#اربعین
◼️ گوشه از حال مخدّرات آل الله بر سر مزار شهدای کربلا...
نقل کردهاند:
فخرجت زينب عليهاالسلام في الجمع، وأهوت إلى جيبها، فشقّته، ونادت بصوتٍ حزين يقرح القلوب:
▪️وقتی که روز اربعین زن ها بر سر مزار شهدای کربلا جمع شدند، از بین آن ها زینب کبری بیرون آمد و دست انداخت و گریبان درید و با صدایی دردناک که قلب را جریحه دار می کند، فریاد می زد:
وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه.
و پشت سر هم آه می کشید تا اینکه از هوش رفت.
وخرجت أمّ كلثوم لاطمة الخدّين تنادي برفيع الصّوت اليوم مات محمّد المصطفى، اليوم مات عليّ المرتضى، اليوم ماتت فاطمة الزّهراء وباقي النِّساء لاطمات ناعيات نائحات قائلات: وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
▪️وقتی حضرت ام کلثوم علیها السلام این صحنه را دید او نیز از بین زن ها خارج شد و برصورتش لطمه میزد و با صدایی بلند فریاد می زد :
امروز همان روزی است که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که علی مرتضی علیه السلام از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام از دنيا رفته است.
و بقیه زن ها بر صورت ها لطمه میزدند و نوحه سر می دادند و می گفتند :وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.
فلمّا رأت سكينة ما حلّ بالنِّساء رفعت صوتها تنادي: وا محمّداه! وا جدّاه! يعزّ عليك ما فعلوا بأهل بيتك ما بين مسلوب وجريح، ومسحوب وذبيح، وا حزني أسفاً .
▪️حضرت سکینه علیهاالسلام چون این صحنه را دید با صدای بلند فریاد زد :وامحمداه! وا جداه!
یا رسول الله! خیلی سخت است بر تو اینکه ببینی با اهلبیتت چه کرده اند؛ عده ای از آن ها غارت شده؛ عده ای جراحت دارند؛ عده ای ذبح شده و عده کشانده شدند.
وای از این حزن و اندوه عظیم....
📚الدّمعة السّاكبة، ج۵ ص ۱۶۲
📚 معالي السّبطين، ج۲ص۱۹۷
📚 وسيلة الدّارين،ص۴۰۴
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین
◼️ گمانم کربلا شد عمه نزدیک...
کاروان همچنان به قصد مدینه حرکت میکرد وقتی به دوراهی رسیدند یک راه به طرف کربلا و راه دیگر به طرف مدینه میرفت به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا عبور بده (تا پس از زیارت قبور شهیدان از آنجا به سوی مدینه برویم)
بعضی نوشته اند:
وقتی که کاروان به دوراهی رسید حضرت سکینه علیهاالسلام در محمل خود به خواب رفته بود، نسیم تربت حسینی به مشامش رسید چشم گشود و عمه اش زینب سلام الله علیها را دید به او سخنانی فرمود که مضمون آن در شعر جودی خراسانی چنین آمده است:
شمیم جان فزای کوی بابم
مرا اندر مشام جان بر آمد
گمانم کربلا شد عمه نزدیک
که بوی مشک ناب و عنبر آمد
بگوشم عمه از گهواره گور
در این صحرا صدای اصغر آمد
مهار ناقه را یکدم نگهدار
که استقبال لیلا اکبر آمد
مران ای ساربان یکدم که داماد
سر راه عروس مضطر آمد
حسین را ای صبا بر گو که از شام
به کویت زینب غم پرور آمد
📚 تذکره الشهداء ص ۴۳۸
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین
◼️ جابر و عطیه کنار قبر امام حسین علیه السلام
عطیه عوفی میگوید:
من با جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین علیه السلام رفتیم وقتی که به کربلا رسیدیم جابر کنار آب فرات رفت و غسل کرد. قطیفه ای به کمر بست و قطیفه دیگری هم بر دوش افکند. سپس کیسه ای را که همراهش بود گشود و از آن آرد سعد (ریشه گیاه خوشبوی کوفی) در آورد و به تن خود پاشید و سپس به طرف مرقد مطهر حرکت کرد و در حالی که مشغول ذکر خدا بود قدم برمیداشت تا نزدیک قبور رسید به من گفت مرا به قبر حسین علیه السلام برسان تا دستم به قبر برسد (با توجه به اینکه جابر در این هنگام نابینا و پیر حدود ۷۵ ساله بود)
دستش راگرفتم هنگامی که دستش به قبر رسید از شدت اندوه بیهوش شد و به روی قبر افتاد من آب به روی او پاشیدم تا به هوش آمدو سه بار گفت:
یا حُسَینُ یا حُسَینُ یا حُسَینُ
سپس گفت:
اَحَبِیبٌ لا یُجِیبُ حَبِیبَهُ
آیا دوست جواب دوستش را نمی دهد؟
بعد گفت:
چگونه جواب دهی که خون از رگهای گلویت بر سینه و شانه است فرو ریخته و میان سر و بدنت جدائی افتاده است؟!
