eitaa logo
مسجدالمهدی کن
208 دنبال‌کننده
23هزار عکس
3.8هزار ویدیو
341 فایل
مسجد المهدی(عج)کن برنامه های فرهنگی،دانش آموزی،آموزش قرآن اقامه نماز جماعت در سه نوبت صبح/ظهروعصر / مغرب و عشا https://eitaa.com/Dghaeam آدرس کانال ایتا و اینستاگرام مسجد المهدی(عج)کن👇👇👇👇 @masjed_kan
مشاهده در ایتا
دانلود
ریاضی‌اش🔢خیلی خوب بود. شب‌ها🌌 بچه‌ها را جمع می‌کرد کنار میدان سرپولک؛ پشت مسجد، ریاضی درس می‌داد؛ زیر تیر چراغ💡برق‼️ 🌹 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🌠وقتۍتوکاربهمون فشارمیومدیاخسته میشدیم بهمون میگفت: ثواب کار روهدیه کنیدبه یکۍازاهل‌بیت،اونوقت خستگۍبهتون غلبه نمیکنه وشما بهش غلبه مۍکنید 🥀 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
خیلی وقتهاچندتاکوچه ومیوه‌فروشی رارد میکردمیرفت سرکوچه‌ای که پیرمردی نشسته وچندتاجعبه میوه داشت میوه میخریدومیومدمیگفت گناه داره بایدکمک حالش باشیم 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🌸 روز ازدواج سفارش دادہ بود روی دو تا پارچه‌ی بزرگ نوشته بودند: ⭕️ "عالم محضر خداست در محضر خدا گناہ نکنید... ⭕️ پرسیدم: - "چرا این جمله رو نوشتی..!؟" گفت: - "جای این نوشته‌‌ها همین جاست. هیچ کجا، توی هیچ مجلسی آدم نباید گناہ کنه مخصوصاً توی ازدواج ما." ✍🏻به روایت همسر 🌺 📚دل دریایی/ص۶۸ ☺️ 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🔸موقع اذان خیلےها مےرفتند وضوبگیرند ولےحسن اذان واقامه‌اش رامےگفت ونمازش راشروع مےڪرد ❣مےگفت:حیف زمین خدانیست که آدم بدون وضوروش راہ برہ؟ 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
سواربلدوزربودیم میرفتیم خط عراقیهاهمه جارامیزدن صدااذان آمدگفت:نگه دارنماز گفتیم:توپ وخمپاره میادخطرداره گفت:کسۍجبهه میادنمازاول وقت رانبایدترک کنه 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
هم میتوانست خوشگل بپوشدوهم بهش می‌آمدکه خوش تیپ بگردد میگفتیم:توکه داری،چرانونوارنمیکنی؟ میگفت:شایدیک عده نداشته باشن مثل من بپوشن،دلشون بسوزه 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
به همسرشون میگن:👇🏻 ملیحه 🔅ما یه نگاه کردن داریم؛ 🔆یه دیدن من توی خیابون شاید ببینم ✔️اما نـــگاه نمیکنم ... شبیه شھدا شویم✌️🏻 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬احترام به پدر و مادر یعنی این☝️🏻 🦋تا حالا بوسه بر پای پدر ومادرت زدی⁉️ 🌷خدا عاشق همین کارهای بود که شهادت رو نصیبش کرد... 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
واردخانه که میشد قبل از حرف زدن لبخند می‌زد عصبانی نمیشد،صبور بود اعتقادش این بود که این زندگی موقت است ونباید سرمسائل کوچک خودرادرگیر کنیم 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🌱نمونه‌ای از مراقبه‌ها و خودسازی 🥀 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می‌انداخت. حجب و حیا در چهره‌اش موج می‌زد. برای کمک که به مغازه پدرش می‌رفت، اگر خانمى وارد مغازه می‌شد، کتابی در دست می‌گرفت، سرش را بالا نمی‌آورد و می‌گفت: «پدر لطفا شما جواب بدید ...» 🕊 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
