eitaa logo
مسجد حضرت فاطمه (سلام الله علیها)_(حاجیه خانم فاطمه)
3.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
114 فایل
کانال عمومی مسجد حضرت فاطمه سلام الله علیها-(حاجیه خانم فاطمه) قم-خیابان امامزاده ابراهیم ک 12 کانون فرهنگی هنری فاطمه الزهرا سلام الله علیها @kanoonema1400 کانال اطلاع رسانی و اخبار مسجد و محله امامزاده ابراهیم علیه السلام @masjedehazratefateme2
مشاهده در ایتا
دانلود
منجی: 🔆 🔸حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه 🔹گفت: یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه 🔸گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم 🔹گفت: دارم میمیرم 🔸گفتم: یعنی چی؟ 🔹گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه 🔸گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟ 🔹گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد. 🔸گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده 🔹با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟ 🔸فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش 🔸گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟ 🔹گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم، از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن، 🔹تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم، خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم، اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت. 🔹خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد 🔹با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن، آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه 🔹سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم 🔹بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم 🔹ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم 🔹گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم 🔹مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم 🔹الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد. 🔹حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟ 🔸گفتم: اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه خوب شدن آدما واسه خدا عزیزه 🔹آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر 🔸داشت میرفت که بهش گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟ 🔹گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!! 🔸یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟ 🔹گفت: بیمار نیستم! 🔸هم کفرم داشت در میومد وهم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟ 🔹گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم 🔹 گفتن: نه 🔹گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! 🔹خلاصه ما رفتنی هستیم کی ش فرقی داره مگه؟ 🔸باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد
🔆 🔻مردی گوسفندی ذبح و آن را کباب کرد؛ به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم. 🔸برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است. 🔹تعداد اندکی برای نجات دادن آنها آمدند، وقتی به خانه رسیدند با کباب گوسفند و نوشیدنی‌های رنگارنگ پذیرایی شدند. 🔸برادرش آمد و دید که کسانی دیگر آمده و گوسفند کباب شده را خورده‌اند. 🔹از برادرش پرسید:‌ چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟ 🔸برادرش گفت: اینها دوستان ما و شما هستند. 🔹کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتید، حتی حاضر نشدند یک سطل آب روی خانه شما که آتش گرفته بود، بیاندازند. 🔸خیلی‌ها هنگام کباب و گوسفند دوستان آدم هستند، وقتی خانه آتش گرفت، حتی یک سطل آب هم روی خاکسترتان نخواهند ریخت. 🔺قدر دوستان واقعیمان را بدانیم ... @masjedehazratefateme
🔅 ✍ ایمان و اعتقاد واقعی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود. مردی میانسال در زمین کشاورزی مشغول کار بود. حاکم بی‌مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی‌نوا با ترس مقابل تخت حاکم ایستاد. به‌دستور حاکم لباس گران‌بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت: یک قاطر راهوار به‌همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم از تخت پایین آمده بود و آرام قدم می‌زد. سپس گفت: می‌توانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده‌ای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند. حاکم پرسید: مرا می‌شناسی؟ بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا می‌شناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: به‌خاطر داری ۲۰ سال قبل با دوستی به پابوس سلطان کرامت و جود حضرت رضا (علیه‌السلام) رفته بودی؟ دوستت گفت خدایا به حق این آقا مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن او زدی که ای ساده‌دل! من سال‌هاست از آقا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزی‌ام می‌خواهم هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می‌خواهی؟ یک‌باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می‌خواستی. این کشیده هم تلافی همان کشیده‌ای که به من زدی. فقط می‌خواستم بدانی که برای آقا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. @masjedehazratefateme
آیا هر بار که لباسامون‌ کثیف میشوند آن ها رو نمےشوییم؟ گناه هم همینطور هست... باید پشت سرهم استغفار کنیم تا گناهانمان پاک شوند... 🌿 أستَغفِرُ اللّهَ رَبّی‌وأتُوبُ إلَیه 🌿 @masjedehazratefateme
🔸 فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. 🔸 مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ 🔹 کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند. 🔸 مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز گفت: هیچ‌چيز، خیالم راحت است ...! 🔰 همیشه بازنده‌ترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمی‌زنند ... ‎┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ @masjedehazratefateme
✍️ 13 جمله جالب 1) از زشت‌رویی پرسیدند: آن روز که جمال پخش می‌کردند، کجا بودی؟ گفت: در صف کمال! 2) اگر کسی به تو لبخند نمی‌زند علت را در لبان بسته خود جست‌وجو کن! 3) مشکلی که با پول حل شود، مشکل نیست، هزینه است. 4) همیشه رفیق پابرهنه‌ها باش، چون هیچ ریگی به کفششان نیست. 5) با تمام فقر، هرگز محبت را گدایی نکن و با تمام ثروت، هرگز عشق را خریداری نکن. 6) هرکس ساز خودش را می‌زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نرقصید. 7) مردی که کوه را از میان برداشت، کسی بود که اول شروع به برداشتن سنگ‌ریزه‌ها کرد. 8) شجاعت یعنی بترس، بلرز، ولی یک قدم به جلو بردار. 9) وقتی كاملاً تنهـا و بى‌كس شدی، بدان که خدا همه را بیرون کرده، تا خودت باشی و خودش. 10) یادت باشد که در زندگی روزی به عقب نگاه می‌کنی و به آنچه كه برایت گریه‌دار بود، می‌خندی. 11) آدمی را آدمیت لازم است، عود را گر بو نباشد، هیزم است. 12) کشتن گنجشک‌ها، کرکس‌ها را ادب نمی‌کند. 13) فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد ولی حماقت نه. https://eitaa.com/masjedehazratefateme
هرگز نمازت را ترک مکن " میلیون ها نفر زیر خاک بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست ؛ تا "سجده" کنند، فقط یک سجده از پاهايی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند.. قبرها، پر است از جوانانى که میخواستند در پیری توبه کنند... رسول الله صلےالله علیه وآله فرموده اند نماز صبح : نور صورت ظهر : بركت رزق عصر : طاقت بدن مغرب : فايده فرزند عشاء : آرامش مي بخشد.🕊❤️ https://eitaa.com/masjedehazratefateme
🌺🌺 ✍ از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته می‌شوند؟ پاسخ داد: 1⃣ در هنگامِ غربت🌺 2⃣ در بیماریِ همسرش🌸 3⃣ در هنگامِ سختی🌺 4⃣ در هنگامِ فقرِشوهرش🌸 5⃣ در بلا و امتحانِ الهی🌺 6⃣ در پیریِ پدر و مادر🌸 7⃣ در تقسیمِ ارث🌺 اللهم عجل لولیک الفرج🤲💚🤲 https://eitaa.com/masjedehazratefateme