eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
درد و دل های من فروان است بگذریم از شما چه پنهان است پیش تو هر کسی که مهمان است درد هایش نگفته درمان است پسری کور گنبدت را دید دختری کر صدات را فهمید با چه نازی در آسمان چرخید کفتری که به روی ایوان ست بسته ام دل به مهر تو تنها جز تو من را کسی نشد مولا شمسِ تبریز مالِ مولانا شمس من ساکن خراسان است نور تو می درد سیاهی را نچشم طعمِ بی پناهی را بر سرش کرده تاج شاهی را هر کسی که گدای سلطان است باز هم آمدم پناهم ده زائر مشهدم پناهم ده من اگر چه بدم پناهم ده دلم از کرده اش پشیمان است در حرم تا که آب نوشیدم لب خشک حسین را دیدم مردم از شرم تا که فهمیدم گفته مقتل ذبیح العطشان است خویش را باز سینه زن کردم یاد ارباب بی کفن کردم من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
🔷🔶 👈🏼👈🏼 مرحوم در دو کتاب و ، در کتاب ، در ، در نقل کرده‌اند که: ➖ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الهَمَدَانِيُّ رَضِيَ‌الله‌عَنْهُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِالسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ الهَرَوِيِّ، قَالَ: سَمِعْتُ دِعْبِلَ بْنَ عَلِيٍّ الخُزَاعِيَّ يَقُولُ: أَنْشَدْتُ مَوْلاَيَ الرِّضَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قَصِيدَتِيَ اَلَّتِي أَوَّلُهَا: مَدَارِسُ آيَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلاَوَةٍ/ وَمَنْزِلُ وَحْيٍ مُقْفِرُ اَلْعَرَصَاتِ ➖ فَلَمَّا اِنْتَهَيْتُ إِلَى قَوْلِي: خُرُوجُ إِمَامٍ لاَ مَحَالَةَ خَارِجٌ/ يَقُومُ عَلَى اِسْمِ الله وَالبَرَكَاتِ يُمَيِّزُ فِينَا كُلَّ حَقٍّ وَبَاطِلٍ/ وَيُجْزِي عَلَى النَّعْمَاءِ وَاَلنَّقِمَاتِ بَكَى الرضَا عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ بُكَاءً شَدِيداً، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ لِي: يَا خُزَاعِيُّ! نَطَقَ رُوحُ اَلْقُدُسِ عَلَى لِسَانِكَ بِهَذَيْنِ اَلْبَيْتَيْنِ. فَهَلْ تَدْرِي مَنْ هَذَا الإِمَامُ وَمَتَى يَقُومُ؟! فَقُلْتُ: لاَ يَا مَوْلاَيَ إِلاَّ أَنِّي سَمِعْتُ بِخُرُوجِ إِمَامٍ مِنْكُمْ يُطَهِّرُ اَلْأَرْضَ مِنَ اَلْفَسَادِ وَيَمْلَؤُهَا عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً. ➖ فَقَالَ يَا دِعْبِلُ! الإِمَامُ بَعْدِي مُحَمَّدٌ اِبْنِي وَبَعْدَ مُحَمَّدٍ اِبْنُهُ عَلِيٌّ وَبَعْدَ عَلِيٍّ اِبْنُهُ اَلحَسَنُ وَبَعْدَ الحَسَنِ اِبْنُهُ الحُجَّةُ اَلْقَائِمُ اَلْمُنْتَظَرُ فِي غَيْبَتِهِ اَلْمُطَاعُ فِي ظُهُورِهِ. لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلاَّ يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ الله عَزَّوَجَلَّ ذَلِكَ اَلْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً. وَأَمَّا مَتَى فَإِخْبَارٌ عَنِ الوَقْتِ فَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ قِيلَ لَهُ: يَا رَسُولَ الله! مَتَى يَخْرُجُ اَلْقَائِمُ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ؟! فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَثَلُهُ مَثَلُ اَلسَّاعَةِ اَلَّتِي لاٰ يُجَلِّيهٰا لِوَقْتِهٰا إِلاّٰ هُوَ ثَقُلَتْ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَالْأَرْضِ لاٰ تَأْتِيكُمْ إِلاّٰ بَغْتَةً. 