eitaa logo
مثنوی هشت ساله
183 دنبال‌کننده
550 عکس
298 ویدیو
28 فایل
مادراینجا ازکسانی مینویسیم ومیگوییم که رفتندتامابمانیم،ازشهداوازرزمندگان وازادگان عزیزوازخیانت وجهالت متولیان امرترویج فرهنگ شهیدوشهادت ارتباط بامن. @sadooghi_hamid
مشاهده در ایتا
دانلود
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی ✍زینب شیری جعفر زاده دختر مفقودالاثر حبیب اللّهِ شیری جعفر زاده عالی.بیست بیست @masnave8saleh
شماره۳۴: من نمیگویم به زندگیتان نرسید اما می گویم هر روز ۱۵ دقیقه هم از انقلاب و ارزش‌های دفاع مقدس بگویید و بنویسید یعنی یک درصد از وقتتان. نمی‌گویم به سر و وضع تان نرسید اما عرض می‌کنم که چندتایی هم کتاب بخرید و کتاب بخوانید. کتاب تاریخ بخوانید. روانشناسی بخوانید. و سرگذشت شهدا را بخوانید. باور کنید و باور کنیم که «ناگهان زود دیر میشود». @masnave8saleh
شماره۳۵: مخاطب این پیام من مسئولین حوزه ترویج فرهنگ دفاع مقدس می باشند. شما از اول هم دلسوز فرهنگ دفاع مقدس نبوده اید . کسی که دلسوز است آموزش می‌دهد و سازماندهی می‌کند. فعالان را شناسایی می‌کند. گردهم جمع شان می کند. و اگر یکی از آنها خودش را از این گروه جدا کرد با هر تلاش و کوششی او را به جمع باز می گرداند . و آنها را سازمان می دهد. نه اینکه بنشیند تا زمان وفرصتها از دستتان برود و بعد ،کار را به غیر کاردان بسپارد. این برداشت من است که در پشت آن تجربه ایی گرانسنگ نهفته است.
شماره۳۶: درراستای شتاب بخشی و بکارگیری توان واستعداد بخش خصوصی، ماچاره ایی بجزواگذاری امورات فرهنگی وبویژه « پروژه بزرگ خراسان دردفاع مقدس» به این بخش را نداریم. مسولین زیربط میتوانندباهدایت،وحمایت ونیزارائه رهنمود،نظارت خودرابراین مهم اعمال نمایند.
شماره۳۷: باسلام. اعزام کاروانهای راهیان نوربه مناطق عملیاتی فرصت ارزشمندی است که دراختیارماست. ماباید به مهمانان مان چه بگوییم؟ چطوربایدبگوییم؟ و چه کسانی بایدبگویند؟
شماره۳۸: روحت شادخمینی عزیز که باامدنت ماراازمنجلاب خودخواهی وخودپرستی رهانیدی وافق های روشنی رادرمقابل ماگشودی. توماراازپشت میزدرس ومدرسه ودانشگاه به عرصه های اجتماعی کشاندی و جوانان مارا به مردی ومردانگی رساندی. روحت شادویادونامت جاودان
شماره۳۹: مجموعه متولیان ودست اندرکاران فرهنگی دراستان،نسبت به موضوع راهیان نورکه یک حرکت اساسافرهنگی است،بی تفاوت اندوبرای اینکه دراین اردوی فرهنگی چه بایدبگویند و چطوربایدبگویند کمترین طرح وبرنامه ایی هم ندارند و تاسف بارانکه مقام مسئولی نیز یافت نمیشودتا ازانهابازخواست کند.
