eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 فهرست ۱۸ تن ازعلمای اهلسنت که اشاره به ، نموده واعتراف باینکه ایشان فرزند علیهماالسلام است:   👈🏼۱) ذهبي، العبر في خبر من غبر، ج۳ص۳۱ 👈🏼۲) همان، تاريخ دول الإسلام، ج۱۹،ص۱۱۳ 👈🏼۳) همان، سيرأعلام النبلاء، ج۱۳،ص۱۱۹ 👈🏼۴) سبط إبن جوزي، تذكرة الخواص، ص۲۰۴ 👈🏼۵) فخررازي شافعي، الشجرة المباركة في أنساب الطالبية، ص۷۸ 👈🏼۶) قندوزي حنفي، ينابيع المودة، ج۳،ص۳۰۶ 👈🏼۷) سالك عبدالرحمن باعلوي، بغية المسترشدين، ص۲۹۶ 👈🏼۸) قاضي محقق بهلول بهجت أفندي، تاريخ آل محمد، ص۱۹۸ 👈🏼۹) سيدأبوالحسن يماني صنعاني، روضةالألباب لمعرفة الأنساب، ص۱۰۵ 👈🏼۱۰) سيدباس‌بن‌علي‌مكي، نزهة الجليس، ج۲ ص۱۲۸ 👈🏼۱۱) إبن صباغ مالكي، الفصول المهمة ص۲۴۷ 👈🏼۱۲) إبن حجرهيثمي، الصواعق المحرقة ص۱۲۴ 👈🏼۱۳) إبن أثير، الكامل في التاريخ، ج۷،ص۲۷۴ 👈🏼۱۴) إبن خلكان، وفيات الأعيان، ج۴،ص۱۷۶ 👈🏼۱۵) أبونصربن داودبخاري، سرالسلسلة العلوية ص۳۹ 👈🏼۱۶) شیخ‌الاسلام ابوالمعالی محمدسراج، صلاح الاخبار، ص۵۶ 👈🏼۱۷) شیخ‌احمدفاروقی نقشبندی،ج۳،ص۱۲۳ 👈🏼۱۸) علامه مییدی، شرح‌دیوان، ص۱۲۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌿 | ، با موضوع: 🔻 ریز موضوعات این جلسات: -- ضرورت معرفت و یاد امام عصر علیه‌السلام -- موانع یاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
👈🏼 کاری اختصاصی از کانال‌مطالب‌ناب‌درمنبر 
👈🏼 پیشنهاد دانلود به محققان و طلاب‌سطوح‌عالیه و اهل‌منبر
👈🏼 دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 👈🏼 صوت‌ها رو از کانال نشست معارفی، به آدرس ذیل گرفتیم.. 🔘🔘 حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @neshaste_maarefi
🔷🔶 👈🏼👈🏼 پيرمرد عصا زنان خدمت امام صادق عليه‌السلام آمد و حرف نزده بنای گريه گذاشت. حضرت فرمودند: اى شيخ، چرا گريه می‌كنى؟ ▫️گفت: فدايت شوم، عمرم به پايان رسيده و يكصد سال است به انتظار زيارت امام قائم از آل محمد صلّى الله عليه و آله هر ماه و سالى كه می‌گذرد، می‌گويم در اين ماه و يا در اين سال ظهور می‌كند! ديگر استخوان‌هايم سست و اجلم نزديک شده و موفق به زيارت آن حضرت نشده‏‌ام و می‌بينم شما در معرض قتل و هلاک هستيد و دشمنانتان در كمال خوشى و جولان می‌دهند. چگونه گريه نكنم؟! ▫️ حرف های پيرمرد امام صادق علیه‌السلام را نیز متأثر کرد و چشمان مبارک‌شان پر از اشک شد و آنگاه فرمودند: خداوند تو را سلامت بدارد. تو در جایگاه رفيع هستى و اگر در این حال و در انتظار قائم علیه‌السلام بميرى روز قيامت با ما محشور خواهى شد. ▫️ پیرمرد که از سخنان امام صادق علیه‌السلام آرام گرفته بود، گفت: با این سخن دیگر غمی ندارم! 📚 تفسير جامع، ابراهیم بروجردی، ج‏۳، ص۳۸۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼 روش اول: مرحوم در كتاب به نقل از و سبزوارى مى‏نویسد: هر كس حاجتى دارد، آنچه را كه ذكر مى‏شود در یك قطعه كاغذى بنویسد و در ضریح یكى از ائمه‏ (علیهم‌السلام) بیندازد، یا كاغذ را ببندد و مهر كند و خاك پاكى را گِل سازد، و آن را در میان گِل بگذارد ودر نهر یا چاه آب یا بركه‏اى بیندازد، با این نیت كه انشاء الله به خدمت حضرت صاحب الزمان صلوات الله وسلامه علیه برسد، و آن بزرگوار واسطه برآورده شدن حاجت وى مى‏شوند. 