eitaa logo
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
85 دنبال‌کننده
273 عکس
207 ویدیو
4 فایل
سلام 🔸 خوش آمدید 🔸 در این کانال اطلاعیه برنامه های کانون مسجد و فاطمیه گذاشته میشود. 👌 همراه با نکات مذهبی و تربیتی. 🔸 کد کانون 1569 خادم کانال: @Sangar_saz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘حدیث روز 🔻قالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ: 🔹 لا یَشبَع عَالِم مِن عِلمهِ حتّی یَکون مُنتَهاهُ الجَنّه 🔸عالم از علم خویش سیر نگردد تا سرانجام به بهشت رسد. 📚 نهج الفصاحه، حديث شماره ۲۵۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب رحلت پیامبر اکرم (ص) هست و امروز خبر اومد «لارس ویلکس» کارتونیست اهانت کننده به ساحت پیامبر اکرم (ص) بر اثر تصادف به درک واصل شده. 💯با آل علی هر که در افتاد ور افتاد...
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت11 وقتى از سرجنازمسلم بن عوسجه آمد،... وقتى که که محاسنش به خون حبیب ، خضاب
📚 ♥️ 🏴 اما چگونه؟... با این قامت شکسته که نمى توان خیمه وجود حسین را عمود شد. با این دل گداخته که نمى توان بر جگر حسین مرهم گذاشت.اکنون صاحب عزا تویى.... چگونه به تسلاى حسین برخیزى نیازى نیست زینب! این را هم حسین خوب مى فهمد. وقتى پیکر پاره پاره على اکبر به نزدیکى خیمه ها مى رسد. و وقتى تو شیون کنان و صیحه زنان خودت را از خیمه بیرون مى اندازى ، وقتى به پهناى صورت اشک مى ریزى و روى به ناخن مى خراشى ، وقتى تا رسیدن به پیکر على ، چند بار زمین مى خورى و برمى خیزى ، وقتى خودت را به روى پیکر على اکبر مى اندازى ، حسین فریاد مى زند که : زینب را دریابید... حسینى که خود قامتش در این عزا شکسته است و پشتش دوتا شده است . حسینى که غم عالم بر دلش نشسته است وجهان ، پیش چشمان اشکبارش تیره و تار شده است . حسینى که خود بر بلندترین نقطه عزا ایستاده است ، فقط نگران حال توست و به دیگران نهیب مى زند که : زینب را دریابید. هم الان است که قالب تهى کند و کبوتر جان از نفس تنش بگریزد.خانمى شده بودى تمام و کمال . و سالارى بى مثل و نظیر. آوازه فضل و کمال و زهد و عرفان و عفت و عبادت و تهجد تو در تمام عالم اسلام پیچیده بود. آنقدر که نام زینب از شدت اشتهار، مکتوم مانده بود و اختصاص و انحصار لقبها بود که تو را معرفى مى کرد. لزومى نداشت نام زینب را کسى بر زبان بیاورد... اگر کسى مى گفت: عالمه ، اگر کسى مى گفت عارفه ، اگر کسى مى گفت فاضله ، اگر کسى مى گفت کامله ، همه ذهنها تو را نشان مى کرد... و چشم همه دلها به سوى تو برمى گشت. تجلى گونه گون صفتهاى تو چون صدف ، گوهر ذاتت را در میان گرفته بود و پوشانده بود. کسى نمى گفت زینب.... همه مى گفتند: زاهده ، عابده، عفیفه ، قانته ، قائمه ، صائمه ، متهجده ، شریفه ، موثقه ، مکرمه. این لقبها برازنده هیچ کس جز تو نبود که هیچ کس واجد این صفات ، در حد و اندازه تو نبود.... نظیر نداشتى و دست هیچ معرفتى به کنه ذات تو نمى رسید. القابى مثل : محبوبۀ المصطفى و نائبۀ الزهرا،اتصال تو را به خاندان وحى تاکید مى کرد،... اما صفات دیگر، جز تو مجرا و مجلایى نمى یافتند.امینۀ الله را جز تو کسى دیگر نمى توانست حمل کند. بعد از شهادت زهرا، تشریف (ولیه االله ) جز تو برازنده قامت دیگرى نبود.... ندیده بودند مردم... در تاریخ و پیشینه و مخیله خود هم کسى مثل تو را نمى یافتند... جز مادرت زهرا که پدید آورنده تو بود و مربى تو.از این روى ، تو را صدیقه صغرى مى گفتند عصمت صغرى... که فاصله و منزلت میان معلم وشاگرد،مادر و دختر و باغبان و گل ،معلوم باشد و محفوظ بماند. اما در میان همه این القاب و کنیه هاو صفات ، اشتهار تو به عقیله بنى هاشم و عقیله عرب، بیشتر بود... که تو عزیز خاندان خود بودى و عزت هیچ دخترى به پاى عزت تو نمى رسید. و چنین یوسفى را اگر از شرق تا غرب عالم ، خواستار و طالب نباشند، غیر طبیعى است... و طبیعى است اگر طالبان وخواستگاران ، به بضاعت وجودى خویش ننگرند و فقط چشم به عظمت مطلوب بدوزند. مى آمدند، همه گونه مردم مى آمدند،... .....