📚 منابع: ۱. کمال الدين وتمام النعمة، ج۲، ص۳۷۲ ۲. عيون أخبار الرضا عليه‌السلام ج۲، ص۲۶۵ ۳. کفاية الأثر في النص على الأئمة الإثنی عشر ج۱، ص۲۷۵ ۴. إثبات الهداة بالنصوص والمعجزات ج۲، ص۵۹ ۵. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج۴۹، ص۲۳۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️| کتابی فارسی، در احوالات حضرت امام علی‌بن‌موسی الرضا علیه‌السلام، باعنوان: ➖ نسخهٔ چاپی و نسخه خطی 🔻 معرفي چاپ سنگي: نسخه شامل چهار باب و يك خاتمه می‌باشد كه ● باب اول: در بيان ولادت امام هشتم علیه‌السلام، سبب تشريف آوردن حضرت به‌خراسان، و اشاره مختصري در سخاوت و شهادت امام رضا علیه‌السلام ● باب دوم: به‌ذكر احاديث در فضيلت زيارت امام رضا علیه‌السلام ● باب سوم: در ذكر وقايعي كه بعد از دفن آن سرور از بقعه مباركه آن بزرگوار بظهور رسيده است و بيان ملقب شدن آن‌حضرت به‌رضا و معني امام هشتم و قبله هفتم ● باب چهارم: در بيان آداب‌ و كيفيت زيارت و رعايت آداب در بقعه مباركه امام رضا علیه‌السلام و بيان نيكي و احسان به والدين و استقبال از زايرين و حاجيان پرداخته است، همچنين درحاشيه نسخه قصيده قآني در مدح امام هشتم علیه‌السلام آمده است، اين عنوان با نسخه تحفه الرضويه ملا مهدي نراقي متفاوت است. 🔘 مرحوم (متوفی ۱۳۰۹ق) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم ، علم‌الهدی رحمه‌الله در کتاب دراین‌باره می‌نویسد: ➖ أبوالحسن عليّ‌بن‌موسى‌الرضا علیه‌السلام إن قيل: كيف تولّى علي‌ّبن‌موسى‌ الرضا علیه‌السلام العهد للمأمون وتلك جهة لايستحق الإمامة منها، أ وليس هذا إيهاماً فيما يتعلّق بالدين؟! ➖ الجواب: قلنا قد مضى من الكلام في سبب دخول أميرالمؤمنين علیه‌السلام في الشورى ما هو أصل في هذا الباب. ➖ وجملته: أنّ ذا الحق له أن يتوصل إليه من كل جهة وبكل سبب، لاسيّما إذا كان يتعلق بذلك الحق تكليف عليه؛ فإنه يصير واجباً عليه التوصل والتحمل والتصرف في الإمامة ممّا يستحقه الرضا صلوات الله عليه وآله بالنصّ من آبائه علیهم‌السلام. ➖ فإذا دفع عن ذلك وجعل إليه من وجه آخر أن‌يتصرّف فيه وجب عليه أن يجيب إلى ذلك الوجه ليصل منه إلى حقّه وليس في هذا إيهام؛ لأنّ الأدلة على استحقاقه علیه‌السلام للإمامة بنفسه تمنع من دخول الشبهة بذلك، ➖ وإن كان فيه بعض الإيهام لحسنة إلجاء دفع الضرورة إليه كما حملته وآباءه علیهم‌السلام على إظهار متابعة الظالمين والقول بإمامتهم. 