#یازده_سپتامبر
✳️ آمریکا 23 سال پس از حملات 11 سپتامبر (نگاه)
✍ #سید_محمد_امینآبادی
23 سال از حملات تروریستی 11 سپتامبر میگذرد؛ حملاتی که گفته شد گروه تروریستی القاعده طراح و مجری آن بوده است اما بعدها در خود آمریکا پژوهشگران بسیاری درباره قدرت و توانایی القاعده برای اجرای چنین عملیات گستردهای که پیش و پس از آن نیز تاکنون سابقه نداشته است ابراز تردید کردند و پرسشهایی نیز مطرح شد که تاکنون به درستی به آنها پاسخ داده نشده است. حتی اگر ادعای دولت آمریکا درباره دست داشتن القاعده در این حملات را بپذیریم باید یادآوری شود که نیروهای سلفی تکفیری القاعده در سالهای اشغال افغانستان تحت عنوان«مبارزین راه آزادی» بهشدت از سوی دولت ریگان حمایت میشدند.
20 سپتامبر 2001 (29 شهریور 1380) «جورج دبلیو بوش» رئیسجمهور وقت آمریکا 9 روز بعد از حملات به برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی و پنتاگون در 11 سپتامبر با حضور در کنگره آمریکا، دکترین جنگ جهانی آمریکا علیه تروریسم را اعلام کرد. وی خطاب به نمایندگان کنگره گفت: «جنگ ما علیه ترور با القاعده شروع میشود اما همانجا تمام نمیشود. این جنگ تا زمانی که تمام گروههای تروریستی دنیا شناسایی، متوقف و مغلوب نشدهاند ادامه دارد». در راستای اجرای این راهبرد بوش در 7 اکتبر 2001 (15 مهر 1380) یعنی در کمتر از یک ماه پس از حملات 11 سپتامبر فرمان حمله نظامی به افغانستان را با این بهانه که طالبان با تحویل «اسامه بن لادن» به آمریکا مخالفت کرده است، صادر کرد. 10 اکتبر 2002 (18 مهر 1381) یعنی یک سال بعد هم بوش از کنگره آمریکا اجازه حمله به عراق را به بهانه ساخت و انبار سلاحهای کشتار جمعی در این کشور دریافت کرد. بوش به دنبال این مجوز و البته بدون مجوز رسمی شورای امنیت سازمان ملل در 19 مارس 2003 (28 اسفند 1381) به عراق حمله کرد. بعدها هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا که عراق در زمان حمله آمریکا به این کشور دارای سلاحهای کشتار جمعی بوده است یافت نشد.
نتایج تحقیقات «پروژه هزینههای جنگ» دانشگاه «براون» نشان میدهد که این جنگ به صورت مستقیم و غیرمستقیم موجب مرگ نزدیک به 5 میلیون نفر در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، پاکستان، لیبی، سومالی و یمن شده است. اغلب قربانیان این جنگ نیز هیچ ارتباطی با گروههای تروریستی مورد ادعای آمریکا نداشته و بیشتر غیرنظامیان، بهویژه زنان و کودکان بودهاند. بر اساس گزارش «دانشگاه براون» جنگ تحت رهبری آمریکا علیه تروریسم به دلیل پیامدهای فاجعهبار آن برای مردم غرب آسیا، شمال آفریقا و آسیای مرکزی، عواقبی چون ویرانی زیرساختها بیثباتی، فروپاشی اقتصادی، بحران کمبود غذا و قحطی، تشدید خشونت مسلحانه و غیرمسلحانه... را برای مردمان این مناطق به میراث گذاشته است. غیر از نزدیک به 5 میلیون تلفات انسانی جنگهای جهانی آمریکا علیه تروریسم این گزارش نشان میدهد که 38 میلیون انسان نیز به خاطر این جنگها از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند. گزارشهای نهادهای بینالمللی، اظهارات کارشناسان و مقامات رسمی و غیررسمی آمریکایی و غربی همچنین نشان میدهد که این جنگها غیر از ویرانی و نابودی زیرساختهای کشورهای هدف بیش از 8 تریلیون دلار نیز هزینه روی دوش مالیاتدهندگان آمریکایی گذاشته است. راهبرد ادعائی «مبارزه با تروریسم» در عرصه بینالمللی با شکست سنگین آمریکا در عراق و افغانستان و خروج سراسیمه از افغانستان عملاً شکست خورد و بایدن نیز ضمن اذعان به اشتباه آمریکا در این زمینه گفت «دیگر نمیتوانیم برای مقابله با القاعده به کشورها حمله کنیم». نگاه گزینشی به تروریسم، تلاش برای تحمیل دموکراسی با زور اسلحه و دولت - ملت سازی تحمیلی از بیرون و بدون توجه به ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای هدف آن هم با زور اسلحه از دلایل اصلی این شکست و ناکامی بود.