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت12 🏴#پرتو_ششم اما چگونه؟... با این قامت شکسته که نمى توان خیمه وجود حسین
📚 مى آمدند، همه گونه مردم مى آمدند،... از مهترین قبایل اشراف تاکهترین مردم اطراف و اکناف . و همه تو را از على ، طلب مى کردند و دست تمنا درازتر از پاى طلب بازمى گشتند.... پست ترین و فرومایه ترین آنها، اشعث بن قیس کندى بود. همان که در سال دهم هجرت ایمان آورد، اما بعد از ارتحال رسول ، آشکارا مرتد شد و تا ابوبکر بر او چیره نشد، ایمان مجدد نیاورد. ابوبکر پس از این پیروزى ، خواهر نابینایش را به او داد و او دو فرزند براى اشعث به ارمغان آورد. یکى اسماء که زهر در جام برادرت حسن ریخت و او را به شهادت رساند... و دیگرى محمد که اکنون در لشگر عمرسعد، مقابل برادر تو ایستاده است. هرچه از پدرت ، کلام رد و تلخ مى شنید، رها نمى کرد. گویى در نفس این طلب ، تشخصى براى خود مى جست. بار آخر در مسجد بود که ماجرا را پیش کشید، در پیش چشم دیگران. و على برآشفته و غضب آلود فریاد کشید: ابوبکر تو را به اشتباه انداخته است اى پسر بافنده ! به خدا اگر بار دیگر نام دختر من بر زبان نامحرم تو جارى شود و گوش نامحرم دیگران بشنود، از شمشیرم پاسخ خواهى گرفت. این غریو غیرت الله، او را خفه کرد ودیگران را هم سر جایشان نشاند. اما یک خواستگار بود که با همه دیگران فرق مى کرد و او عبداالله، پسر جعفر طیار شهید مؤته بود، مشهور به بحر جود و دریاى سخاوت . هم فرزندشهیدى با آن مقام و عظمت بود و هم پسرعمو و از افتخارات بنى هاشم.پیامبر اکرم بارها در حضور امیر مؤ منان و او و دیگران گفته بود: دختران ما براى پسران ماو پسران ما براى دختران ما. و این کلام پیامبر، پروانه خوبى بود براى طلب کردن شمع خانه على. اما عبداالله شرم مى کرد از طرح ماجرا..... نگاه کردن به ابهت چشمهاى على و خواستگارى کردن دختر او کار آسانى نبود... هرچندکه خواستگار، عبداالله جعفر، برادر زاده على باشد و نزدیکترین کس به خاندان پیامبر. عاقبت کسى را واسطه کرد که این پیام را به گوش على برساند و این مهم را از او طلب کند.... ریش سپید واسطه ، متوسل شده بود به همان کلام پیامبر که پیامبر با اشاره به فرزندان جعفر فرموده است : دختران ما از آن پسران ما و پسران ما از آن دختران ما.و براى برانگیختن عاطفه على ، گفته بود:در مهر هم اگر صلاح بدانید، تبعیت کنیم از مهریه صدیقه کبرى سلام االله علیها.ازدواج اما براى تو مقوله اى نبود مثل دیگر دختران.تو را فقط یک انگیزه ، حیات مى بخشید و یک بهانه زنده نگاه مى داشت و آن حسین بود. فقط گفتى : به این شرط که ازدواج ، مرا از حسینم جدا نکند.گفتند: نمى کند.گفتى : اقامت در هر دیار که حسین اقامت مى کند.گفتند:قبول.گفتى :به هر سفر که حسین رفت ، من با او همراه و همسفر باشم.گفتند:قبول. گفتى :قبول و على گفت : قبول حضرت حق. پیش و بیش از همه ، فقرا و مساکین شهر از این خبر، مطلع و مسرور شدند.... .