📝 اگر گفته شود: علیه‌السلام چگونه حکومت مأمون را به‌دست گرفت [وعهد‌دار ولایت‌عهدی شدند] و حال آن‌که، این جنبه‌ای است که با امامت سازگار نیست، آیا این مطلب، شک و توهمی به‌دین خدا وارد نمی‌سازد؟! در پاسخ می‌گوییم: [جواب ما، همان] علّت ورود امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌مجلس شورا [ی شش نفره پس از مرگ عمربن خطاب] است که آن‌را قبلاً بیان کردیم. و خلاصه آن اینست که: صاحب حق برای رسیدن به‌آن، از هر جهت و به‌هر دلیلی می‌تواند استفاده کند، مخصوصاً اگر مربوط به‌آن حقی باشد که بر او واجب می‌شود، و استقامت و تصرف در امامت، از همان چیزهایی است که حضرت رضا علیه‌السلام از طریق نصّ از طرف پدرانش ـ که درود بر او و خاندانش باد ـ سزاوار آن بودند. پس اگر از آن [راهی که حقّ اوست] طرد شد و راه دیگری را در اختیار او گذاشتند، باید از همان راه دوّم، به.حق خود دست یابد و در این امر توهمی وجود ندارد، زیرا دلیل‌های که بر امامت آن حضرت وجود دارد، از شبهه آن جلوگیری می‌کند، هر چند در این کار، بعضی از موارد شک برانگیز وجود دارد که دفع ضرر را بر ما واجب می‌کند، همان‌گونه که آن حضرت و پدرانش را وادار به‌پیروی آشکار از ستمگران نمود، و ادعای امامتِ ظالمین را کردند، شاید امام علیه‌السلام به‌خاطر تقوا و ترس به‌ولایت‌عهدی پاسخ داد. و امتناع امام علیه‌السلام از چیزی که بدان اجبار شده بود (ولایت‌عهدی)، اثری نداشت؛ چرا که این مطلب بر آن حضرت بار شده بود و باید آن را آشکار می‌کرد و در ملأعام اعلام می‌نمود، و حال آن که شرایط امام علیه‌السلام، اقتضای مخالفت آن را نداشت، و این مطلب [عدم جواز، و عدم توان مخالفت امام علیه‌السلام]، واضح و روشن است. 📚 تنزيه الأنبياء عليهم‌السلام، سیدمرتضی‌علم‌الهدی، ص۱۷۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
3.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ جلوه‌گاه لطف حق یا چشمه‌ی نور است این بارگاه زاده‌ی موسی است یا طور است این ای امام راستان، ای بضعه‌ی پاک رسول مشهدقدس تو یا یک آسمان نور است این ای قدمگاه تو جای بوسه‌ی اهل‌نظر جلوه‌ی صبح وصالت در نیشابور است این روی کی گردانی از بیچارگان دردمند بی‌گمان از ساحت اکرام تو دور است این در سه‌جا افتادگان را دستگیری می‌کنی ای به‌قربان وفایت، قول مشهور است این 🔘 مرحوم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
شرح‌وترجمه‌قصیده‌تائیه‌دعبل‌خزاعی_علامه‌شیخ‌محمدباقرمجلسی.pdf
حجم: 8.19M
◾️ 👈🏼 قصیده تائیه رضوان الله‌علیه‌معروف به:  بلندترین شعر ، شاعر  شیعی قرن دوم در ستایش اهل‌بیت علیهم‌السلام و بیان فضائل خلافت ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا علیه‌السلام خواند و آن‌حضرت از شعر او تمجید کردند و به‌او پاداش دادند. 🔘 مرحوم 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ به‌روایت اهل‌سنت عمری 👈🏼👈🏼 از علمای بزرگ اهل‌سنت عمری و از دشمنان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌نویسد: روى الحاكم عن محمد بن عيسى عن أبي‌حبيب، قال: رأيت النبي صلى الله عليه وسلم في المنام في المنزل الذي ينزل الحجاج ببلدنا، فسلمت عليه، فوجدت عنده طبقا من خوص المدينة، فيه تمر صيحاني. فناولني منه ثماني عشرة فتألوت أن أعيش عدتها. فلما كان بعد عشرين يوماً قدم أبوالحسن علي الرضا [علیه‌السلام ] من المدينة ونزل ذلك المسجد وهرع الناس بالسلام عليه، فمضيت نحوه فإذا هو جالس في الموضع الذي رأيت النبي صلى الله عليه وسلم جالساً فيه. وبين يديه طبق من خوص المدينة، فيه تمر صيحاني، فسلمت عليه، فاستدناني وناولني قبضة من ذلك التمر، فإذا عدتها بعدد ما ناولني النبي صلى الله عليه وسلم في النوم. فقلت: زدني. فقال: لو زادك رسول الله صلى الله عليه وسلم لزدناك. 