◾️درگذشت حجت الاسلام غلامرضا اسدی از مبارزان انقلابی مشهد ▪️حجت الاسلام و المسلمین شیخ غلامرضا اسدی؛ چهره انقلابی و مبارز سال‌های دوره طاغوت و شاگرد رهبر معظم انقلاب عصر امروز در سن 82 سالگی دارفانی را وداع گفت. ▪️وی از جمله مبارزان قبل از انقلاب در مشهد بود که به عنوان شاگرد آیت الله العظمی خامنه‌ای و در همراهی با ایشان، شهید هاشمی نژاد و مرحوم آیت الله واعظ طبسی، نقش مهمی در شکل دهی به تظاهرات مردم علیه رژیم پهلوی داشت. ▪️مرحوم اسدی پس از پیروزی انقلاب در مسئولیت‌هایی از جمله مسئول بازرسی و نظارت آستان قدس رضوی و معاونت دانشگاه علوم اسلامی رضوی فعالیت داشت. به نوبه خودم درگذشت این مجاهدفی سبیل الله را تسلیت عرض میکنم. امیدوارم مردم ما،بزودی باخواندن کتاب خاطرات او،بازحمات وخدماتش بیشتراشناشوند. حمیدرضاصدوقی
مثنوی هشت ساله
◾️درگذشت حجت الاسلام غلامرضا اسدی از مبارزان انقلابی مشهد ▪️حجت الاسلام و المسلمین شیخ غلامرضا اسد
🌱باعرض سلام .وتسلیت . این روحانی مبارز شادروان اسدی .دردوران انقلاب .حدود آبان وآذر ۵۷ بود که تظاهرات باشکوهی درکاشمرانجام شد .وعلی رغم تهدید ماموران رژیم واحتمال حمله .ایشان سخنرانی محکم واستواری داشت که جرات هراقدامی راازرژیم گرفت . روحش شاد وباائمه اطهارع محشورباد ملتمس دعا .رحمانی
انجمن تاريخ شفاهي: گزارشی از برگزاری سیزدهمین همایش تاریخ شفاهی ایران به قلم: محمد مهدی عبدالله‌زاده ____________________________________ همایش تاریخ شفاهی ایستاده در پله سیزدهم ‏«سیزدهمین همایش علمی-تخصصی تاریخ شفاهی ایران» به تاریخ 5بهمن1401 در شهر ساری برگزار شد، ‏میزبان این اتفاق مهم حوزه هنری مازندران بود.‏ این همایش ادامه سلسله‌وار همایش‌های انجمن تاریخ شفاهی است که از سال 1383 برگزار شده است، ‏رویداد ملی که پس از فترت کرونا دوباره جان گرفت.‏ من در شهریور 1401 که با فراخوان مقالات همایش مواجه شدم، به عنوان عضوی کوچک از جامعه بزرگ ‏تاریخ‌شفاهی بر آن شدم تا سهمی کوچک در این رویداد علمی ایفا کنم و آنچه که طی سال‌ها آموخته و ‏اندوخته‌ام را در قالب مقاله‌ای به محک داوران بگذارم. ‏ ‎ ادامه در ‏👇👇‏ ‏ ادامه از ‏👆👆 می‌پنداشتم پس از دو دهه پژوهش در عرصه تاریخ شفاهی و انتشار ده‌ها جلد کتاب، حتما تجربه‌نگاری و ‏انتقال آموخته‌هایم به آسانی رخ خواهد داد. اما به وقت نگارش، دریافتم تحریر مقاله از کتاب سخت‌تر است. ‏چند روزی ذهنم مشغول چهار محور اعلامی همایش بود: 1. کلیات و مطالعات موردی مازندران 2. تاریخ ‏شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 3. مطالعات شهری 4. مطالعات روستایی، با ریز محورهای بسیار ‏گسترده که برآمده از جامعه، فرهنگ، جغرافیا، صنعت و صنایع دستی، تجارت، اقتصاد و از همه مهم‌تر تاریخ ‏بودند. هر رخداد یا پدیده اجتماعی محلی، قومی و منطقه‌ای مازندران ظرفیتی عالی برای نگارش مقاله بودند، ‏اما این امر مستلزم حضور در مازندران و زیست در آنجا بود. از این‌رو بر آن شدم، آنچه که در گرداگرد ‏تاریخ شفاهی طی دهه‌ها آموخته و فیش‌برداری کرده بودم را روی کاغذ بیاورم. ‏ سروکله زدن با انبوهی از فیش‌ها، کدگذاری، ترتیب‌بندی و تدوین آنها کار آسانی نبود، اما سرانجام بعد از ‏چند هفته توانستم به یک متن واحدی در خصوص مباحث کلی تاریخ شفاهی دست یابم. پس از تطبیق مقاله ‏با استانداردهای اعلامی همایش، مقاله‌ای به زعم خود مناسب با عنوان «اسناد محلی در تدوین تاریخ شفاهی ‏دفاع مقدس» نگاشتم، و در مهلت قانونی به دبیرخانه فرستادم.