طی 23 سالی که از جنگ با تروریسم ادعائی کاخ سفید به بهانه حملات مشکوک 11 سپتامبر میگذرد پرسش مهمی که دولتمردان آمریکا باید به آن پاسخ بدهند این است که با وجود صرف 8 تریلیون دلار، کشتار میلیونها انسان بیگناه، زخمی و معلول شدن صدها هزار انسان، آوارگی میلیونها تن از خانه و کاشانه خود و نابودی چندین کشور آیا آمریکای 2024 امنتر از آمریکایی 11 سپتامبر 2001 است؟ پاسخ به این پرسش طبق اظهارات و گزارشهای خود مقامات و رسانههای آمریکایی منفی است. در حالی که آمریکا طی دو دهه گذشته در منطقه غرب آسیا با ادعای مقابله با تروریستها در جهت تامین امنیت خود میجنگید «تروریسم داخلی» در حال تبدیل به بزرگترین منبع تهدید امنیت این کشور بود. در آمریکا منظور از «تروریسم داخلی» گروههای نژادپرست و راست افراطی هستند که طی سالهای اخیر و بهخصوص بعد از به قدرت رسیدن ترامپ رشد قارچگونهای در فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا داشتهاند.
💢 ادامه مطلب 👇👇👇👇👇
#یازده_سپتامبر
✳️ فرشتگان جلاد
سهشنبه، 20 سنبله(شهریور) 1380 خورشیدی، ساکنان کابل، مزارشریف، قندهار، تالقان، قندوز، شاهیکوت و سایر مردم افغانستان یک روز معمولی در آخرین هفته تابستان را میگذراندند. زندگی آنها ایدهآل نبود اما نسبت به آنچه که کمتر از یک ماه بعد بر سرشان آمد؛ شرایطی رؤیایی محسوب میشد. آنها روحشان هم خبر نداشت که سرنوشتشان آن سوی کره زمین در انتهای خیابانگرینویچ در منطقه منهتن نیویورک، با حادثهای که هیچ نقشی در آن نداشتند، زیر و رو میشود.
آنطور که پلیس فدرال آمریکا پس از تحقیقات خود اعلام کرد هیچکدام از عوامل تروریستی حمله به برجهای تجارت جهانی
در 11 سپتامبر 2001 ملیت افغانستانی نداشتند. آنها افرادی از مصر، امارات متحده عربی و لبنان بودند و شخص «اسامه بنلادن» به عنوان رهبر گروه «القاعده» که از طرف آمریکا مسئول این عملیات تروریستی معرفی شد، متولد ریاض و شهروند سعودی بود. به بهانه این عملیات، آمریکا در
15 مهر 1380 (7 اکتبر 2001) با حمله به افغانستان طولانیترین جنگ و اشغال تاریخ خود را رقم زد و مردم افغانستان با هزاران کشته، هزاران مجروح و معلول، میلیونها آواره و تخریب خانهها و اشغال 20 ساله
سرزمینشان تقاص چیزی را پس دادند که ارتباطی به آن نداشتند.