📝 روایت کرده است که: گفت: رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در عالم رؤيا دیدم که در منزلگاهی در شهرمان که حاجیان هر سال در آنجا استراحت می‌کنند، منزل گزیده‌اند به‌ایشان سلام کردم، نزد ایشان طبقی بافته از برگ خرمای مدینه دیدم که در آن بود، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ۱۸ عدد از آن‌ها را به‌من داد و من خوابم را این‌گونه تعبیر کردم که برابر هر دانه خرمایی که گرفته‏‌ام یک سال عمر خواهم کرد. ➖ بعد از بیست روز از این ماجرا، حضرت علی بن موسی (علیهما السلام) از مدینه آمده و در همان مسجد [و منزلگاه برای استراحت] توقف کردند. مردم از هر سو برای عرض سلام نزد ایشان می‌آمدند. من نیز به‌محضر آن حضرت شرفیاب شدم. دیدم ایشان در همان جایگاهی نشسته که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب نشسته بودند، و در مقابلش طبقی بافته از برگ خرمای مدینه است که در آن خرمای صیحانی بود. سلام کردم، حضرت مرا نزد خود طلبیدند و یک مشت از آن خرما به‌من دادند، آن را شمردم ‏دیدم به‌اندازه همان خرمایی است که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب به‌من داده بود. ➖ عرض کردم: [ای پسر رسول‌خدا] بیشتر مرحمت بفرمایید. فرمود: اگر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بیش از این به تو داده بود، ما هم بیش از این سهم به‌تو می‌دادیم. 📚 الصواعق المحرقة، ابن حجر مکی (چاپ موسسه الرسالة)، ج۲، ص۵۹۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
نشست روی زمین و بلند شد شاید که مرهمی به جگر پاره‌ها زند که نشد کنار فاطمه پنجاه مرتبه اُفتاد نشست ناله‌ی یا مرتضی زند که نشد بلند شد که بگوید جواد، جانش رفت نشست مادرِ خود را صدا زند که نشد حرارت جگرش دادِ او درآورده چقدر خواست که داد از جفا زند که نشد به حجره بود نبیند جواد حالت او که آخرین نفسش را رضا زند که نشد گرفته بود اباصلت شانه‌اش، می‌خواست نفس نفس به غم کربلا زند که نشد به گریه گفت که یابن‌شبیب، عمه‌ی ما دوید جد مرا تا صدا زند که نشد شلوغ بود و حرامی و چکمه  یابن شبیب حسین خواست که حرف از خدا زند که نشد شلوغ بود و حرامی و عمه‌ام آمد که ناله بر بدنی نخ‌نما زند که نشد همین‌که دید گلو را نمی‌برد، آن تیغ دوید بوسه به او از قفا زند که نشد در ازدحامِ قبائل به گِرد او ، پیری رسید تا که به نذرش عصا زند که نشد سنان دوباره به دنبال جای سالم بود که نیزه را به تنِ جد ما زند که نشد حسین خواست کمی هم نفس کشد، نگذاشت حسین خواست کمی دست و پا زند که نشد... 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein