#حضرت_مسلم_علیه_السلام
◾️غریب کوفه در لحظات آخر عمر شریفش، از بالای دارالاماره رو به مدینه کرد و گفت:
السّلامُ علیکَ یٰا أباعَبدالله ...
نقل کردهاند:
وقتی که حضرت مسلم عليهالسلام را بالای دارالاماره بردند تا سرش را جدا کنند، آن حضرت شهادتین گفت و منتظر شهادت ایستاد.
نانجیبی به نام «بَکر» نزدیک آمد و خواست که با خنجر خود آن حضرت را به قتل برساند، شخص مهیب و سیاهی را دید که ایستاده و دندان میگزد؛ از صلابت آن شخص، دستش خشک شده و از قتل آن حضرت عاجز ماند.
خبر به ابن زیاد ملعون رسید او را طلبید و پرسید: چه شده است؟
بکر ملعون شرح ماجرا را گفت.
ابن زیاد ملعون تبسّمی کرد و گفت:
چون که میخواستی بر خلاف عادت عمل کنی به همین خاطر وحشت کردهای و خیالی به نظرت آمده!!!
پس دیگری را فرستاد؛ وقتی بالای قصر رسید و ارادۀ قتل آن حضرت نمود، تمثال رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را دید و از بیم زَهرهاش آب شد و به جهنّم واصل شد.
🔻وقتی که ابن زیاد خبر را شنید، شامی ملعون را که در قساوت قلب مثل خودش بود را فرستاد.
پس آن نانجیب بر سر بام آمد.
در اینجا بود که حضرت مسلم عليهالسلام بعد از اقرار به شهادتین و امامت امیرالمؤمنین رو به سمت مدینه کرد و گفت:
السّلام علیك یا أبا عبدالله؛ روحي لَك الفِداء وَ نَفسي لك الوِقاء!
گواه باش که شهید راه تو شدم.
بعد آن نانجیب سر آن حضرت را از بدن مطهّرش جدا کرده و جسد منوّرش را از بالای قصر به زیر انداخته سر مبارک را نزد ابن زیاد آورد.
📚ریاض الشهاده،ج۲ص۴۵
📚محرق القلوب ص۲۶۶
📚بحرالمصائب ج۳ ص۱۲۱
@masjedolaghsa
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
◾️ای پسرعمو، آیا میدانی با پسرعمویت چه کردند؟!
... وقتی که از در و دیوار بالا رفتند و با هر چه که داشتند غریب کوفه را از پای انداختند، آن حضرت با همان حال خستگی و بدنی پر از جراحت، به دیوار خانه ملعونی تکیه داد که به او بکر بن حمران میگفتند.
آن لعین از خانه بیرون آمده ضربتی بر حضرت زد که لب بالای او مجروح شد و دندان ثنایای او شکست...
در آن لحظه حضرت مسلم عليهالسلام از خود مأیوس شد و با خود گفت:
ای مسلم، صد حیف که شربت مرگ نوشیدی و از دیدار امامَت حسین علیهالسلام بیبهره شدی و نتوانستی دوباره ایشان را ملاقات کنی!
پس رو به سوی مکّه کرد و گفت:
السّلامُ علیکَ یٰا أباعَبدالله، السّلامُ علیكَ یابنَ رسولِ الله، السلامُ علیك یابنَ أمیرالمؤمنین!
یَابنَ عَمّ! أ تَعلَمُ مٰا صَنَعوا بِابنِ عَمّك؟!
▪️ای پسرعمو! آیا میدانی که با پسر عمویت چه کردند؟!
ناگهان سنگ دیگری بر لب مجروح و دندان شکستۀ آن حضرت زدند که خون از دهان
مبارکش بر محاسنش جاری شد.
📚بحرالمصائب ج۳ ص۱۰۸
@masjedolaghsa
🌹شهید آوینی میگه بعضی ها ما را
سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا
می زنید و از عاشورا؛
آنها نمیدانند که برای ما
کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد
یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم، نه یک بار نه دو بار...به تعداد شهدایمان.🕊
#شهید
#آقای_اباعبدالله
#محرم
#مسجدالاقصی
@masjedolaghsa
#مانع_موفقیت_و_علت_موفقیت
دو برادر بود كه يكي از آنها بد اخلاق، عصبانی، بی پول بود
و ديگري مردي متشخص و موفق بود !
همه تعجب میکردند که چرا این دو تفاوت دارند، در حالیکه هر دو از یک خانواده بودند.
از اولی علت را پرسيدند. پاسخ داد:
علت اصلي شكست من، پدرم بوده است!
او بد اخلاق،عصبانی،فقیر و... بود. خانواده اش را كتك مي زد و زندگي بدي داشت. چه توقعي از من داريد؟ من هم مانند او شده ام.
از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند. پاسخ داد:
علت موفقيت من پدرم است !
من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگي اش را ديدم و سعي كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهاي شايسته اي جايگزين آن ها كنم.
🔻 همه ی انسان ها خطا و اشتباه در زندگی خود مرتکب میشوند. عده ای از این خطاها و عدم موفقیت ها برای خود الگو و پله ی موفقیت درست میکنند. و عده ای این خطاها و عدم موفقیت ها را، توجیه برای عدم موفقیت خود قرار میدهند.
🔻لذا حضرت فرمود: براى تربيت كردن خود همين کافی هست، آن رفتار هایی را که از دیگران نمى پسندى ترک كنى.
♦اگر خواهان پیشرفت در زندگی و شغل خود هستیم، هر رفتار و روش در زندگی و شغل هر کسی ببینم و نپسندیم،باید ترک کنیم.
#تربیت #اخلاق #موفقیت #پدر #فقیر #تزکیه
@masjedolaghsa