🎙سه توصیه مهم امام صادق(ع) برای خوب زندگی کردن...حجت الاسلام رفیعی شهادتشان تسلیت🙏 @FatemeyeZahra_birjand

💌 بانوان پاک آن روزها کنار امام صادق (ع) زنانی پاک و باخدایی هم، از شاگردان اصلی ایشان بودند یکی از این شاگردان #حبابه_والبیّه نام داشت؛ حبابه، بانویی مومن و دانشمند بود که خداوند عمری طولانی به او عطا کرد او چندین امام را دید و 💜 شاگرد آنها بود؛ برای همین سال‌ها به زنان شیعه، درس دین می‌داد و به سوالاتِ شرعی‌شان پاسخ می‌گفت روزی وقتی حبابه در کلاس درس امام صادق (ع) سوالات خود را پرسید، امام (ع) با لبخند رضایت به دیگر یاران فرمودند: 🍀 آیا تا به حال از این مسائل که حبابه پرسید، سوالات بهتر و دقیق‌تری شنیده بودید...؟ یاران گفتند: ای فرزند رسول خدا، به درستی که قلب ما روشن شد . . . 🌸🌸 @FatemeyeZahra_birjand

💌نمایش زندگی 🌸شهیدحمیدسیاهکالی مرادی🌸 روحش شادویادش گرامی باد پنج شنبه ها دو تا پارت داریم🎉 ❤️ #کتاب_یادت_باشد ❤️ @FatemeyeZahra_birjand

نمایـشنامہ #یادت‌باشد🌱🌸 بر اسـاس‌بندگۍشهید مدافع‌حـرم‌حمید سیاهکالی‌مرادۍبه‌روایـت‌همـسر🦋 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی💛 #پارت_نهم @FatemeyeZahra_birjand

نمایـشنامہ #یادت‌باشد🌱🌸 بر اسـاس‌بندگۍشهید مدافع‌حـرم‌حمید سیاهکالی‌مرادۍبه‌روایـت‌همـسر🦋 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی💛 #پارت_دهم @FatemeyeZahra_birjand

کنار ابراهیم نشسته بودم، یکی از پرستارها آمد چفیه ای را به صورت ابراهیم کشید و برگشت. وقتی تعجب من را دید گفت: برای این مجروح معجزه رخ داده. ایشان شفا یافته است. چفیه را تبرک کردم. به ابراهیم گفتم: اینجا چه خبره؟....ابراهیم لبخندی زد و گفت: « راست میگه. واقعاً معجزه شده.شب آخر عملیات، دیگه آخرین مرحله کار بود. رفتم جلو تا یه سنگر تیربار را که شدیداً مقاومت میکرد را منهدم کنم..... خواستم از پشت سنگر دشمن بروم، همان لحظه افسر عراقی مرا دید. به عربی پرسید: کی هستی؟ من هم به عربی گفتم: از خود شما هستم. احساس کردم به من شک کرده. تا بخواهم کاری انجام دهم، یکباره سر اسلحه را بالا آورد و به سمت من رگبار بست. یک گلوله به موهای سرم کشیده شد. یک تیر به قوزک پام خورد، یک تیر خم از گوشه لپ.من وارد شد. و یکی دیگر دندانها را شکست، و از گردنم خارج شد! با تعجب گفتم: از گردن!؟ اون وقت شاهرگ و نخاع ، آسیب ندید؟ در آن لحظات، فهمیدم گلوله به گردنم آسیب وارد کرده. از اینکه قدرت تشخیص نداشتم فهمیدم قطع نخاع شدم. در دلم با خدا صحبت کردم . گفتم: خدایا دوست ندارم معلول شوم. اگر صلاح است بدنم را برای کمک به بندگان خدا سالم قرار بده، اگر هم مصلحت شماست که معلول باشم، بنده مطیع هستم.....چندین دقیقه به اینصورت طی شد و ذکر می گفتم و حضرت زهرا (س) را صدا میزدم. توسل به مادر سادات پیدا کردم. بعد از چند دقیقه که بدون تحرک روی زمین بودم، خونریزی من بند آمد و احساس کردم که میتوانم پایم را تکان دهم! باور کردنی نبود. من یک ربع هر چه تلاش کردم، هیچ حرکتی نتوانستم انجام دهم، اما حالا... @FatemeyeZahra_birjand