منظور جابر از این سخن ذکر مصیبت بود وگرنه او به مقام امامت معرفت داشت چنانکه کلمات زیارت جابر بیانگر این مطلب است.
آنگاه گفت:
من گواهی میدهم که تو فرزند بهترین پیامبران و سرور مومنان و مقتدای پرهیزکاران و زاده هادیان و رهبران پنجمین نفر از اصحاب کساء و فرزند سیده زنان هستی چرا چنین نباشی که دست سید مرسلین (رسول خدا) تو را پرورانید و در دامن پاک برخاستی و از پستان ایمان شیر خوردی و با اسلام از شیر باز گرفته شدی و پاک زیستی و پاک مردی.
ولی قلب مومنان از فراق تو سوخت و آنها شک ندارند که تو زنده ای و سلام و خشنودی خدا بر تو باد (و سپس کلمات زیارت را تا آخر خواند)
و بعد گفت: سوگند به خدا ما با شما شریک بودیم در آنچه که شما در آن وارد شدید.
عطیه میگوید: ازجابر پرسیدم:
ما چگونه در اجر شهیدان شریک هستیم با اینکه نه جهاد کردیم و نه بدنمان مجروح شد؟
جابر در پاسخ گفت:
از حبیب خود رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم فرمود: هر کس عمل قومی را دوست بدارد در آن عمل با آن قوم شریک میباشد سوگند به خدا نیت من و اصحاب من همان است که نیت امام حسین علیه السلام و اصحابش بود.
(توضیح اینکه: جابر بر اثر پیری و نابینائی از شرکت در جنگ معذور بود ولی نهضت امام حسین علیه السلام را قبول داشت و نیت و هدفش در راستای قیام آنحضرت بود و چنین نیتی در صورت عذر از شرکت عملی انسان را در مرحله ای از پاداش شهید قرار میدهد و از این مطلب به عنوان شرکت در هدف یاد میشود؛ چنانکه این مطلب در خطبه ۱۲ نهج البلاغه آمده است.)
عطیه میگوید: پس از زیارت جابر گفت: مرا به خانه (کوفه) ببر به سوی کوفه حرکت کردیم در مسیر راه فرمود: ای عطیه به تو وصیتی کنم که گمان ندارم بار دیگر بتوانم باتو ملاقات کنم (زیرا جابر در مدینه سکونت داشت و عطیه در کوفه بود) ای عطیه! دوستان محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدار که سزاوار دوستیند و دشمنان او را دشمن بدار که سزاوار دشمنیند گرچه روزه بسیار بگیرند با دوستان این خاندان مهربان باش که اگر یک پای آنها به بسیاری گناه بلغزد پای دیگرشان به محبت خاندان نبوت استوار گردد و عاقبت کار دوستان بهشت و عاقبت کار دشمنان دوزخ است.
📚 نفس المهموم ص۳۲۲
📚منتهی الآمال ج۱ص۳۲۱
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین
◼️ نوحه سرایی عقیله بنی هاشم، زینب کبری علیها السلام بر سر مزار شهدای کربلا...