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 🔻 امام حسن مجتبی(ع) فرمود: ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَک تَکنْ غَنِیاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَک تَکنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یصاحِبُوک بِهِ تَکنْ عَدْلاً.1 🍃ای فرزند آدم! نسبت به محرمات الهی، عفیف و پاک دامن باش تا عابد و بنده خدا باشی. راضی باش بر آنچه خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنی و بی نیاز باشی. نسبت به همسایگان، دوستان و هم نشینان خود نیکی و احسان نما تا مسلمان محسوب شوی. با افراد [مختلف] آنچنان برخورد کن که انتظار داری دیگران همان گونه با تو برخورد کنند. 📚نزهه النّاظر و تنبیه الخاطر، ص79، ح33؛ بحارالانوار، ج78، ص112، س8. 📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر احکام شریک شوید. ─┅═༅𖣔🖤𖣔༅═┅─ @ahkame_banovan ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌@ahkame_banovan
هدایت شده از ضیافت عارفانه
غریب غریبا.mp3
10.07M
◾️ غریب غریبا😭 سلام تنها سلام مظلوم سلام آقای من😭✋ تسلیت باد😭💔 تسلیت به
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب #قسمت13 مى آمدند، همه گونه مردم مى آمدند،... از مهترین قبایل اشراف تاکهترین مردم اط
📚 ♥️ فقرا و مساکین شهر از این خبر، مطلع و مسرور شدند.... چرا که عطرولیمه ازدواج تو، اول سحورى در خانه آنها را نواخت.... و پس از آن ، دیگران و دیگران آمدند و این ازدواج مبارك را تهنیت گفتند. دو نوجوانى که اکنون به سوى تو پیش مى آیند، ثمره همین ازداوجند... گرچه از مقام حسین مى آیند، اما ماءیوس و خسته و دلشکسته اند. هر دو یلى شده اند براى خودشان.به شاخه هاى شمشاد مى مانند. هیچگاه به دید فروشنده ، اینسان به آنها نگاه نکرده بودى.... چه بزرگ شده اند، چه قد کشیده اند، چه به کمال رسیده اند. جان مى دهند براى قربانى کردن پیش پاى حسین ، براى بازپس دادن به خدا. براى عرضه در بازار عشق.علت خستگى و شکستگى شان را مى دانى... حسین به آنها رخصت میدان رفتن نداده است. از صبح، بى تاب و قرار بوده اند و مکرر پاسخ منفى شنیده اند... پیش از على اکبر، بار سفر بسته اند اما امام پروانه پرواز را به على اکبر داده است... و این آنها را بى تاب تر کرده است. علت بى تابى شان را مى دانى اما آب در دلت تکان نمى خورد. مى دانى که قرار نیست اینها دنیاى پس از حسین را ببینند. و ترتیب و توالى رفتن هم مثل همه ظرائف دیگر، پیش از این در لوح محفوظ رقم خورده است.لوحى که پیش چشم توست.اصلا اگر بنا بر فدیه کردن نبود، غرض از زادن چه بود؟ اینهمه سال ، پاى دو گل نشسته اى تا به محبوبت هدیه اش کنى . همه آن رنجها براى امروز سپرى شده است و حالا مگر مى شود که نشود.در مدینه هم وقتى قصد حسین از سفر، به گوش تو رسید، این دو در شهر نبودند،... اما معطلشان نشدى.... مى دانستى که هر کجا باشند، نهم محرم، جایشان در کربلاست! بى درنگ از عبداالله خداحافظى کردى و به خانه حسین درآمدى. بهانه زیستن پدید آمده بود، و یک لحظه بیشتر با حسین زیستن غنیمت بود.هر دو وقتى در منزلى بین راه ، به کاروان رسیدند و تو را از دیدارشان متعجب ندیدند، شگفت زده شدند. گمان مى کردند که تو را ناگهان غافلگیر خواهند کرد و بهت و حیرتت را بر خواهند انگیخت... اما وقتى در نگاه وتبسم تو جز آرامش نیافتند، با تعجب پرسیدند:مگر از آمدن ما خبر داشتید؟ و تو گفتى : شما براى همین روزها به دنیا آمده بودید. مگر مى شد امام من جایى باشد عون و محمد من جاى دیگر؟ این روزها باید جاده همه عشقهاى من به یک نقطه منتهى شود. بدون شما دوپاره تن این ماجرا چگونه ممکن مى شد اکنون هر دو بغض کرده و لب برچیده آمده اند که :مادر! امام رخصت میدان نمى دهد. کارى بکن. تو مى گویى : عزیزان ! پاى مرا به میان نکشید. محمد مى گوید:چرا مادر؟ تو خواهر امامى ! عزیزترین محبوب اویى. و تو مى گویى : به همین دلیل نباید پاى مرا به میان کشید. نمى خواهم امام گمان کند که من شما را راهى میدان کرده ام . نمى خواهم امام گمان کند که من دارم عزیزانم را فدایش مى کنم . گمان کند که من بیشتر از شما شائقم به این ماجرا. گمان کند... چه مى گویم . او اما م است ، در وادى معرفت او گمان راه ندارد. او چون آینه همه دلها را مى بیند و همه نیتها را مى خواند. اما...اما من اینگونه دلخوشترم . این دلخوشى را از مادرتان دریغ نکنید. عون مى گوید: امر، امر شماست مادر! اما اگر چاره اى جز این نباشد چه ؟ ما همه تلاشمان را کردیم . پیداست که امام نمى خواهد شما را داغدار ببیند. اندوه شما را تاب نمى آورند. این را آشکارا از نگاهشان مى شود فهمید. محمد مى گوید: ماندن بیش از این قابل تحمل نیست مادر! دست ما و دامنت! تو چشم به آسمان مى دوزى... .......
مسجد امام خمینی (ره) حاجی آباد
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت14 فقرا و مساکین شهر از این خبر، مطلع و مسرور شدند.... چرا که عطرولیمه ازدو
📚 ♥️ تو چشم به آسمان مى دوزى... قامت دو نوجوانت را دوره مى کنى و مى گویى :رمز این کار را به شما مى گویم تا ببینم خودتان چه مى کنید. عون و محمد هر دو با تعجب مى پرسند:رمز؟!و تو مى گویى : آرى، قفل رضایت امام به رمز این کلام ،گشوده مى شود. بروید، بروید و امام را به مادرش فاطمه زهرا قسم بدهید. همین... به مقصود مى رسید...اما... هر دو با هم مى گویند: اما چه مادربغضت را فرو مى خورى و مى گویى : غبطه مى خورم به حالتان . در آن سوى هستى ، جاى مرا پیش حسین خالى کنید.... و از خداى حسین ، آمدن و پیوستنم را بخواهید.هر دو نگاهشان را به حلقه اشک چشمهاى تو مى دوزند و پاهایشان سست مى شود براى رفتن... مادرانه تشر مى زنى :بروید دیگر، چرا ایستاده اید؟!چند قدمى که مى روند، صدا مى زنى:راستى! و سرهاى هر دو بر مى گردد.سعى مى کنى محکم و آمرانه سخن بگویى:همین وداعمان باشد. برنگردید براى وداع با من ، پیش چشم حسین.و بر مى گردى... و خودت را به درون خیمه مى اندازى و تازه نفس اجازه مى یابد براى رها شدن و بغض مجال پیدا مى کند براى ترکیدن و اشک راه مى گشاید براى آمدن.چقدر به گریه مى گذرد؟ از کجا بدانى ؟فقط وقتى طنین فریاد عون به رجز در میدان مپیچید،... به خودت مى آیى و مى فهمى که کلام رمز، کار خودش را کرده است و پروانه شهادت از سوى امام صادر شده است. شاید این اولین بار باشد که صداى فریاد عون را مى شنوى... از آنجا که همیشه با تو و دیگران ، آرام و به مهر سخن مى گفته.... نمى توانستى تصور کنى که ذخیره و ظرفیتى از فریاد هم در حنجره داشته باشد. فریادش ، دل تو را که از خودى و مادرى، مى لرزاند، چه رسد به دشمن که پیش روى او ایستاده است: آهاى دشمن ! اگر مرا نمى شناسید، بشناسید! این منم فرزند جعفر طیار، شهید صادقى که بر تارك بهشت مى درخشید و با بالهاى سبزش در فردوس پرواز مى کند. و در روز حشر چه افتخارى برتر از این ؟!