🍃 عریضه این‏چنین نوشته مى‏شود: «بسم الله الرحمن الرحیم كتبت یا مولاى صلوات الله علیك مستغیثا وشكوتُ ما نزل بی مستجیرا بالله عزّوجلّ ثمّ بِك من أمرٍ قد دهمنی واشغلَ قلبی وأطال فكری وسلبنی بعض لُبّی وغیّر خطیر نعمة الله عندی واسلمنی عند تخیّل وروده الخلیل وتبرء منّی عند ترائی إقباله إلیّ الحمیم وعجزتْ عن دفاعه حیلتی وخاننی فی تحمله صبری وقوّتی فلجأت فیه إلیك وتوكلت فی المسألةِ للّه جلّ ثناؤه علیه وعلیك فی دفاعه عنّی علما بمكانك من الله ربّ العالمین، ولیّ التدبیر ومالك الاُمور واثقا بك فی المسارعة فی الشفاعة إلیه جلّ ثنائه فی امری متیقّنا لإجابته تبارك وتعالى إیاك باعطائی سؤلی وأنت یامولای جدیر بتحقیق ظنّی وتصدیق أملی فیك فی أمر كذا وكذا ـ وبه جاى كذا وكذا حاجات خود را ذكر نماید ـ فیما لا طاقة لی بحمله ولاصبر لی علیه وان كنت مستحقا له ولاضعافه بقبیح افعالی وتفریطی فی الواجبات التی لله عزّوجلّ فأغثنی یامولای صلوات الله علیك عند اللّهف وقدّم المسألة للّه عزّوجلّ فی أمری قبل حلول التلف وشماتة الأعداء فبك بسطت النعمة علیّ وأسئل الله جلّ جلاله لی نصرا عزیزا وفتحا قریبا فیه بلوغ الآمال وخیر المبادی وخواتیم الأعمال والأمن من المخاوفِ كلّها فی كل حال إنّه جلّ ثنائه لما یشاء فعّال وهو حسبی ونعم الوكیل فی المبدء والمآل». آنگاه در كنار نهر یا چاه یا بركه آب بایستد و یكى از وكلاى آن حضرت در دوره غیبت صغرى (عثمان بن سعید عمروى، یا پسر او محمد بن عثمان، یاحسین بن روح یا على بن محمد سمرى) را در نظر بیاورد، و با نام او را بخواند: "یا فلان بن فلان - مثلا "عثمان بن سعید" ـ سپس این چنین ادامه دهد: سلام علیك أشهد أنّ وفاتك فی سبیل الله وأنّك حیٌّ عند الله مرزوق وقد خاطبتك فی حیاتك التی لك عند الله عزّوجلّ وهذه رقعتی وحاجتی الى مولانا (علیه‌السلام) فسلمها إلیه وأنت الثقة الأمین." سپس نوشته را در همان نهر یا چاه یا بركه آب بیندازد. ان‌شاءالله حاجت او برآورده خواهد شد. 👈🏼 روش دوم: و همچنین در این زمینه مرحوم محدّث نورى در كتاب عریضه‌اى را خطاب به امام زمان‏(علیه‌السلام) به این صورت نقل كرده است: «بسم الله الرحمن الرحیم توسّلت إلیك یا أبا القاسم محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسى بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب النبأ العظیم والصراط المستقیم وعصمة اللاجین بأمّك سیّدة نساء العالمین وبآبائك الطاهرین وبامّهاتك الطاهرات، بی-س والقرآن الحكیم والجبروت العظیم وحقیقة الإیمان ونور النور وكتاب مسطور أن تكون سفیری إلى الله تعالى فی الحاجة... ـ بعد حاجت خود را مى‏نویسد.» و این نوشته را در مقدارى گِل پاك گذاشته و آن را در آب جارى مى‏اندازد، و در همان حال یكى از نواب اربعه را صدا كرده مى‏گوید: "یا عثمان بن سعید و یا محمد بن عثمان ‏و... أوصلا قصّتی إلى صاحب الزمان صلوات الله علیه." 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
