🌹روايتى از شهيد مدافع حرم محمدحسين محمدخانى (حاج عمار)؛
🔸اگر سردردى، مريضى يا هر مشكلى داشتيم، معتقد بوديم برويم #هيئت خوب مىشويم. مىگفت: «مىشه #توشه تمام عمر و تموم سالت رو در هيئت ببندى!» ... جزو آرزوهايش بود در #خانه روضه هفتگى بگيريم، اما نمىشد. چون خانهمان كوچك بود و وسايلمان زياد ...
🔸البته زياد هيئت دو نفرى داشتيم. براى هم #سخنرانى مىكرديم و چاشنىاش چندخط #روضه هم مىخوانديم، بعد #چاى، نسكافه يا بستنى مىخورديم. مىگفت: «اين خوردنيا الان مال هيئته!» هر وقت چاى مىريختم مىآوردم، مىگفت: «بيا دوسه خط روضه بخونيم تا #چاى_روضه خورده باشيم!»
🔸#زيارت_عاشورا مىخوانديم و #تفسير مىكرديم. اصرار نداشتيم زيارت #جامعه_كبيره را تا ته بخوانيم. يكى دو صفحه را با #معنى مىخوانديم، چون به زبان عربى مسلط بود، برايم #ترجمه مىكرد و #توضيح مىداد.
📚برشى از كتاب «قصه دلبرى، شهيد مدافع حرم محمدحسين محمدخانى به روايت همسر»
🌹🕊🌴 @masjed_kan
هیئت نباید بری!
- چرا؟؟؟
- مگه نگفتی من سوریه نرم.من سوریه نمیرم،اسم تو هم سمیه نیست ،اسم جدیدت آزیتاست. اسم منم مصطفی نیست، کوروشه.
اسم فاطمه رو هم عوض می کنیم.هیئت و مسجدم نمیریم و فقط توی خونه نماز می خونیم. تو هم با #زنان_کوفی محشور میشی!!
- اصلا نگران نباش، هیئت نمیریم!
بعد از ظهر نرفتم.شب که شد دیدم نمی شود هیئت نرفت.
گفتم: "پاشو بریم هیئت !"
- قرار نبود #هیئت بریم آزیتاخانم!
- چرا اینجوری میکنی آقا مصطفی؟؟
- قبول میکنی من #سوریه برم و تو اسمت سمیه باشه و اسم من مصطفی و اسم دخترم فاطمه و پسرم محمدعلی؟؟ در آن صورت هیئت و #نماز و مسجد هم میری!!
- من رو با هیئت #تهدید میکنی؟؟؟؟
-بله یا رومی روم یا زنگی زنگ.
کمی فکر کردم و گفتم : " قبول! #اسم_تو_مصطفاست "
🌷شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
[ســید ابراهــیم ]
📖 کتاب اسم تو مصطفاست
🆔 @masjed_kan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذار ازت دور بشم بدون تو میمیرم یه اربعین نیام حرم به جون تو میمیرم
#اربعین#مشایه#پیاده_روی#کربلا#نجف#حسین#ارباب#ارباب_شدی_که_رو_به_هر_کس_نزنم#ولایت#ولایت_فقیه#ولی_فقیه#شهید#شهدا#شهادت#مدافعان_حرم#صاحب_الزمان#محمد_حسین_حدادیان#حاج_عبدالرضا_هلالی#حاج_مهدی_کمانی#حاج_مهدی_رسولی#مهدی_رعنایی#جواد_مقدم#حسین_عینی_فرد#حاج_حسین_سیب_سرخی#هیئت
🌴 @masjed_kan