ذوق مى کنى از اینهمه استوارى و صلابت و این اشک که مى خواهد از پشت پلکها سر ریز شود، اشک شوق است.... اما اشک و شیون و آه ، همان چیزهایى هستند که در این لحظات نباید خودى نشان دهند. حتى بنا ندارى پا را از خیمه بیرون بگذارى . آن هنگام که بر تل پشت خیمه ها مى رفتى و حسین و میدان را نظاره مى کردى ، فرزند تو در میدان نبود.اکنون از خیمه درآمدن و در پیش چشم حسین ظاهر شدن یعنى به رخ کشیدن این دو هدیه کوچک. و این دو گل نورسته چه قابل دارد پیش پاى حسین!اگر همه جوانان عالم از آن تو بود، همه را فداى یک نگاه حسین مى کردى و عذر مى خواستى . اکنون شرم از این دو هدیه کوچک، کافیست تا تلاقى نگاه تو را با حسین پرهیز دهد... ......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘قال الرضا علیه السلام: ◽️«اِیَّاکُمْ وَ الْحِرْصَ وَ الْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ» ▪️از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو  امتهای گذشته را نابود کرده است. 📘بحار الانوار/ ۷۵/ ۳۴۶ 🏴🚩🏴شهادت هشتمین پیشوای شیعیان حضرت سلطان علیه‌السلام رابمحضر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه وهمه شیعیانشان تسلیت عرض می‌نمایبم 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌿 همه قدرت‌ها محتاج به توجه خاص حضرت رضا سلام‌الله‌علیه هستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 امشب که زمین و آسمان می گرید از ماتم عسکری جهان می گرید جا دارد اگر شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب الزمان می گرید 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، حضرت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد. . . علیه السلام تسلیت باد
🌼 جانم امام زمان(عج) 🌼 تاج زیبای ولایت 🌼 به شما می نازد .. 🌼 علی آن شاه هدایت 🌼 به شما می نازد .. 🌼 مهدی فاطمه(عج) 🌼 ای منتقم خون حسین(ع) 🌼 تو امامی و امامت 🌼 به شما می نازد... 🌼 آغاز ولایت عهدی 🌼 گل نرکس، بر تمام 🌼 منتظران ظهورش مبارک باد 🌼 اللهم عجل لولیک الفرج هه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 شهادت پدر و پسر به فاصله یک هفته ‏یک هفته تفاوت؛ پسر در ‎ و پدر در ‎ حین ادای نماز جمعه جام شهادت را نوشیدند. ‎ ✍علی رضا عبداللهی سیستانی ‏تروریست‌های امریکایی و دست نشانده های آنها دست از جنایت علیه شیعیان افغانستان برنمی‌دارند تا مبادا شیعیان مظلوم قدرت بگیرند. تنها مکتبی که در جهان قدرت پوشالی نظام سلطه و تمدن غرب را به چالش کشیده تشیع است. دشمنان ما نمی‌فهمند که ما با شهادت قدرتمندتر میشویم.. ✍علی رضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀عارف‌وپیرمرد ... مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. او پدرش را که بیماریش شدت گرفته بود در گوشه‌ای از جاده رها کرد و از آن جا دور شد. 😔😱 پیرمرد ساعت‌ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس‌های آخرش را می‌کشید…🙊 رهگذران از ترس مسری بودن بیماری پیرمرد و برای فرار از دردسر، بی اعتنا به ناله‌های  او، راه خود را می‌گرفتند و از کنار او عبور می‌کردند. 