یوسف شود، آن کس که خریدار تو باشد عیسى شود، آن خسته که بیمار تو باشد از چشمۀ خورشید جگر سوخته آید هر دیده که لبْ تشنه دیدار تو باشد خوابى که بِهْ از دولت بیدار توان گفت خوابى ست که در سایه ى دیدار تو باشد هر چاک قفس از تو خیابان بهشتى ست! خوش وقت اسیرى که گرفتار تو باشد بر چهره‏ى گل پاى چو شبنم نگذارد آن راهروى را که به پا، خار تو باشد! "صائب" اگر از خویش توانى بدر آمد این دایره‏ها نقطه‌ى پرگار تو باشد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
وقت است که از چهره‌ی خود پرده گشایی «تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی» اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی» «من در قفس بال و پر خویش اسیرم» ای کاش تو یکبار به بالین من آیی در بنده‌نوازی و بزرگی تو شک نیست من خوب نیاموختم آداب گدایی عمری‌ست که ما منتظر آمدنت، نه تو منتظر لحظه‌ی برگشتن مایی می‌خواستم از ماتم دل با تو بگویم از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی امشب شده‌ای زائر آن تربت پنهان؟ یا زائر دلسوخته‌ی کرب‌و‌بلایی ای پرسشِ بی‌پاسخِ هر جمعه‌ی عشّاق آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
نوشته اند دلم را برای خون جگری بدون گریه زمانه نمی شود سپری نیازمندِ تکامل، به گریه محتاج است درخت آب ندیده نمی دهد ثمری دو فیض، توشۀ راه سلوک عاشق هست توسل سحری و عنایت سحری هزار نافله خواندن چه فایده دارد اگر نداشته باشد به عاشقان نظری به هر دری که زدم باز پشت در ماندم بس است در زدن من، بس است در به دری برای بنده خریدن بیا سر بازار چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری همیشه خیر قنوت تو می‌رسد به همه اگر چه نام مرا در نوافلت نبری خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد دعای من به خودم هم نمی‌کند اثری یگانه منتقم خون کربلا برگرد قسم به عمۀ مظلومه‌ات بیا برگرد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
عزمی برای دیدنِ مولا نداشتیم قلبی برای عرض ِ تمنّا نداشتیم اشکی نداشتیم که تقدیم ِ او کنیم حالی برای ندبه و نجوا نداشتیم عُمر گرامی از کفمان رفت و دود شد! توفیق ِ درک یوسف زهرا نداشتیم گفتند می‌رسد ز ره امّا هزار حیف... عُمری برای دیدنِ فردا نداشتیم مشغول خود شدیم و خدا یادمان که رفت... هَمّی به غیرِ حاجت دنیا نداشتیم از دشمنِ امام، تبرّی نداشتیم در خدمت امام، تولّا نداشتیم ما ظاهراً هم از غم ِ هجرش نسوختیم ظاهر نداشتیم که معنا نداشتيم! دنبال کارِ خویش دویدیم صبح و شب گفت او: " دعا کنید مرا... " نا نداشتیم گفت او که:" اَکثِرُو... "نَشِنیدیم و کَر شدیم اِکثارِ در دعای فرج را نداشتيم آن همّتِ بلند که ما را دهد صعود... در پیشگاهِ حضرت او... ما نداشتیم حالا که پایمان، لبِ گور است، مرهمی... ما را که رغبتی به مُداوا نداشتیم اِقرار می کنیم فقط کم گذاشتیم عزمی برای دیدن مولا نداشتیم... یک شنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