اهلبیت سیدالشهدا علیه السلام در بالای مزار شهدای کربلا نشسته بودند و مشغول نوحه سرایی بودند و عقیله بنی هاشم زینب کبری علیها السلام اینگونه نوحه سرایی میکرد :
فَقَدنا هاهُنا قَمَراً مُضِیئاً
بِنُورِ هُداهُ یُهدَی التّائهِینا
▪️همین جا بود که ما ماه درخشنده (امام حسین علیه السلام) را از دست دادیم که گمراهان با نور وجود او هدایت میشوند و تاریکیها روشن میگردند.
فَقَدنا هاهُنا رُوحاً وَ رَوحاً
وَ رَیحاناً وَ زَیتُوناً وَ طِینا
▪️در همین جا بود که ما جان و نسیم دل انگیز خود را از دست دادیم او که برگ سبز خوشبو و (معنی) زیتون و انجیر (در قرآن) بود.
هُنا ذُبِحَ الحُسَینُ بِسَیفِ شِمرٍ
هُنا قَد تَرَّبُوا مِنهُ الجَبِینا
▪️در همین جا سر حسین علیه السلام با شمشیر شمر بریده شد در همین جا بود که پیشانی او را بر خاک زمین نهادند.
هُنا العَبّاسُ فی یَومٍ عَبُوسٍ
حِیالَ الماءِ قَد اَمسی رَهِیناً
▪️همین جا بود که: حضرت عباس علیه السلام در روز سخت (عاشورا) کنار فرات نگه داشته شد و نگذاشتند زنده به خیمهها بازگردد.
هُنا ذَبَحوا الرَّضِیعَ بِسَهم حِقدٍ
فَما رَحِمُوا الصِّغارَ المُرضَعِینا
▪️همین جا بود که: با تیر کینه سر (علی اصغر) شیرخوار را بریدندو به کودکان شیرخوار رحم نکردند.
هُنا صَبغَت نَواصِیناً دِماءٌ
بِذِبحِ بَنیِ اَمِیرِ المُومِنینا
▪️همین جا بود که: با خون فرزندان امیرمومنان علی علیه السلام فرق سر ما را به خون رنگین کردند.
هُنا شالَت رُووسَ بَنِی عَلِیٍّ
رُووُسَ بَنِی عَقِیلِ العاقِلِینا
▪️همین جا بود که: سرهای بریده فرزندان علی علیه السلام و فرزندان عقیل را بر بالای نیزهها کردند.
هُنا مَزَقُوا الخِیامَ وَ حَرَّقُوها
وَ قُسِّمَ فَیئُنا فِی الخائِنِینا
▪️همین جا بود که: خیمهها را دریدند و آتش زدند و اموال ما را بین خائنان تقسیم نمودند.
هُنا قَد طَیَّرَت اَسیافُ جَورٍ
اَکُفَّ القانِتِینَ المُنفِقِینا
▪️همین جا بود که شمشیرهای ظلم و ستم دستهائی را جدا کرد (و به سوی بهشت به پرواز درآورد) که آن دستها در برابر خدا خاضع بودند و به مستمندان کمک وانفاق مینمودند.
📚 تذکره الشهداء ص۴٣٩
📚معالی السبطین ج۲ ص۱۹۹
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین #حضرت_زینب_علیهاالسلام
◼️ ای برادر! اگر نامحرم در اینجا نبود، پشتم را نشانت می دادم تا ببینی چقدر بر من تازیانه زدند...
نوشته اند :
وقتی که مخدرات آل الله بر سر مزار سیدالشهدا علیه السلام رسیدند، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام خود را روی قبر پدر انداخت، گریه شدیدی نمود تا غش کرد. دختران علی مرتضی و یتیمهای فاطمه ی زهرا به نزدیک قتلگاه آمدند، همگی چون برگ خزان از شترها بر روی خاک ریختند و هر یک قبر شهیدی را در بغل گرفتند، و صدا به گریه و ناله بلند کردند.
زینب کبری علیها السلام ، جامه را چاک زده و خود را بر روی قبر مبارک امام مظلوم انداخت و به آواز حزین فریاد کشید:
«وا أخاه، وا حسیناه، وا حبیب رسول الله، یابن مکة و منی، یابن فاطمة الزهراء، یابن علی المرتضی».