‍ ‍ ‍ •┈┈••✾ ✾••┈┈• ☝️🏻رضایت خدا ملاک کارتان باشد یه روز دیدم شهید باقری با سر و وضع خاکی و گلی از در اومدن داخل اتاق😳 گفتم: فرمانده چه خبر کجا بودید که این طور خاکی و گلی شدید؟🤔 لبخند ملیحی زد🙂 و رفت نشست. می‌دونستم داره از گفتن موضوع خودداری میکنه. چند روزی تکرار شد تا اینکه یه شب که شیفت بودم گاه و بی‌گاه خوابم می برد و چرت می‌زدم. یک لحظه متوجه شدم سایه‌ای از جلوی چشمام رد شد. وسوسه شدم و سایه رو تعقیب کردم ببینم چکار میکنه🙄 دنبالش رفتم دیدم ایشون مشغول نظافت حیاط و سرویس‌های بهداشتی هستند.🚰 خجالت کشیدم😥و دویدم سمتشون و از ایشون خواستم ادامه کار رو به من بسپرن و گفتم: شما فرماندهی این کارا وظیفه ماست که نیروی شما هستیم. 👌🏻ایشون جواب دادن کاری که واسه رضای خدا باشه جایگاه انسان رو تغییر نمیده. من این کارو دوست دارم و انجام میدم. چون می‌دونستم بچه‌ها نمیذارن انجام بدم قبل از نمازصبح و تو تاریکی انجام میدم.😊 از خودم خجالت کشیدم سرمو پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری...🕊 🌷 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•- 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🔹پدرم خيلی زيبا و مؤثر به ما تذکر می‌داد؛ دعوا کردنش هميشه غير مستقيم بود؛ يعنی اصلا دعوا نمی‌کرد؛ و سرمان داد نمی‌کشيد... 🔹وقتی کار اشتباهی می‌کرديم، صدايمان می‌کرد و ما را می‌برد تویاتاقش، می‌نشستيم کنار هم؛ بابا سوره‌ی والعصر را می‌خواند ... حالا من دل توی دلم نبود که من چی کار کردم!؟ آن قدر زيبا و با ادب حرف می‌زد که به خودم قول می‌دادم ديگر اشتباهم را تکرار نکنم. ❤️ ═══✙☘🌷☘🌷☘✙═══ 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🔸 هنوز هلی کوپتر برای برگشت بلند نشده بود که درگیری سنگینی آغاز شد. 20 دقیقه طول کشید تا نیروها آرایش بگیرند و عملیات پاکسازی منطقه را آغاز کنند. 🔸ناآشنایی با محل و کم بودن مهمات باعث شد تا بخشی از نیروها عقب نشینی کنند. هلی کوپتر آمد و بچه‌ها را برد، سروان علی صیاد شیرازی و نیروهایش جاماندند. 🔸علی که متوجه نگاه های نگران و ناامید همراهان شد، شروع کرد دوره‌‌های نظامی مختلفی را که دیده بود برای آنان شرح دادن تا بدین وسیله اعتمادشان را جلب کند و تابع دستوراتش باشند. 🔸علی به (عج) متوسل شد و دعای فرج خواند. خودش می‌گفت: «همین که دعا را خواندم، بلافاصله طرح عملیات به ذهنم خطور کرد و تمام تاکتیک هایی را که به صورت تئوری خوانده و هیچ وقت عملا استفاده نکرده بودم به ذهنم رسید؛ آن هم تاکتیک عبور از منطقه خطر و شرایطی که احساس می کردیم در محاصره‌ایم.» 🌺 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم دیده نشده‌ی روایت پیرمرد عراقی از شهیدی که بارها به خوابش آمد تا محل پیکرش را به بچه‌های تفحص نشان دهد... 👌🏻جالبه ببینید 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
💠توۍمحل کار۱۰ساعت کارمۍ‌کرد اما۷ساعت به عنوان ساعت کارۍمۍزد مۍگفت فکرمیکنم فلان کارشخصۍهم انجام داده‌ام اینجورۍمقیدبودتوۍحساب وکتاب بیت‌المال 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
