#محمدپیامبرمهربانی
#داستان
🥀عارفوپیرمرد ...
مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. او پدرش را که بیماریش شدت گرفته بود در گوشهای از جاده رها کرد و از آن جا دور شد. 😔😱
پیرمرد ساعتها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفسهای آخرش را میکشید…🙊
رهگذران از ترس مسری بودن بیماری پیرمرد و برای فرار از دردسر، بی اعتنا به نالههای او، راه خود را میگرفتند و از کنار او عبور میکردند. 😞😞
عارفی 👳♂ که از آن جاده عبور میکرد، 👣به محض دیدن پیرمرد او را به دوش گرفت تا ببرد و درمانش کند.😊
رهگذری 😶 به طعنه به عارف گفت: “این پیرمرد فقیر است و بیمار؛ مرگش نیز نزدیک است، نه از او سودی به تو میرسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد به وجود میآورد. پسرش هم او را در این جا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک میکنی؟”😶🤥🤥🤭
عارف 👳♂ گفت: من به او کمک نمیکنم، بلکه به خودم کمک میکنم؛ 😯اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم، چگونه رو به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم؛ من به خودم کمک میکنم.🤔🤔
هر کس ز کار خلق یکی عقده وا کند
ایزد هزار عقده ز کارش رها کند
💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓
صدها فرشته بوسه بر آن دست میزنند
کز کار خلق یکی گره بسته وا کند..
💛🧡💛🧡💛🧡💛🧡💛🧡
پيامبرصلي الله عليه وآله : 🥀🦋🥀
🌸 وَاللَّهُ يُحِبُّ إغاثَةَ اللَّهفانِ 🌸
خداوند كمك به اندوهگين و ياري خواه را دوست دارد.😘😘
الكافي
ج ۴ ،ص ۲۷ .
⏯ @koodakanehb