آنقدر گریست و خاک قبر منور برادر را بر سر ریخت که بی هوش شد.
چون به هوش آمد، عرض کرد:
ای برادر، در راه شام آنقدر تازیانه بر پشت من زدند که پشتم مجروح شده است و هنوز جراحت آن باقی است، و اگر در این صحرا نامحرم نبود پیراهن خود را بالا میزدم تا جراحت پشت مرا مشاهده نمائی.
سکینه ی مظلومه گفت: ای پدر، وقتی که ما را در مجلس یزید میبردند کعب نیزه و تازیانه بر سر و صورت ما میزدند، و چون و عصا بر سر ما یتیمان میکوبیدند. مرا و خواهرم فاطمه را میخواستند به کنیزی ببرند.
حضرتام کلثوم علیهاالسلام خود را روی قبر برادر بزرگوارش انداخت و عرض کرد:
جُعِلتُ فداک، قتلوک فما عرفوک، و ترکوک عریانا، و ذبحوک عطشانا، و لم یوجد أحد أن یرحمک و یرحم عیالک
▪️به فدایت شوم ای برادر، تو را کشتند در حالی که به مقام و منزلت تو معرفت نداشتند، و تو را برهنه ترک کردند، و تو را شهید کردند در حالی که تشنه بودی، و هیچ کس از این قوم جفاکار پیدا نشد که بر تو و بر عیالت رحم نماید.
📚معالی السبطین:ج٢ص١١٧
📚انوار الشهادة:ص ۲۵۲
📚بحر المصائب: ج۴.ص۴١٣
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین
#حضرت_رباب_علیهاالسلام
◼️ دیگر تا آخر عمر زیر سایه نرفت و زیر آفتاب می نشست و گریه میکرد...
در نقلها آمده است:
همسر امام حسین علیه السلام، حضرت رباب علیهاالسلام - دختر امرؤ القیس - مادر حضرت سکینه و حضرت علی اصغر علیهما السلام بود.
او را به شام بردند با دیگر خاندان آن حضرت، پس از آنکه به مدینه بازگشت و اشراف قریش او را خواستگاری کردند؛ اما حضرت رباب علیها السلام فرمود پدر شوهری پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله دیگر نمیخواهم و یک سال پس از آن سیدالشهدا علیه السلام بیشتر زنده نماند ، در این یک سال زیر سقف نمی رفت و پیوسته گریه و زاری میکرد، تا فرسوده و رنجور شد و در آخر درگذشت.
در برخی از مقاتل آمده وقتی که کاروان در اربعین به کربلا برگشتند، آن حضرت، دیگر همراه کاروان به مدینه برنگشت بلکه یکسال بر سر قبر أبي عبدالله علیه السلام اقامت کرد و دائما مشغول نوحه و بکاء بود و سپس به مدینه برگشت و از نهایت اندوهی که در دل داشت از دنيا رفت.
📚 الكامل، ج۳/ ص۳۰۰
📚 نفس المهموم، / ص۴۷۰ - ۴۷۱
🔹مصقلة بن طحان میگوید:
از امام جعفر صادق علیه السّلام شنیدم که میفرمود: وقتی امام حسین علیه السّلام شهید شد، زوجه کلبیه آن حضرت - حضرت رباب علیهالسلام - برایش عزاداری کرد؛
وَ بَکَتْ وَ بَکَیْنَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ
▪️او همراه مابقی زنان وخدمتگزاران به قدری گریه کردند که اشک چشمشان خشک شد. ولی حضرت رباب علیهالسلام دید که چشم یکی از کنیزانش اشک میریزد! او را صدا زد و گفت: چه شده که فقط چشم تو در میان ما اشک دارد؟ گفت: وقتی ناتوان شدم مقداری قاووت(سویق) خوردم، آن بانو پس از این جریان دستور داد تا غذا و قاووت(سویق) به مصیبت زدگان دادند و فرمود:
إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِکَ أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام
▪️ما این عمل را برای این انجام میدهیم تا برای گریستن به امام حسین علیه السلام تقویت شویم.
نقل میکنند: یک باقرقره - نوعی مرغ - برای حضرت رباب علیهالسلام به عنوان هدیه فرستاده شد تا به وسیله آن در عزای امام حسین علیه السّلام استعانت کند. وقتی چشم آن بانو به آن افتاد فرمود: این چیست؟ گفتند: هدیه ای است که فلانی فرستاده تا تو به وسیله آن در عزای امام حسین علیه السّلام استعانت نمایی. فرمود : ما که مشغول عروسی نیستیم. این مرغ به درد ما نمی خورد. سپس آن بانو دستور داد تا آن زنان از خانه خارج شدند. وقتی از خانه خارج شدند اثری از آنان احساس نشد. گویا در میان آسمان و زمین پرواز کردند و اثری به جای نگذاشته و ناپدید شدند. (گویی آن زنان یا از ملائکه یا از جنیان بودند چنانکه علامه مجلسی نیز به این مطلب اشاره فرموده است)
📚 الکافی ج۱ ص ۴۶۶
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین
◼️ ای کربلا! یک جسم بی غسل و کفنی را در تو به یادگار گذاشتیم...
بعد از اینکه اهلبیت علیهم السلام سه روز درکربلا بر سر قبور شهدا اقامه عزا کردند امام سجاد علیه السلام چاره ای ندیدند جز اینکه به طرف حرکت کنند.
لأنّه رأى عمّاته ونساءه وصبيته نائحات اللّيل والنّهار يقمن من قبر، ويجلسن عند آخر
▪️چرا که میدیدند عمه ها و دختران و باقی زن ها صبح و شب مشغول نوحه و عزاداری هستند و از سر قبری بلند می شوند و سر قبر دیگری می نشینند و زاری می کنند.
📚مقتل الحسين عليه السلام، مقرم / ص ۴۸۵
🔹 وقتی که روز چهارم اقامت اهلبیت علیهم السلام در کربلا فرارسید، بارها را بستند و آماده حرکت شدند،حضرت سکينه عليها السلام اهل حرم را با ناله و فرياد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حرکت داد و همگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند.
فحضنت القبر الشريف وبكت بكاءً شديداً حتّى غشي عليها، فلمّا أفاقت جعلت تنشد وتقول:
▪️حضرت سکينه علیهاالسلام قبر پدر را در آغوش گرفت و شديدأ گريست و به سختي می ناليد تا از هوش رفت. وقتی که به هوش آمد، اين ابياتی به این مضمون را زمزمه می کرد:
رحلنا يا أبي بالرّغم منّا
ألا فانظر إلى ما حلّ فينا
ألا يا كربلاء أودعت جسماً
بلا غُسْلٍ ولا كفنٍ دفينا
ألا يا كربلاء أودعت نوراً
لباري الخلق طرّاً أجمعينا
ألا يا كربلاء أودعت كنزاً
وذخر القاصدين الزّائرينا
▪️ای پدر،! به ناچار داریم از کنار تو می رویم. حال تو برآنچه که بر ما گذشته نظری کن.
ای کربلا! یک جسمی را که نه غسل و کفن شد، در تو به یادگار می گذاریم.
ای کربلا! یک نوری را در تو به یادگار برای خدای متعال از جانب ما می گذاریم.
ای کربلا! یک گنجی را در تو به یادگار می گذاریم تا ذخیره ای باشد برای کسانی که قصد زیارت این جا را دارند.
📚أسرار الشّهادة، / ص۵۲۶
🕌 @masjedolaghsa
#اربعین
◾گریبان ها را دریدند و سه روز تا حدّ جان سپردن در کربلا عزاداری کردند...
نوشته اند:
وقتی که زنان و فرزندان امام حسین علیه السّلام از شام برگشتند و به عراق رسیدند، به راهنما گفتند: ما را از طریق کربلا ببر. وقتی به موضع قتلگاه رسیدند، جابر بن عبداللَّه انصاری را با گروهی از بنی هاشم و مردی از آل رسول اللَّه یافتند که برای زیارت امام حسین علیه السّلام وارد شده بودند.
فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ وَ أَقَامُوا عَلَی ذَلِکَ أَیَّاماً
▪️همه در یک وقت وارد شدند و با یکدیگر شروع به گریه و حزن کردند و لطمه به صورت زدند. ماتمی به پا کردند که فوق العاده دلخراش و جگرسوز بود. زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و همگی چند روزی عزاداری کردند.
📚لهوف ص١٩۶
📚بحارالانوار ج ۴۵ص١۴٧
🕌 @masjedolaghsa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای کسی که فقط برای خوردن شام به پیاده روی اربعین آمده بود...
اگه با دیدن این کلیپ دلتون شکست و اشکتون جاری شد مارو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید.
#اربعین
#مسجدالاقصی
🕌 @masjedolaghsa
ویزای اسرائیل برای اربعین
🔰 ویراست و توئیت #حجت_الاسلام_راجی و توجه دقیق به یک نکته مهم در باب #اربعین
_____________________________
🔸 اگر ویراستی را نصب دارید👇
https://virasty.com/h_raji
🔸 اگر ویراستی را نصب ندارید👇
https://virasty.com/r/Erl
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ؛ نماز وحدت حول محور امام حسین علیه السلام
نماز جماعت مغرب و عشاء در جوار مــرقــد مطهر امــام حسين (عليه السلام) / شیعه و سنی دوشادوش هم
🌴🌴🌴🌴🌴
#اربعین
#امام_حسین
#نماز
#مسجدالاقصی
🌴🌴🌴🌴🌴
🕌 https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
Ahle-Mashayeh.mp3
10.29M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 اهل مشایه
👤 حاجسیدرضا #نریمانی
▪️ ویژه #اربعین ؛ #محرم ؛ ۱۴۰۳
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
Nazar Ghatari - Rahe Eshgh (320).mp3
8.65M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 راه عشق
👤 نزار #القطری
▪️ ویژه #اربعین
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
شهید نشید (3).mp3
3.7M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 اگه مُردم چی؟
👤 کربلاییروحالله #رحیمیان
▪️ #اربعین
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
شد شد نشد میرم کربلا (2).mp3
3.89M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 شد شد نشد میرم کربلا
👤 کربلاییحسن #عطایی
▪️ #حضرت_اباالفضل ؛ #اربعین ۱۴۰۳
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
کربلاییمحمدحسین_پویانفر_قرارم_اینجاست.mp3
10.03M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 قرارم اینجاست
👤 کربلاییمحمدحسین #پویانفر
▪️#اربعین
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
کربلاییحسین طاهری - دلشوره.mp3
6.23M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 دلشوره
👤 کربلایی #حسین_طاهری
▪️ #اربعین ؛ #امام_حسین
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
حاجسیدمجید_بنیفاطمه_از_دوری_قلبم_خونه_.mp3
10.63M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 از دوری قلبم خونه
👤 حاجسیدمجید #بنی_فاطمه
▪️ ویژه #اربعین
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
vahed rasooli-FINAL.mp3
14.6M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 گَلیرم حسین
👤 حاجمهدی #رسولی
▪️ ویژه #اربعین ؛ ۱۴۰۳
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
4_5909124363566716584.mp3
4.62M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 سلام کربلا
👤 کربلایی #طلاجوران
▪️ ویژه #اربعین ؛ ۱۴۰۳
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
ramzani-arbaein-1403-edite.mp3
8.3M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 بهشت دنیا
👤 کربلاییمجتبی #رمضانی
▪️ ویژه #اربعین ؛ ۱۴۰۳
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
پیاده نظام.mp3
12.97M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 پیاده نظام
👤 حاجمحمود #کریمی
▪️ ویژه #اربعین ؛ ۱۴۰۳
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6
Shab16Safar1403[03].mp3
21.96M
🔊 #صوتی | #زمینه
📝 یوسف مصر کربلا سلام
👤 حاجمیثم #مطیعی
▪️ویژه #اربعین
🕌https://eitaa.com/joinchat/4075094303C26e2f615d6