✨صبح روز مبعث حال وهوای عجیبی داشت. 🍳سر سفره صبحانه حاضر نشد. 🌟وقتی علت را از او پرسیدم گفت:می‌خواهم صبحانه را از دست پیامبر در بهشت دریافت کنم. 🍎یک سیب به او تعارف کردند نخورد و گفت:دلم میوه بهشتی می‌خواهد. 🕊همان روز به شهادت رسید هم صبحانه و هم میوه بهشتی را در بهشت میهمان رسول‌الله(ص) شد. 🥀 💎🍃💎🍃💎🍃💎 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🕊شهیدی که‌دلتنگ امام رضا(ع)بود 🍂سال ۶۵ بود که محمدحسن از جبهه مرخصی اومد قم. بهم گفت: بابا! خیلی وقته حرم امام رضا(علیه السلام) نرفتم دلم خیلی برای آقا تنگ شده. گفتم: حالا که اومدی مرخصی برو. 💠گفت: نه، حضرت امام که نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است گفته جوان‌ها جبهہ‌ها را پر کنند. زیارت امام رضا(علیه السلام) برام مستحبه اما اطاعت امر نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) لازم و واجبه. 🌱من باید برگردم جبهه؛ نمی‌توانم؛ ولو یک نفر، ولو یک روز و دو روز! امر امام زمین می‌مونه. گفتم: خوب برو جبهه؛ و او رفت. 🥀عملیات والفجر هشت با رمز یافاطمةالزهرا (سلام الله علیها) شروع شدو محمدحسن توی عملیات به شهادت رسید. 🍂به ما خبر دادند کہ پیکر پسرتون اومده معراج شهدای اهواز ولی قابل شناسایی نیست. خودتون بیایید و شناسایی کنید. 🌷رفتیم معراج شهدا و دو روز تمام گشتیم اما پیکر پیدا نشد. نشستم و شروع به گریه کردن کردم که یکی زد روی شونه‌ام و گفت: حاج آقای ترابیان عذرخواهی می‌کنم،ببخشید؛ پیکر محمدحسن اشتباهی رفته مشهد امام رضا(علیه‌السلام)دور ضریح آقا طواف کرده و داره برمی‌گرده. گفتم: اشتباهی نرفته او عاشق امام رضا(علیه‌السلام) بود. 🌹 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
✅برخورد صحیح 💢سید بهترین راه را برای مقابله با‌ انسان‌های سرکش، مهربانی و عطوفت و برخورد صحیح می‌دانست. 🌱همسرش می‌گفت: "در میدان ساعت ایستاده بودیم. در سمت دیگر میدان چند جوان که ظاهر مناسبی نداشتند مرتکب کارهای ناپسندی شدند. 🔅سید با دیدن آن وضعیت رو به من کرد و گفت: " شما و زهرا در اینجا بمانید، من الان برمی‌گردم. " 🔻نگران شدم. پیش خودم گفتم نکنه با آن حال بیمار، دست به کاری بزند. ☑️دیدم رفت جلو و با لبخند با آن جوان‌ها سر صحبت را باز کرد. آن قدر آرام و منطقی برخورد کرد که آنها خودشان متوجه ناپسند بودن کارشان شدند و سرشان را از خجالت پایین گرفتند." 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
💥رعایت قانون 🕐حوصله‌ام سر رفته بود. اول به ساعتم نگاه كردم، بعد به سرعت ماشین. 🚗گفتم: «آقا مهدی! شما كه می‌گفتین قم تا خرم آباد رو سه ساعته می‌رین. ⛔️گفت: «اون مالِ روزِ شب، نباید از هفتاد تا بیش‌تر رفت. قانونِ اطاعتش، اطاعت از ولی فقیهه» 🕊 ─═🍃💠🔸💠🍃═─ 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
💐توی اخلاص نمونه بود. دقت می‌کرد کار برای خدا باشه. 🌱می‌گفت همه ما باید نیت کارهامون باشه. این جوری زندگیمون با برکت میشه... 🌷 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊کبوتری که بادیدن پیکر شهید جان داد کرامت 🌸 ✅حتماً ببینید 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
🚙در آن چند سالی که ماشین زیر پایش بود محال بود که کسی را پیاده و درمانده ببیند و سوار نکند. 🌸بسیار دلسوز بود 💰و اگر کسی می‌خواست مقدار مسیری را که آنها را سوار کرده پولی بدهند، 💎می‌گفت: خواهر من... برادر من... من برای این کار رو کردم برای اموات صلوات بفرستید. 🌹 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃
به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعا کاری رو بکنی خودش عزیزت میکنه آخرش هم همین خصلتش باعث شدتا عکس شهادتش اینطور معروف بشه 🌸 🍃🌺مسجد المهدی کن @masjed_kan🌺🍃