eitaa logo
کانال مسجد الزهرا وحسینیه کدکنی های مقیم مشهد و (هئیت ابوالفضلی )
850 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
52 فایل
مخصوص اطلاع رسانی و فعالیت های مذهبی مسجد الزهرا وحسینیه کدکنی های مقیم مشهدمی باشد . #مراسمات خود را به شماره های زیر ارسال کنید. حاج محمد صدیقی 09151135157 سیدی 09153585797 رحمتی پور 09155166317 بخشی 09151059789
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوازدهم یا سیزدهم ماه محرم عده ای از بنی اسد به اصرار همسرانشان با ترس و خوف از دشمن شبانه برای دفن بدن مطهر سيدالشهداء عليه السلام و بنی هاشم و اصحاب آن حضرت آمدند. اماچون بدنهای بی سر را دیدند متحیر ماندند. امام سجاد عليه السلام نیزبه قدرت امامت از میان غل و زنجیر بیرون آمده و برای دفن ابدان به کربلا آمدند وبا دستور حضرت بدنها در مکانهای معلوم دفن گردیدند. ازشام عاشورا بدستور خادمه درکنار بدن مطهرامام حسین علیه السلام وابدان مطهر دیگرشهداء ازبدنها میکرد. چون قصد دشمن این بود که روزبعد عاشورا هم برای چندمین بار بربدنها جسارت کنند. اما تاموقع دفن از ابدان مراقبت کرد ونگذاشت کسی نزدیک به آنان شود. کافی ج۱ص۴۶۵ دوازدهم ماه محرم ابن زيادلعین فرمان داد كه احدى حق ندارد با ازخانه بيرون آيد، و ده هزارسوار وپياده برتمام كوچه ها و بازارها گردانيد، كه احدى ازشيعيان اميرالمؤمنين عليه السلام حركتى نكنند. سپس فرمان داد سرها راپيش روى اهل بيت عليه السلام حركت دهند وبعد وارد شهركرده، در كوى و بگردانند. مردم باديدن حالت زار ذريه پيامبر صلی الله عليه وآله و سرهاى بر و در هودجهاى پوشش، صدا به گريه بلند نمودند. حضرت زينب كبرى،‌ام كلثوم، فاطمه بنت الحسين وامام زين العابدين عليهم السلام به ترتيب باجگرهاى و خطبه ها ایراد فرمودند، كه عده اى ازلشكر باديدن اين اوضاع وقتی که دیرشده بود ازكرده خود شدند. هنگام خطبه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها عمرسعدملعون ترسید ودستور داد سر برادرش راجلوی حضرت ببرند تاشاید ازادامه خطبه منصرف گردد. بعد ازدو روز جدایی، همینکه چشم مبارکشان به سرمطهر ارباب افتاد وبرادر را درخاک وخون وخاکستر دیدند. "فنطحت جبینها بمقدم المحمل" پس پیشانی مبارک رابه چوبه محمل کوبیدند و سرمبارک شکست وخون جاری شد. سپس خطاب به برادر اشعاری را خواندند وسر رابه اول ماه تشبیه فرمودند... "ياهلالًا لمّااستتمَّ کمالا غالهُ خسفُهُ فأبْدا غُروبا ماتوهَّمتُ ياشقيقَ فؤادي کان هذامُقَدَّراً مکتوبا" بحارالانوار ج۴۵ص۱۱۴ . دوازدهم ماه محرم سال ۹۴هجری قمری مطابق با بیست ونهم مهر سال ۹۱هجری شمسی بنابرقولی امام سجاد علیه السلام درسن ۵۷سالگى شهید گشتند. توضيح المقاصد ص۳ اعلام الورى ج۱ص۴۷۰ الوقايع ص۶۱ وقايع الايام ص۱۳۲ العوالم ج۱۷ص۴۷۷ الدمعةالساکبةج۴ص۳۷۷ معالی السبطین ج۲ص۵۶
علیه السلام . بیست و پنجم ماه محرم سال ۹۵هجری قمری مطابق با پنجم آبان سال ۹۲هجری شمسی در اولین سالی که عاشورا در سال قمری و شمسی تطابق پیدا کرده بود امام سجاد علیه السلام به شهادت رسیدند. عليه السلام تا ۳۴سال بعداز واقعه كربلا درمصائب جانگداز شهادت پدر وبرادران وعمو وبستگان و عمه ها و خواهرانشان، بودند. آخرالامر درسن ۵۷سالگی بازهرى كه و بن عبدالملک لعنهماالله به حضرت دادند، شهید گشتند. آن حضرت را نموده ودر بقيع كنار قبرعموى مظلومشان حضرت امام مجتبى عليه السلام بخاک سپردند. سال شهادت آن حضرت رابخاطر كثرت فوت فقهاء وعلماء گفتند. اصول كافى ج۲ص۴۹۱ منتهى الامال ج۲ص۳۷ الوقايع والحوادث ج۴ص۲۸۷ مستدرک سفينة البحار ج۵ص۲۱۸ . در راه اسارت چندین بار خطبه های آتشینی ایراد فرمودند. درشام هنگام خطبه حضرت، یزید ملعون برای وقفه درخطابه حضرت، به دستور داد اذان بگوید وقتی اذان به فراز "أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدَاً رَسولُ الله" رسید، حضرت سجاد علیه السلام بلافاصله فرمودند: ای یزید، بگو این محمد که نامش را دراذان میگوئید وبه بزرگی یاد میکنید، جد من است یاجد تو؟ اگر بگویی جد توست، گفتی وکافر شدی واگر بگویی جد من است، پس چرا اورا کشتید؟ چرا پدرم را از روی ستم به قتل رساندید؟ ومالش رابه غارت بردید؟ واهلبیت اورا اسیر نمودید؟ امام سجاد علیه السلام این سخنان را فرمودند وآنگاه "وأهْوَیٰ إلیٰ ثَوْبِهِ فَشَقَّهُ ثُمَّ بَکَیٰ" به جامه خویش دست برد و چاک زد وگریست. نفس المهموم ص۴۱۱ کامل بهائی ج۲ص۲۹۹ همچنین نقل شده درسالهای حزن وبکاء واندوه حضرت، روزی فردی مسیحی خدمت امام سجاد علیه السلام رسید ومسلمان شد. سپس عرض کرد دیشب درعالم رؤیا قسمتی از اسارت شما اهلبیت علیهم السلام رادیدم. خواب راتعریف کرد تابه اینجا رسید که گفت دیدم: سرمطهر امام حسین علیه السلام از روی به زمین افتاد. واز خواب بیدارشدم. مسیحی میگوید دیدم "قامَ علیٰ طولِهِ ونَطَحَ الجِدارُ بِوجهِهِ، فَکَسَرَ أنْفَهُ وشَجَّ رأسَهُ وسالَ دَمُهُ علیٰ صَدْرَهُ وخَرَّ مَغْشِّیاً عَلَیْهِ مِن شدَّةِ الحُزنِ والبُکاء" علیه السلام باتمام قد ایستادند وصورت مبارک خود رابه دیوار منزل کوبیدند، به نحوی که بینی و سرحضرت برداشت وخون بر صورت و ایشان جاری گشت و ازشدت حزن وگریه ازهوش رفتند... دارالسلام میرزای نوری ج۲ص۱۴٨