظمت مطلوب بدوزند. مى آمدند، همه گونه مردم مى آمدند،... .....
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت12 🏴#پرتو_ششم اما چگونه؟... با این قامت شکسته که نمى توان خیمه وجود حسین
📚 مى آمدند، همه گونه مردم مى آمدند،... از مهترین قبایل اشراف تاکهترین مردم اطراف و اکناف . و همه تو را از على ، طلب مى کردند و دست تمنا درازتر از پاى طلب بازمى گشتند.... پست ترین و فرومایه ترین آنها، اشعث بن قیس کندى بود. همان که در سال دهم هجرت ایمان آورد، اما بعد از ارتحال رسول ، آشکارا مرتد شد و تا ابوبکر بر او چیره نشد، ایمان مجدد نیاورد. ابوبکر پس از این پیروزى ، خواهر نابینایش را به او داد و او دو فرزند براى اشعث به ارمغان آورد. یکى اسماء که زهر در جام برادرت حسن ریخت و او را به شهادت رساند... و دیگرى محمد که اکنون در لشگر عمرسعد، مقابل برادر تو ایستاده است. هرچه از پدرت ، کلام رد و تلخ مى شنید، رها نمى کرد. گویى در نفس این طلب ، تشخصى براى خود مى جست. بار آخر در مسجد بود که ماجرا را پیش کشید، در پیش چشم دیگران. و على برآشفته و غضب آلود فریاد کشید: ابوبکر تو را به اشتباه انداخته است اى پسر بافنده ! به خدا اگر بار دیگر نام دختر من بر زبان نامحرم تو جارى شود و گوش نامحرم دیگران بشنود، از شمشیرم پاسخ خواهى گرفت. این غریو غیرت الله، او را خفه کرد ودیگران را هم سر جایشان نشاند. اما یک خواستگار بود که با همه دیگران فرق مى کرد و او عبداالله، پسر جعفر طیار شهید مؤته بود، مشهور به بحر جود و دریاى سخاوت . هم فرزندشهیدى با آن مقام و عظمت بود و هم پسرعمو و از افتخارات بنى هاشم.پیامبر اکرم بارها در حضور امیر مؤ منان و او و دیگران گفته بود: دختران ما براى پسران ماو پسران ما براى دختران ما. و این کلام پیامبر، پروانه خوبى بود براى طلب کردن شمع خانه على. اما عبداالله شرم مى کرد از طرح ماجرا..... نگاه کردن به ابهت چشمهاى على و خواستگارى کردن دختر او کار آسانى نبود... هرچندکه خواستگار، عبداالله جعفر، برادر زاده على باشد و نزدیکترین کس به خاندان پیامبر. عاقبت کسى را واسطه کرد که این پیام را به گوش على برساند و این مهم را از او طلب کند.... ریش سپید واسطه ، متوسل شده بود به همان کلام پیامبر که پیامبر با اشاره به فرزندان جعفر فرموده است : دختران ما از آن پسران ما و پسران ما از آن دختران ما.و براى برانگیختن عاطفه على ، گفته بود:در مهر هم اگر صلاح بدانید، تبعیت کنیم از مهریه صدیقه کبرى سلام االله علیها.ازدواج اما براى تو مقوله اى نبود مثل دیگر دختران.تو را فقط یک انگیزه ، حیات مى بخشید و یک بهانه زنده نگاه مى داشت و آن حسین بود. فقط گفتى : به این شرط که ازدواج ، مرا از حسینم جدا نکند.گفتند: نمى کند.گفتى : اقامت در هر دیار که حسین اقامت مى کند.گفتند:قبول.گفتى :به هر سفر که حسین رفت ، من با او همراه و همسفر باشم.گفتند:قبول. گفتى :قبول و على گفت : قبول حضرت حق. پیش و بیش از همه ، فقرا و مساکین شهر از این خبر، مطلع و مسرور شدند.... .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 🔻 امام حسن مجتبی(ع) فرمود: ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَک تَکنْ غَنِیاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَک تَکنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یصاحِبُوک بِهِ تَکنْ عَدْلاً.1 🍃ای فرزند آدم! نسبت به محرمات الهی، عفیف و پاک دامن باش تا عابد و بنده خدا باشی. راضی باش بر آنچه خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی. نسبت به همسایگان، دوستان و هم نشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی. با افراد [مختلف] آنچنان برخورد کن که انتظار داری دیگران همان گونه با تو برخورد کنند. 📚نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر، ص79، ح33؛ بحارالانوار، ج78، ص112، س8. 📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر احکام شریک شوید. ─┅═༅𖣔🖤𖣔༅═┅─ @ahkame_banovan ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌@ahkame_banovan
هدایت شده از ضیافت عارفانه
غریب غریبا.mp3
10.07M
◾️ غریب غریبا😭 سلام تنها سلام مظلوم سلام آقای من😭✋ تسلیت باد😭💔 تسلیت به