‏ در مهلت وعده داده شده مقاله این‌جانب از سوی هشت داور ارزیابی و نتیجه برایم ارسال شد. نظرات داوران ‏نسبت به هم اختلافاتی داشتند، تعدادی از استادان ضمن برشمردن اشکالاتی، مقاله را نپسندیده بودند، اما ‏بعضی دیگر آن را پذیرفته و تحسین کرده بودند. بنابراین طی تماسی تلفنی و دعوتی مکتوب از من خواسته ‏شد تا اشکالات و نواقص مقاله را رفع کنم و برای چاپ در کتاب مجموعه مقالات همایش دوباره به ‏دبیرخانه بازارسال نمایم. ابتدا قرار بود همایش در 28 دی برگزار شود، ولی به دلیل تغییرات جوی و کمبود ‏انرژی و تعطیلات گسترده در سطح کشور، همایش با یک هفته تأخیر در 5 بهمن 1401 برگزار گردید، و ‏مقاله من این بخت و اقبال را یافت تا در جمع 16 مقاله برگزیده قرار بگیرد. تا روز برگزاری همایش نام ‏داوران پنهان بود، تا آنکه در طی نشست‌های همایش مشخص شد که داوران، هر یک از بزرگان عرصه تاریخ ‏شفاهی کشور هستند. ‏ من که برای شرکت در همایش اشتیاق فراوان داشتم، ظهر روز سه‌شنبه از دامغان عازم ساری شدم. شب پیش ‏از برگزاری همایش در محل اقامت بحث‌ها و صحبت‌های داغی پیرامون تاریخ شفاهی در محل اقامت میان ‏استادان، پژوهشگران و نویسندگان مدعو در گرفت، که بسیار ارزشمند بودند. از مهم‌ترین حُسن‌های همایش ‏تاریخ شفاهی همین حواشی و ارتباطات بود. برای من، آشنایی و دوستی با استادان، اندیشمندان و ‏پژوهشگران بسیار مغتنم بود، شخصیت‌هایی که در عرصه‌های علم و دانش و فرهنگ به ویژه در زمینه تاریخ ‏محلی و تاریخ شفاهی فعال بوده و هستند. ایشان از دور و نزدیک؛ مشهد، رشت، اصفهان و تهران برای ‏شرکت در این اتفاق مهم علمی به خطه علم‌خیز مازندران شتافته بودند. هم‌نشینی با این بزرگان، دریچه‌های ‏نویی از علم و معرفت در ذهن و فکر من گشود، و طرح‌ها و مسائل نظری و عملی پیش رویم مسئله‌مند ‏شدند.‏ همایش در وقت مقرر در سالن اجتماعات حوزه هنری مازندران آغاز شد. افتتاحیه‌ای که پس از تلاوت آیاتی ‏از قرآن مجید و پخش سرود غرورآفرین جمهوری اسلامی، با خیرمقدم آقای معصومی رئیس حوزه هنری ‏مازندران، و سخن آغازین دبیر علمی جناب آقای دکتر مرتضی نورائی همراه بود. دکتر محسن کاظمی دبیر ‏انجمن تاریخ شفاهی در ابتدای نشست اول چند نکته را در خصوص نشست و نحوه اجرا یادآور شدند، و از ‏هیئت رئیسه درخواست کردند که در نقش معلم و استاد ظاهر شوند، و ضمن نقد و بیان کاستی‌های مقالات ‏ارائه شده، راه برون‌رفت از اشکالات و شیوه اصلاح و ارتقای آنها را بیان نمایند. ایشان از نویسندگان ‏خواستند تا علاوه بر اعمال آرای داوران، نطرات کارشناسی ارائه شده توسط کارشناسان همایش را مد نظر ‏قرار داده و مقالات خود را تا پایان فروردین 1401 اصلاح و به
دبیرخانه همایش بازگردانند.‏ ادامه در ‏👇👇‏ ‏ ‎ ادامه از ‏👆👆 مقاله اول خانم پیمانه صالحی با عنوان «مرور نظام‌مند و الگوی پیشنهادی مصاحبه» آغازی بود بر ماراتن ‏نفس‌گیری که در ساعت 18:30 به پایان رسید. جلسات بسیار متنوع بودند، و هر جلسه به یکی از محورهای ‏اعلامی همایش اختصاص داشت، در هر جلسه چهار مقاله ارائه شدند، و هیئت رئیسه‌ای مرکب از رئیس و ‏دو کارشناس بر نحوه ارائه و محتوای مقالات نظارت داشتند و آنها را نقد و بررسی می‌کردند. حسب تجربه ‏از حضور در دیگر همایش‌ها، انتظار داشتم تا بعد از جلسه اول، جمعیت حضار با کاهش مواجه شود، اما ‏عجیب آنکه عکس انتظار رخ داد، و جمعیت در هر جلسه رو به فزونی شد. چنانکه شاید در تصاویر دیده ‏باشید در پایان همایش، جمعیت زیادی هنوز در صحن سالن ایستاده و در حال گفت‌وگو و عکس گرفتن ‏بودند. بنابراین جا دارد که به استادان و عوامل برگزاری همایش دست‌مریزاد گفت و تبریک نثارشان کرد.‏ من مقاله‌ام را با عنوان پیش‌گفته، در جلسه سوم با ریاست سرکار خانم دکتر اکرم صالحی و کارشناسی دو ‏استاد، خانم دکتر سورتیجی و دکتر علی ططری ارائه کردم. وقتی پشت تریبون قرار گرفتم به وضوح اشتیاق ‏به شنیدن را در میان حضار احساس کردم، و این حس سبب شد تا با شور و حرارت بیشتری به طرح مباحثم ‏بپردازم.‏ پس از جلسه چهارم، بلافاصله دکتر موسوی، دکتر کاظمی و دکتر ططری میزگردی را شکل دادند، و ‏جمع‌بندیی از همایش ارائه نمودند و به پرسش‌ها پاسخ دادند. ایشان گلایه‌هایی از وضعیت نابسامان تاریخ ‏شفاهی در کشور نیز طرح کردند.‏ سخن آخر اینکه امیدوارم دیگر استان های کشوراز دوستان مازنی سرمشق بگیرند و موجبات برگزاری ‏همایش‌ها، کلاس‌ها و کارگاه‌های تاریخ شفاهی برای علاقه‌مندان را فراهم آورند. ان‌شاءالله ‏ محمدی مهدی عبدالله‌زاده 6 بهمن 1341‏
مثنوی هشت ساله
شماره۳۷: باسلام. اعزام کاروانهای راهیان نوربه مناطق عملیاتی فرصت ارزشمندی است که دراختیارماست. مابای
پاسخ یکی ازاعضای محترم کانال👇👇👇 درباره پست راهیان نور، چند نکته از نگاه مخاطب به ذهنم رسید که با شما درمیون میذارم. ✅مشخصات قهرمان های واقعی روکه اکثرا در دفاع مقدس حضورداشتن رو بگیم و سعی در شناسوندن شهداداشته باشیم تاشنونده در ذهنش اینو به چالش بکشه که قهرمان واقعی چه خصوصیاتی بایدداشته باشه؟چون درراهیان نور،مخاطب فقط قشرمذهبی و انقلابی نیست،هرچندغالب افرادازاین دسته هستند.اماهمین هاهم باید این شاخصه هادرذهنشون تثبیت بشه و جای قهرمان، باغیرقهرمان(فلان سلبریتی)عوض نشه و فردبتونه این قیاس رودرذهنش انجام بده.لازم هم نیست مصداقی بگیم که به مخاطب بربخوره. ✅چه کسانی بگن؟! طبیعتا راویان. ولی کدام راویان؟ افرادی که اطلاعاتشون به روز باشه.نه پایینترازمخاطب.وگرنه اطلاعاتشون به چالش کشیده میشه. تسلط کافی در صحبت کردن و ارتباط بامخاطب داشته باشند و ازچاشنی طنز در بیان مطالب کمک بگیرند. ✅استفاده از یک راوی جوان و آموزش دیده در کنار راویان اصلی که جنگ را لمس کرده اند. ✅تجربه ای که داشتم و برایم جالب نبود، این هست که بیشترراویان داخل اتوبوس در ابتدای صحبت درمورد یک منطقه، ازموقعیت جغرافیایی و آب وهواومساحت و ... صحبت میکنندکه بعدازچندسال متمادی شنیدن این مطالب،چیزی درذهن من نمانده و از بازخوردی که درنگاه دیگران دیدم، این بخش فاقد جذابیت بود.البته گفتنش لازم است اما بدون طول و تفصیل. ✅سبک روایتگری مون هم مثل مستندهای هفته دفاع مقدس مون که چندنفررزمنده و جانباز دعوت میشن تا درموردیک شهید، صحبت کنند،قدیمی شده و خیلی هامون بخاطر حفظ حرمت راوی،باایشان همراهی میکنیم.سبک حرف زدن، تعریف کردن خاطره،استفاده ازقالب طنز میتونه ازاین یکنواختی خارجش کنه. والسّلام