بچه ها طبیعیه من عاشق اینا شدم:))😍😍

خب بریم امروز دنبال کاره عروسک ها😍

موجودی کارت😍 انقدر شماها آدم حسابی هستید :)))

خب راستیتش میخاستم برم بازار برا خرید امروز پ بعد داشتم تو این سایت ها نگاه میکردم یه عروسک گیر آوردم با قیمت مناسب :))) و میتونم بگم ثبت سفارش کردم و تا فردا شب یا چهارشنبه ۱۰۰ تا عروسک میرسه دستم😍😍

اینم مدل طرحش😍💔

‏دنیا جهنم؛ و بهشتش روضه رقیه(س) است.

وقتی رفتی قبرستون بالاسرِ یکی از قبرها بایست.. فاصله‌یِ تو با اون قبر به نیم متر هم نمیرسه! فرقِ شما ها با اونا تویِ نیم متر فاصلَست به فاصله‌ها فکر کنید کارهاتون، به نیم مترها! کسی چه میدونه! شاید چنددقیقه بعدش فاصله‌یِ ما هم با آدما نیم متر بود! #گاهی‌چه‌زود‌دیر‌می‌شود!

خب عروسک ها رسید..😍 بریم تحویل بگیریم✌️

وای بچه ها قلبم در حال انفجاره💔 آخه شما اینارو نگاه کنید😍 ای خانم ای خانم :)))

اینم عروسکا انقدری که ذوق دارم یعنی🥹 چند تا دیگه احتمالا برم بخرم هنوز یه ۶۰۰ تومنی پول هست:)) بریم برا این نازدانه سنگ تموم بزاریم💔

همه این کارا فقط به عشق خانوم رقیست:)) به زودی میریم برا پخش✌️❤️ حالا حالا کار داریم...

لامصب چهارشنبه‌سوری نیس ، میدونِ جنگه...

امشب چهارشنبه سوریه ایشالا یه چهارشنبه،سوریه 🤞🏻♥️

چرا وقتی یه غلط میکنی از در خونه اهلبیت دور میشی؟ چرا وقتی یه اشتباهی میکنی به خودت میگی دیگه اینکارو کردم بزار ادامه بدم؟ این چه منطقیه تو داری؟ خب یه اشتباهی کردی برو بشین در خونه خدا بگو اشتباه کردم بگو خدا منوببخش چرا پشتتو میکنی به خدا؟ مگه اصلا میشه پشت کرد به خدا؟ تو بخوای نخوای توی بغل خدایی! اول که توی بغل خدا گناه نکن #ادمین

دوم اگه گناهی کردی سریع برو توبه کن بهم بگو! الان توبه نکنی.. دیگه کی میخوای توبه کنی؟؟ ها؟؟. آخه من برم چی بگم؟ روم نمیشه... خدا ازم ناراحته... خدا ناراحته اما اگه نری پیشش بگی خدایا اشتباه کردم بیشتر ازت ناراحت میشه عزیزم! اگه نرفتی توبه کنی پیشش از دستت میره نزار از دستت بره‌... #ادمین

دیگه کار خرابه یه بغل بکن مارو💔 #حسین_بختیاری

آخره هفته اینجوری باشه خوبه:)) #حسین_بختیاری

دختر حرمله‌در اوج حسادت می گفت خوش به حالش که رقیه‌چه عمویی دارد …

دورت‌بگردم‌تولدت‌مبارک‌ #عزیزم‌رقیـــــــه🫀

خب فردا انشاالله میریم برا پخش عروسکا😍 ببین قسمت چی میشه... انشاالله سعی میکنم گزارش تصویری هم بزارم ببینم چی میشه✌️

امشب هرجا رفتم جشن ولادت خانوم رقیه(س) آخره همش رفت سمت روضه🥲 آره وقتی دیوونه خانوم باشی شب ولادتش هم براش گریه میکنی اونم فقط با یه جمله: بابا چوب از یزید خورده ای و قهر با منی...😭

دلتنگه حرمتم به کی بگم؟! چند دقیقه از محمدحسن جانم گوش بدید اشکتون اومد همه رو دعا کنید😭

به شدت امشب خستم و دیگه جون برام نمونده🥱 کلی درگیره کارای عروسکا و مراسمات اخیر بودم میتونم بگم که طی ۷۲ ساعت گذشته کلا ۱۰ساعت خوابیدم و کلا دیگه حالت طبیعی ندادم🙈 الانم بخوابم ساعت ۶:۳۰ صبح باز باید برم جایی و تا شب درگیره کارا پخش عروسکا هستم‌اگه توفیق داشته باشم✌️ خلاصه بگم که همه این سختیا به یه سختی خانوم جانم رقیه(س)نمیرسه💔 اصلا میتونم بگم سختی نیست همش عشقه😍 بریم بخوابیم که چند ساعت دیگه باید بلند شیم کار داریم بعد این داستانا مفصل یه چیزهایی رو براتون توضیح میدم😉