🌼چرا کسانی که در آخرالزمان زندگی میکنند، رزق و #روزیشان_تنگ است؟
مردی به خدمت امام صادق(ع) آمد و عرضه داشت: من مرتکب گناهی شدهام.
امام صادق(ع) فرمود :خدا میبخشد.
آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شدهام، خیلی بزرگ است.
امام فرمود: اگر به اندازهی کوه باشد خدا میبخشد.
آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شدهام، خیلی بزرگتر است.
امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شدهای؟!
و آن شخص به شرح ماجرا پرداخت.
پس از اتمام سخن، امام صادق(ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا میبخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.
از امام صادق(ع) پرسیدند:
چرا کسانی که در آخر زمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟
💭 فرمودند : به این دلیل که غالبا #نمازهایشان_قضا است.
📗 رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث
@masjede_hazrate_fateme
📕 #حضرت_زهرا
صلوات الله علیها فرمودند:
امّا وَالله، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى اهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسَّلام.
📕 به خدا سوگند، اگر حقّ (یعنى خلافت و امامت ) را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم پیروى و متابعت کرده بودند حتّى دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا - و دین - اختلاف نمى کردند؛ و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد عجّل الله فرجه الشّریف، و صلوات الله علیهم اجمعین مى گردید که او نهمین فرزند از حسین علیه السلام مى باشد.
📕 بحارالأنوار ۳۶: ۳۵۲
#تجربه_ی_تاریخی
#علت_تمام_مشکلات_انحراف_در_مسیر_رهبری_جامعه_و_غصب_خلافت_بود.
@masjede_hazrate_fateme
هدایت شده از مسجد حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)
24.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم دسته ی عزاداری روز شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 👆👆👆
مادر جان ...
چرا شبانه؟ چرا مخفیانه؟ چرا غریبانه؟
دفنت کردند😭😭😭
به اندازه ارادتمان به سیده النساء العالمین در اقامه عزای این بانوی دو سرا کوشا باشیم.
#این_الفاطمیون
#دسته_سینه_زنی
#مسجد_حضرت_فاطمه_الزهرا_س
#میروم_تا_انتقام_سیلی_زهرا_بگیرم
#مادر_شهدا
#ظهر_شهادت
#لطفا_رسانه_باشید
@masjede_hazrate_fateme
الاڪه صاحب عزاے تمام غمهایے
دوباره #فاطمیه آمده؛نمےآیـے⁉️
ڪجاسیاه،به تن ڪردهاے غریبانه
ڪجابه سینه خود مےزنے به تنهایے
ڪجاشبیه علی سربه چاه غم بردے
ڪجاشبیه علے روضه خوان زهرایـے
@masjede_hazrate_fateme
به استقبالتان آمده زهرا....
امروز حدود ۸_٩ صبح دانشگاه تهران
#تشییع_شهدای_گمنام
@masjede_hazrate_fateme
24.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حال و هوای عجیب مترو تهران 🥺
«فاطمیه عاشورای دختران زهراییست:)»
اجــرای فاطمیه یه حس و حال دیگه ای داشت..💔
راستش نگران بازخوردا بودیم، حتی فکر میکردیم که دیگه تست حجاب هم نداریم..!
امــا دلای زهرایی، چقدر زیاد بود:))😌
خودشون مشتاقانه،میخواستن براشون روسری یا شالشون رو ببندیم..😭😍
و چقدر ذوق میکردن از دیدن خودشون تو آینه😍
انگار خودشونم میدونستن الان، حضرت فاطمه داره نگاهشون میکنه و بهشون لبخند میزنه.. 🖤، مادره دیگه، مگه میشه دختراشو فراموش کنه؟✨
#فرشتگان_سرزمین_من
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
📌 عنایت حضرت زهرا به شهدای گمنام
|توصیه میشود این روایت را بخوانید|
🔹️ یکی از بچههای محل که همراه ابراهیم هادی به جبهه آمده بود. در ارتفاعات بازی دراز به شهادت رسید و پیکرش جا ماند.
◇ ابراهیم وقتی مطلع شد، خیلی تلاش کرد که به سمت ارتفاعات برود. ولی به علت حساسیت منطقه و حضور نیروهای دشمن، فرماندهان اجازه چنین کاری را به او ندادند.
◇ ابراهیم هم روی حرف فرماندهی چیزی نگفت و اطاعت کرد. یک ماه بعد که منطقه آرام شد. یک شب ابراهیم بالای ارتفاعات رفت و توانست پیکر این شهید را پیدا کند و با خودش به عقب منتقل کند.
◇ بعد با هم مرخصی گرفتیم و به همراه جنازه این شهید به تهران اومدیم و در تشییع پیکر شهید شرکت کردیم.
◇ چند روزی تهران ماندیم که کارهای شخصی را انجام دهیم. در روز بازگشت با ابراهیم به مسجد محمدی رفتیم.
◇ بعد از نماز، پدر همان شهید جلو آمد و سلام و علیک کرد و ضمن عرض تشکر گفت: "آقا ابراهیم خداخیرت بدهد، دیشب پسرم رو تو خواب دیدم که ابتدا کمی ناراحت بود".
◇ ابراهیم پرسید: "چرا حاج آقا؟! ما با سختی پسرتون رو آوردیم عقب"
◇ پدر شهید با کلامی بغضآلود ادامه داد: "میدونم، اما پسرم توی خواب گفت: اون یک ماه که ما گمنام توی کوه افتاده بودیم مرتب مادر سادات حضرت زهرا (س) به ما سر میزد و خیلی برای ما خوب بود. اما از زمانی که پیکر ما برگشته دیگه این خبرا نیست و میگن این افتخار برای شهدای گمنام است.
◇ اما برطرف شدن دل نگرانی های من و مادرش با دیدن جنازه پسرم او را آرام کرد