😞😞 عارفی 👳‍♂ که از آن جاده عبور می‌کرد، 👣به محض دیدن پیرمرد او را به دوش گرفت تا ببرد و درمانش کند.😊 رهگذری 😶 به طعنه به عارف گفت: “این پیرمرد فقیر است و بیمار؛ مرگش نیز نزدیک است، نه از او سودی به تو می‌رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد به وجود می‌آورد. پسرش هم او را در این جا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک می‌کنی؟”😶🤥🤥🤭 عارف 👳‍♂ گفت: من به او کمک نمی‌کنم، بلکه به خودم کمک می‌کنم؛ 😯اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم، چگونه رو به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم؛ من به خودم کمک می‌کنم.🤔🤔 هر کس ز کار خلق یکی عقده وا کند ایزد هزار عقده ز کارش رها کند 💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓 صدها فرشته بوسه بر آن دست می‏زنند کز کار خلق یکی گره بسته وا کند.. 💛🧡💛🧡💛🧡💛🧡💛🧡 پيامبرصلي الله عليه وآله : 🥀🦋🥀 🌸 وَاللَّهُ يُحِبُّ إغاثَةَ اللَّهفانِ 🌸 خداوند كمك به اندوهگين و ياري خواه را دوست دارد.😘😘 الكافي ج ۴ ،ص ۲۷ . ⏯ @koodakanehb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهالی گرامی مسجد و محله سلام👇 🎊 إن شاءالله قراره شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله (شب یک شنبه) جوایز بچه هایی که توی طرح بچه های آسمانی شرکت کردند و کارت نمازشونو تحویل دادن رو توی حسینیه بدیم🎊 ✔️ عزیزانی که دوست دارن بچه شونو بخاطر نماز و حجاب تشویق کنن پیام بدن باید جایزه بخرن و کادو کنن برسونن دستم تا با بقیه بچه ها بدیم شون. به این آیدی پیام دهید👇 @Sangar_saz
جمعه ای پشتِ بابِ نگاهت شروع به شدن میڪند در التهاب و گریزند ثانیه ها ! شاید این بار بیایی...🌸 @masjed_emam_khomeine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بچه ها اسامی زیر 🎊ان شاءالله 1 آبان شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله (شب یک شنبه) بعد از نماز تشریف بیاورید حسینیه برای دریافت جوایز طرح بچه های آسمانی☺️👇 🌹 اسامی دختر خانم های با حجاب و مسجدی به ترتیب رتبه ( جمع امتیازات کارت): ✔️ نفرات اول: 💐 رضوان نمازی 💐هانیه اکبری 💐 مریم نساج ✔️ نفرات دوم: 🌼 زهرا صالحی اسدالله 🌼 الناز عرب پور 🌼 زهرا عرب پور ابراهیم ✔️نفرات سوم: 🌹ملیکا رحیمی 🌹اسماء نمازی 🌹فاطمه نمازی ✔️ نفرات چهارم: 🌻زهرا توکلی محمد علی 🌻 فاطمه پاکدل 🌻 زینت توکلی قاسم 🌻 ریحانه توکلی عباس 🌻فاطمه صافی 😊✋ لطفا به دوستاتون که توی لیست اند اطلاع بدید منتظرتونیم🌹 🔸 کانال اطلاع رسانی مسجد امام خمینی رحمه الله علیه https://eitaa.com/masjed_emam_khomeine 🔸
آقا پسر های عزیز مسجدی 🔸 اسامی زیر امشب مصادف با شب تولد حضرت محمد صلی الله علیه و آله تشریف بیارن مسجد امام خمینی رحمه الله علیه جوایز شونو بگیرن👇 🎈 صالح یوسفان حسین 🎈 مهدی یوسفان حسین 🎈حسین صالحی محمد 🎈حمید رضا صالحی حمید 🎈علی صالحی حمید 🎈محمد مهدی نساج 🎈یاسین رحیمی 🎈امیر علی رحیمی 🎈علی پژوهنده 🎈 رضا صالحی 🎈علیرضا صالحی https://eitaa.com/masjed_emam_khomeine