هدایت شده از معالی
#بسم_الله
.
خداوند متعال در قرآن کریم فرمود:
.
والذین آمنو اشد حبا لله…
اهل ایمان فراز عشق بازی شان عشق بازی با خداست…
در حقیقت عشق های دنیایی، صرفا شبیه ساز هایی اند تا بیاموزی در آن آسمان بی کران حضرت معشوق پر بگیری و پرواز نابلد نباشی…
.
و فرمود قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله…
.
اگر عاشق حضرت دوست هستی بیا...
بیا تا راه دلدادگی حضرت معشوق را بیاموزمت…
.
.
و فرمود: هل الدین الا الحب و البغض؟!
دین و آیین مگر جز عشق و غیرت است؟! دل از هر چه غیر یار بشویی و خانه دل را بهر حضرت دلدار جارو کنی…
.
اگر عاشق شدی خواسته های خودت در خواسته های حضرت محبوب ذوب می شود،
تمنایت تمنای دلبر است و خواسته ات همو که دلبر خواهد…
.
اتفاقا عشق پریچهرگان و دلبر سیرتان و رعنا قامتان را در این آیین پسندیده شمرده اند تا تو مشق عشقی کنی... به زیبایی زلف پریشان و ابروی کمانش دل بدهی تا از این دلدادگی گذر کنی و به زیبای زیبا آفرین دل بدهی...
از این دل ستانی رها شوی و به یگانه دلستان عالم پیوند بخوری، پیوندی نا گسستنی که فرمود لا انفصام لها…
.
این مسیر عشق است...
.
و آیین اسلام همین است...
.
در امین الله می خوانی:« اعلام القاصدین الیک واضحه»
.
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
.
آنجا که کوه و دشت و هامون را در پی محبوب می جویی و می پویی... اگر پرچم راهی برای شیوه عاشقی باشد چه زیباست…
.
آنجا که در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود می شوی
اگر از گوشه ای کوکب هدایتی برون شود، تمنای دل است…
.
و حضرت ابالاحرار سید الشهدا همان پرچم هدایت در این ظلمتکده است که تو عاشقانه، کو به کو و کوچه به کوچه در پی دلدار خویش می گردی…
آری…
#حسین ، بر بلندای #عشق ایستاد و به بند بند وجودش فدای محبوب شدن را به تصویر کشید…
.
و در این قمار سرار #نور عشق، هر آنچه داشت باخت، و به خنکایی رسید که تمنایی فرا تر از آن جز #هوس #قمار دیگر نیست…
آری حسین علیه السلام هر آنچه داشت و نداشت را فدا کرد، حتی سه ساله دختر شیرین زبان بابا را…
#رقیه جانش را…
.
او که #عاشقی را از پدر با همین سن کم خوب از پدر آموخته بود،
آمد از خویش بگوید، بابا چه کسی مرا در این سن کم #یتیم کرد؟😭
اما زود پشیمان شد…
عاشق گله نمی کند…
#لاف_عشق_و_گله_از_یار_زهی_لاف_دروغ
لحن کلام عوض شد،
چند جمله: بابا محاسن زیبای تو را چه کسی به خون سرت رنگین کرد؟
بابا...
رگ های گردن تو را چه کس بریده؟
بابا...
انگار #بلبل از فغان نشست…
دیگر نه از خار بیابان گفت و نه از سرمای شب و نه از آفتاب روز
نه از گرسنگی…
.
نگفت و نگفتنی های بسیار را گذاشت…
سر بریده بابا طرفی ، سه ساله بابا طرفی😔
.
✍ #سید_زین_الدین_محمدی_موسوی