اسلام ِ بی قرینه و توحیدِ منتظَر! ای دینِ جاودانه و ایمان معتبر! حیوان، چگونه عاجز از ادراک آدم است؟ آن‌سان ز دركِ قدرِ تو عاجز بُوَد بشر روزی که پرده افکنی از قُرص ِ روی خویش مُستَغنی اَست خلق ز خورشید، از قمر از شش‌جهت مُحیط و مُحاطی به نور، تو روشن شود ز خاکِ قدم‌های تو بصر هر کس رسیده‌است به هر جا ز معرفت بر کُرنش ِ مقابل تو هست مفتخر در معرض اشعّه‌ی جسمانیِ تو مَسخ... هرروشنی که هست به صبح‌وشب‌وسحر در معرض ِ اشعّه‌ی روحانیِ تو مات... هر روشنی به دیده‌ی هر صاحبِ نظر "عجّل علَی قيامكَ يا صاحب الزّمان" رحمی نما به جمع یتیمانِ خود، پدر! آینده ی زمین همه مُلكِ حکومتت ای صاحبِ درخشش ِ شمشیر مُشتَهَر خونِ سِتَم بریزی و حق را عَلَم کُنی برپاییِ حکومت تو بهترینْ خبر باید نظرنشین شوی امّا شدی نهان تو گشته ای شرید که بالا گرفته شر ای پاسخ تمام سوالات! اَلْعَجَل اسلام بی قرینه و توحید منتظر! چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
کی می رسد سپاه تو؟ تنها ره نجات! کی می رسد پگاه تو؟ تنها ره نجات! کی می رسد به گوش، صدای ظهور تو؟ چشم بشر به راه تو تنها ره نجات! کی پرده‌ی نقابِ جدایی فِتَد دگر... از روی بِه ز ماه تو؟ تنها ره نجات! هر جمعه‌ای که بی‌تو به شب می‌رسد لبم... دارد به خویش، آه تو تنها ره نجات! هرکس که سنگِ غیر تو را زد به سینه‌اش... افتاد از نگاه تو تنها ره نجات! سنگ تو را به سینه زند هر که، بی‌گمان... باشد ظهورْ خواه تو تنها ره نجات! موی سرم بگیر و به پای خودت فِکَن در پای خیمه گاه تو تنها ره نجات! تنها اُميد ماست در این روزگارِ ظلم... در سایه‌ی پناه تو تنها ره نجات! دارند قائلینِ به تو غرق می شوند!! کی می رسد سپاه تو؟ تنها ره نجات! جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🌿 👈🏼 رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم: ﺇﻥّ ﺧُﻠَﻔﺎﺋﻲ ﻭﺃﻭﺻِﻴﺎﺋﻲ ﻭﺣُﺠَﺞَ ﺍلله ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟﺨَﻠﻖِ ﺑَﻌﺪِﻱ ﺍﺛﻨﺎ ﻋَﺸَﺮَ، ﺃﻭّلهُم ﺃﺧﻲ ﻭﺁﺧِﺮُﻫُﻢ ﻭَﻟَﺪﻱ. ﻗﻴﻞَ: ﻳﺎ ﺭَﺳﻮﻝَ ﺍلله! ﻭﻣَﻦ ﺃﺧﻮﻙَ؟ ﻗﺎﻝَ: عليّ ﺑﻦُ ﺃﺑﻲ ﻃﺎﻟِﺐٍ. ﻗﻴﻞَ: ﻓَﻤَﻦ ﻭَﻟَﺪُﻙَ؟ ﻗﺎﻝَ: ﺍﻟﻤَﻬﺪِﻱّ ﺍﻟّﺬﻱ ﻳَﻤﻠَﺆُﻫﺎ ﻗِﺴﻄًﺎ ﻭﻋَﺪﻟﺎً ﻛَﻤﺎ ﻣُﻠِﺌَﺖ ﺟَﻮﺭﺍً ﻭﻇُﻠﻤﺎً. 📝 ﭘﻴﺎﻣﺒرﺧﺪﺍ صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﺻﻴﺎﻯ ﻣﻦ ﻭ ﺣﺠّﺘﻬﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺧﻠﻖ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺗﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﻳﺸﺎﻥ، ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﻦ. ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ: ﻳﺎﺭﺳﻮﻝ ﺍلله! ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺗﻮ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ علیه السلام. ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻓﺮﺯﻧﺪت ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻬﺪﻯ علیه السلام ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﺭ ﻭ ﺳﺘﻢ ﺁﻛﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻋﺪﻝ بپاﻛﻨﺪ. 📚 ﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ، ص۲۸۰ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم كه شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar