سنگر مسجد
🖋 | #توییت 👤 محمدرضا زائری اگر زورم میرسید بودجه دولتی همه نهادهای دینی را از دم قطع میکردم. بل
📝 | #یادداشت_همسنگر
📍 مسأله شناسی نادرست و راهحلهای نادرستتر!
✍ #محمد_واثقی / پژوهشگر حوزه حکمرانی
قلمی در نقد فرمایش حجت الاسلام زائری:
مسئله شناسی نادرست و راهحلهای نادرستتر؛ طرحی نو برای تقویت «اتحاد مردم، حکومت و نهادهای دینی» دراندازید.
آقای زائری فرمودند اگر بودجه نهادهای دینی را قطع کنیم، آن نهادها به سمت مردم میآیند و بیرغبتی عمومی به ایشان کم میشود.
در ابتدا چند سوال:
١. منظور شما از به سوی مردم رفتن چیست؟ آیا منظور استفاده از منطق بازار( عرضه و تقاضا) در تبلیغ دینی است؟ واقعا تجویز شما این است که نهادهای مذهبی، خدمات معنوی خود را مردم بفروشند؟
٢. اگر منظور مردمی سازی حوزه و استفاده از وجوهات شرعی است، منافاتی با بودجه حاکمیتی داشتن ندارند و اساساً بودجه مردمی زیاد داشتن دلیلی بر مردمی بودن نیست چرا که در قرون وسطی و حاکمیت کلیسا، بودجه مردمی نهاد دین زیاد بود اما کلیسا هیچ گاه طرف مردم نبود و منافع فئودال ها و پادشاهان رو ترجیح میداد.
٢. با فرض قبول «دوری نهادهای دینی از مردم» آیا علت آن بودجه داشتن آنهاست؟ واقعا اگر بودجه را قطع کنیم این مشکل حل میشود؟ این مساله مساله مهمی است ولی ارتباط آن با بودجه زمانی قابل استناد است که بشود از منطق بازاری برای جایگزینی استفاده کرد که گمان نمیکنم شما به آن باور و اعتقاد داشته باشید.
٣. با این منطق (قطع کردن بودجه «««تحرک بازاری و مردمی شدن »»» افزایش رضایت عمومی) لاجرم بودجه بسیاری از نهادهای فرهنگی، آموزشی و ... نیز باید قطع شود. آیا چنین تجویزی اساسا امکانپذیر و به صلاح است؟
جناب دکتر زائری، نهضت مدیریت دولتی نوین (به بازار سپردن امور) در خود کشورهای غربی هم سالهاست از مد افتاده، چرا که بازاری کردن همه چیز (خصوصاً علم، فرهنگ، تربیت) نه امکان پذیر است و نه به صلاح. امروزه در نهادهای علمی و حتی دینی مختلف دنیا بودجههای عمومی و حاکمیتی سنگینی داریم، و با همین بودجه ضمن حفظ آزادی و استقلال آن نهاد، اهداف هر دو طرف محقق میشود.
اگر حاج آقا زائری معتقدند تامین مالی نهادهای دینی صرفاً باید به صورت مردمی باشد باید گفت:
الف: تامین مالی مردمی منافاتی با همکاری آن نهادها با حکومت نخواهد داشت. باید به دنبال الگوی اتحاد بین نهادهای دینی، حکومت و مردم بود و با پاک کردن صورت مسئله، هدف محقق نخواهد شد.
ب: انحصار تأمین مالی نهادها به مردم، موجب بهبود کارآیی و اثربخشی نهادهای دینی نخواهد شد. تامین مالی مردمی به رغم قوتها دارای معایب زیر است:
١. با انحصار تأمین مالی در وجوهات مردم، آن نهاد دینی یا حتی علمی سست و شکننده میشود و اگر تأمین مالی به هر دلیلی صورت نگیرد آن نهاد، ضعیف و حتی ممکن است از بین برود.
٢. آن نهاد دینی یا علمی دچار تعارض منافع خواهد شد. از سویی خطر پوپولیست شدن (برای جلب نادرست رضایت عامه) او را تهدید میکند و از طرفی تلاش برای بقا چه بسا او را به ورطه امور غیر ضرور (و البته خوب) بکشاند.
٣. ارائه خدمت آن نهاد اگر بازاری نباشد، معمولا محدود میشود و دایره گستردهای نمیتواند داشته باشد، چرا که بودجهای برای گسترش کار نیست.
۴. این نهادها معمولاً هزینهای برای تحقیق و توسعه ندارند و به همین خاطر فعالیتهای آنها بدون پشتوانه کارهای کارشناسی و برنامه دقیق است.
در جمهوری اسلامی پیوستگی مردم، نهادهای دینی و حکومت اصل است. با پاک کردن یکی از این ها، مسئله حل نخواهد شد. طرحی نو دراندازید.
🕌 @masjid_sangar