😁 پارک‌های ایران در سال ۱۴۳۰ 😁 🔸حواسمون باشه داریم پیر می‌شیم و آمار ازدواج و فرزندآوری پایین اومده... @FatemeyeZahra_birjand

#آموزش ساخت پاپیون شیک و زیبا مناسب تزئین و گل سر @FatemeyeZahra_birjand

#کیک_گوشت #آموزش 📌مواد لازم جهت تهیه مایع کیک تخم مرغ ۴ عدد ماست ۱ لیوان آرد الک شده (۱و نیم تا ۲ لیوان) روغن ۱/۲ لیوان بکینگ پودر ۲ قاشق مربا خوری نمک و فلفل به مقدار لازم 📌مواد میانی پیاز ۱ عدد گوشت چرخ کرده ۳۰۰ گرم قارچ به مقدار لازم فلفل دلمه ۱ عدد رب گوجه ۱ قاشق غذاخوری پنیر پیتزا در صورت دلخواه فلفل و نمک و ادویه به مقدار لازم 📌طرز تهیه تخم مرغ را با نمک و فلفل و روغن با هم خوب بزنید .سپس ماست و بیکینگ پودر رو اضافه کنید و مخلوط کنید و در نهایت آرد الک شده رو کم کم اضافه کرده و خوب مخلوط کنید. 📌طرز تهیه مواد میانی: پیاز رو نگینی خرد کرده و تفت دهید.گوشت را اضافه کرده و ادویه بزنید.آب گوشت که گرفته شد رب گوجه را اضافه کنید و نمک و ادویه بزنید.فلفل دلمه و قارچ را هم اضافه کنید و خوب تفت دهید(مثل مواد ماکارونی) کف یه قالب متوسط رو کاغذ روغنی بذارید ( من نگذاشتم فقط با برس کامل چرب کردم ) و دیواره رو چرب کنید نصف خمیر رو بریزید. مواد رو به آرومی روی خمیر پهن کنید و روی اون پنیر پیتزا رو بریزید(البته اختیاری هست میتونید نریزید ) .بقیه خمیر را هم به آرامی روی مواد بریزید و صاف کنید. فر رو از قبل گرم کردیم.مواد رو به مدت 45 دقیقه در دمای 180 درجه سانتیگراد داخل فر میذاریم تا خمیر خوب بپزه و تا حدودی پف بکنه.بعد از اینکه خنک شد از قالب جدا کرده و تزئین کنید راستی این کیک رو می تونید تو ماهیتابه روی گاز هم درست کنید، با حرارت کم نیم ساعته!!! هر یک ربعی برگردونید. 😋 @FatemeyeZahra_birjand

💌دیروز شیطان را دیدم بساطش را پهن کرده بود؛ فریب می‌فروخت... مردم دورش جمع شده بودند هیاهو می‌کردند و هول می‌زدند و 🍃 بیشتر می‌خواستند توی بساطش همه‌چیز بود؛ غرور، حرص، دروغ و خیانت... هرکسی چیزی می‌خرید و در ازایش چیزی می‌داد، 💜 بعضی‌ها تکه‌ای از قلبشان را 🔆 بعض‌ها ایمان و آزادگی‌شان را شیطان می‌خندید حالم را بهم می‌زد... او که انگار ذهنم را می‌خواند موذیانه خندید ⚡و گفت: من کاری به کسی ندارم 🍁 فقط گوشه‌ای بساطم را پهن کرده‌ام و آرام نجوا می‌کنم کسی را مجبور نمی‌کنم... جوابش را ندادم؛ آن‌وقت سرش را نزدیک‌تر آورد و گفت: البته تو با اینها فرق داری؛ تو زیرکی ‌و مومن ... زیرکی و ایمـان، . . . #آدم_را_نجات_می‌دهد . . . 🌸🍃 📗 کتاب در سینه‌ات نهنگی می‌تپد. عرفان نظرآهاری @FatemeyeZahra_birjand

💌تنها راه نجات 🔺️بدون تعارف با کسی که از حال خوبی می‌گوید که باعث تغيير بزرگ زندگيش شد. 🔹️ارتباط با نامحرم! نسخه‌ی مشاور به کسی که دچار افسردگی شده بود. @FatemeyeZahra_birjand

💌 قدم گذاشتن به جهانی تازه @FatemeyeZahra_birjand