هدایت شده از بصیرانقلابی🇮🇷
♥️ شیخ مرتضی انصاری مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد.
▫️مردم از او می پرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟
فرمود: دارم.
نمی دانید از وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار به ظاهر سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد.
چون سن و سالی از مادرش گذشته بود از گریه ی سختِ او اشکال کردند.
در جواب فرمود:
😭گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟
مگر در عالم از مادر، والا تر برای رسیدن به خدا داریم؟
🥀 #پنجشنبه است شادی روح همه شهداء، امام(ره) اموات و پدران و مادران آسمانی #صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🌷
بصیرانقلابی
@bassir57