جورج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا در بیانیه 11 سپتامبر 2001 خود سعی کرد این حادثه را با یک جمله به افغانستان مرتبط کند:
«ما بین تروریستهایی که مرتکب این اعمال شدهاند و کسانی که آنها را پناه میدهند، تفاوتی قائل نخواهیم شد.» از نظر آمریکا، گروه «طالبان» که آن زمان بخشی از خاک افغانستان را در اختیار داشت، به بنلادن و گروه تروریستیاش پناه داده بود اما آیا تنها راه دستیابی آمریکا به گروه القاعده و اسامه بنلادن، کشتار مردم و به توبره کشیدن خاک افغانستان بود؟
دسترسی به «القاعده» برای آمریکا کار دشواری به نظر نمیرسید؛ هر چه باشد این گروه بدون پشتیبانی آمریکا و انگلستان در انتهای دهه 80 میلادی اصلا شکل نمیگرفت. زوج «رونالد ریگان» رئیسجمهور وقت آمریکا و «مارگارت تاچر» نخستوزیر وقت انگلستان را میتوان به عنوان والدین «القاعده» به حساب آورد. دو سال پیش از حادثه
11 سپتامبر «جان کولی» نویسنده آمریکایی از نقش مشترک دولتهای آمریکا و انگلستان در شکلگیری و پشتیبانی القاعده به رهبری اسامه بنلادن در کتاب «جنگهای نامقدس» خبر داده بود. به نوشته کولی «[به پیروی از آمریکا] دولت انگلستان به نخستوزیری مارگارت تاچر با اشتیاق کامل از جهاد [در افغانستان] حمایت کرد.» او همچنین از نقش دلارها و مربیان آمریکایی برای تأمین مالی و آموزش این گروه خبر داد و نوشت پس از یک معامله میان «ویلیام کیسی»(رئیس وقت سیا) و دولت انگلستان «بخش بزرگ [کارها] توسط عوامل MI6 در اسلامآباد، به ویژه «آنتونیهاکس»، یک عامل مؤثر که از سال 1984 تا 1988 به عنوان رئیس ایستگاه MI6 در اسلامآباد خدمت میکرد، هماهنگ میشد. هاکس با آمریکاییها و با آیاسآی (سرویس اطلاعاتی پاکستان) در ارتباط بود.»آوریل 2009، هشت سال پس از حادثه 11 سپتامبر و در حالی که آمریکا در باتلاق افغانستان گیر افتاده بود، «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا برای شهادت درباره راهبرد دولت اوباما در پاکستان و افغانستان به کنگره احضار شد و تقریبا همین اعتراف را درباره نقش آمریکا در شکلگیری القاعده به زبان آورد: «یادمان باشد کسانی که امروز با آنها میجنگیم را خودمان 20 سال پیش به وجود آوردیم. ما این کار را کردیم چون با شوروی در حال جدال و کشمکش بودیم. آنها به افغانستان حمله کردند و ما نمیخواستیم بر آسیای میانه تسلط داشته باشند؛ به همین خاطر دست به کار شدیم. رئیسجمهور ریگان با همکاری کنگره گفتند برویم با نیروهای مسلح پاکستان و آیاسآی (سازمان اطلاعات پاکستان) کار کنیم و مجاهدین را استخدام کنیم. برویم از عربستان و سایر مناطق نیرو بیاوریم و اسلام وهابی را وارد [کارزار] کنیم تا بتوانیم شوروی را شکست دهیم.»
با این حساب گروه القاعده برای مقامات آمریکایی چندان دور از دسترس نبود. حتی اگر این ارتباط اولیه را نادیده بگیریم، ارتباط ادامهدار خانواده بنلادن با مقامات و چهرههای صاحب نفوذ آمریکایی را نمیتوان نادیده گرفت. درست در همان روز 11 سپتامبر 2001 و با فاصله کمی از محل حادثه، در کنار پارک مرکزی نیویورک و در ساختمان هتل ریتز-کارلتون، «شفیق بنلادن» برادر «اسامه بنلادن» با پدر رئیسجمهور وقت آمریکا «جورج هربرت واکر بوش» و «جیمز بیکر» وزیر خارجه سابق آمریکا دیدار داشت. آنها به همراه تعدادی دیگر از سیاستمداران آمریکایی مانند «ریچارد دارون» رئیس سابق بودجه کاخ سفید و «آرتور لویت» رئیس سابق کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا به عنوان مشاوران «گروه سرمایهگذاری کارلایل» فعالیت میکردند.
💢ادامه مطلب👇👇👇👇👇